قطعا یکی از اولین شرایط گشودن درهای جامعه به روی استثمار، محرومسازی آن از اخلاق و سیاست است و بدون فروپاشاندن ذهنیت اجتماعی که بنیان فکری این دو بافت میباشد، این محرومیت تحققناپذیر است.
ذهنیت ذاتی جامعه بهمنزلهی اصطلاح مستلزم درکی نکوست. انسانیت در همان دوران اولیهای که اولین سنگ و چماق را به دست گرفت، این کار را اندیشیده و انجام داده است. در اینجا، نه غرایز درونی، بلکه اولین بذرهای اندیشهی تحلیلی مطرح میباشد.
هنگامی که در دفاعیاتم بهطور بنیادین با مدرنیته و تاریخ تمدن به حسابخواهی برمیخیزم، از طرفی دست به یک خودانتقادی ریشهای میزنم و از طرف دیگر نیز ـ اگرچه بهصورت ناکافیـ سعی در ارائهی آلترناتیو مدنظر خویش دارم.
بدین علت، در دوره جامعه كمونال، شخصیت فرد با شخصیت گروهی كه در آن قرار دارد، شناخته میشود. در میان اجتماعات ابتدایی شخصیتهای متمایز وجود ندارد. گویا انسانهای اولیه در این دوره فتوكپی یكدیگر هستند.
انقـلاب راه حقيقـی گـذار از اين وضع میباشد. اين معنای اسلوب و شيوه انقلابی و شهادت ايـن رفقاسـت. ما با تكيه بر اين موارد، وظايف و كارهای بسياری را انجام میدهيم. شهادتها هيچ معنی ديگری نميتواننـد داشـته باشـند. هـيچ شهيدی برای شهيد شدن، جان نميدهد. بلكه شهادت وی بهايی است كه بايد برای زندگی پرداخته شود.