قطعا یکی از اولین شرایط گشودن درهای جامعه به روی استثمار، محرومسازی آن از اخلاق و سیاست است و بدون فروپاشاندن ذهنیت اجتماعی که بنیان فکری این دو بافت میباشد، این محرومیت تحققناپذیر است.
ذهنیت ذاتی جامعه بهمنزلهی اصطلاح مستلزم درکی نکوست. انسانیت در همان دوران اولیهای که اولین سنگ و چماق را به دست گرفت، این کار را اندیشیده و انجام داده است. در اینجا، نه غرایز درونی، بلکه اولین بذرهای اندیشهی تحلیلی مطرح میباشد.
با نگاهی اجمالی به تاریخ واقعی انسان، به خوبی درمیابیم که جنگ بین خدایان ساختگی و الهه ی زن که مظهر آزادی، برابری و رشد و پیشرفت جامعه انسانی بوده است، در پروسهای طولانی با پیروزی خدایان ساختگی و زن ستیز به پایان میرسد و زن از عرش به اعماق ارض سقوط میکند.