بخش اول گفت وگوی رهبر آپو در ١٩.٠٦.٢٠٠٢ با وکلایی کە بە نزد ایشان رفتە بودند.
16 فوریه, 2022رهبر آپو
رهبري: خوش آمديد!
وكلا: حالتان چطور است؟
رهبري: (روبه مترجم، خطاب به وكلاي انگليسي) شايد هم زندگي خود زنداني بزرگتر باشد. اين را هم بگويم؛ قرن بيستم را تحليل كردم. دراين ميان فكر خود را بر روي انگلستان نيز متمركز ساختم. تمركزم بر روي تعيينكنندگي آن در موارد اجرايي بود. فرانسه و آلمان در پيشرفت تمدن نقش دارند اما نقش انگلستان تعيينكنندهتر است. بنبستهاي نظام انگليس را هم ميدانم. دادگاهي كنوني من، انعكاس نقش انگلستان در رابطه با ما است. اين نكته آشكار است و براي من امري واضح، اساسا تاثير انگليسيها بر روي كردها بر مرحلهأي دويست ساله استوار است. انگليسيها از سال 1806 به اين سو در مسئلهي كردها دخالت ميكنند، انگلستان از آن زمان شروع كرده و دويست سال است كه كارش را ادامه ميدهد. در حال حاضر حمله به عراق در جريان است. نبايد تنها انگلستان را مقصر دانست. مليگرايان ابتدايي كرد هم حداقل به همان اندازه در آن سهيمند. بسياري از فيلسوفان و دانشمندان انگليسي سعي كردهاند كردها را بشناسند. دربارهي آنها به تحقيق پرداختهاند. اما اين اندازه كافي نيست نگرش استعماري انگليس مورد انتقاد قرار ميدهد عليرغم آنچه گفته شد انگليسيها ارزشهايي هم آفريدهاند. ممكن است ما هم در اينجا كم وكاستيهايي داشته باشيم؛ از قبيل موفق نشدن در دستيابي به آزاديها. ما در ظاهر در حال جنگ و يا ميتوانيم بگويم قتلعام، با فارس، عرب و تركها هستيم، اما گردانندهي كار، انگليسيها هستند. من قبل از ترك رم ملاقاتي با “گراهام فولر” داشتم، به او گفتم: در سياستهايتان در خصوص خاورميانه تجديد نظر نماييد. اگر رم را ترك نميكردم، مرحلهي مهمي آغاز ميشد. ملاقاتي هم با زني به اسم “ليزر” صورت گرفت كه ناتمام ماند. ميتوانيد سلام مرا به آنها برسانيد. طالباني را هم در مسئلهي كرد وارد صحنه كردهاند اما او نميتواند چندان موثر باشد. ايالاتمتحدهي آمريكا در حال حاضر ميخواهد آنها را به كار گيرد، قضيهي نفت كركوك از نو به بحث داغ تبديل ميشود. از 15 سپتامبر به بعد ميگويند:”أي كاش تا اين درجه به مستبدين خاورميانه كمك نكرده بوديم”. آيا ميتوان افسوس نخورد؟ بمبارانهاي فلسطينيان، اقدامات اسراييل، صدام و القاعده، همگي از بطن اين سيستم ظهور يافتند. حالا زمان آن فرا رسيده كه به خودشان هم ضرر برسانند. بزرگترين تهديد، همين است. اين امر نظامشان را حداقل به اندازهي شوروي با دشواري مواجه خواهد ساخت. اينها را من نميگويم خودشان ميگويند. “هانتينگتون” ميگويد: تمامي اين تحولات مويد پيشبينيهاي من است. در حق من اجحاف صورت گرفته است؛ نظام ايالات متحدهي آمريكا و انگليس مرا هدف قرار دادند. وقايعي كه در آتن، روسيه و كنيا در مورد شخص من روي دادند،كار اين نظام است. اين اقدامي كه عليه من صورت گرفت، هيچگونه جنبهي منطقي ندارد. همچنان كه فايدهأي نداشت ممكن است زيانآور هم باشد. نقش من در خاورميانه جداگانه بود. به نظرم اين نقش دور از برداشت انگليس از آزادي و دمكراسي نبود بلكه به آن نزديك بود. در دفاعياتم به تفصيل موارد مذكور را شرح دادهام ( روبه وكلا) گمان ميكنم خودشان هم آنرا بررسي كردهاند.
اين موضوع را به نتيجه برسانم. در صورت امكان بايد خودشان وارد اقداماتي در رابطه با برخي اطرافيان شوند، اين كار را هم در انگلستان و هم در آمريكا به انجام برسانند. نبايد دامنهي اشتباهات را وسيعتر كرد، اگر چنين شود انسانهاي زيادي از بين ميروند. مهمترين خصوصيت سياستمداران، پيشبيني وقايع است. سياستمدار بايد قدرت پيشبيني داشته باشد و مانع از بروزخطرات احتمالي باشد. ميتوانيم در بسياري از موارد به توافق برسيم. مشكلات را بايد بر پايهي دمكراسي حل كرد. كردها را هم بايد با دمكراسي پيوند داد. فكر نميكنم جناحها اقشار قابل توجهي در انگلستان با پيوند زدن كردها به دمكراسي مخالف باشند. با نام اينكه عرفات و طالباني به آساني و به ارزاني(با آمريكا و انگليس) همدستي ميكنند نبايد چندان از اصول چشمپوشي كرد. در غير اين صورت تراژدي رخ خواهد داد. نظام آزادي انگليس ميتواند راهگشاي تحولاتي در خاورميانه باشد. به همراهي يكي دو نفراز اعضاي KNK با نام من، بايد به اين ديدگاهها عمق بخشند. KNK نهادي رسمي است. نميگويم اين كار را به اتفاق PKK يا KADEK انجام دهند. اگر سوالات مهمي داشته باشند ميتوانند بپرسند، اگر نه موضوع دوم را آغاز خواهيم كرد.