مقاومت امرالی تعهد به آزادیست
6 فوریه, 2024بهار اورین
در آستانهی ٢٥امین سالروز توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو قرار داریم. توطئهای که همچنان شاهد تبعات و گسترش دامنهی آن هستیم. نسلکشی فیزیکی و فرهنگی کُردها در هر ٤ بخش کردستان، تخریب و غارت محیطزیست آن در کنار اعدام، شکنجه، زندانی کردن، ترور سیاسی و ستم مضاعف بر کُردها بخشی از این توطئهی سیاه است. یکی از اهداف اصلی این توطئه از سویی گسست پیوند میان رهبر آپو و کردها و از دیگر سو ایجاد حس ناامیدی و سرخوردگی میان کردها و عقبنشینی آنان از مبارزه و مقاومت است. لذا رهبر آپو با انقلاب فکری معظم در امرالی و نشان دادن مقاومتی که در هیچ برههی تاریخی دیده نشده در واقع نقشه راه مبارزه و شیوهی مقاومت را به همگان نشان داد. زیرا او خود را به عنوان سنتز میلیونها نفر درآورده و مسئولیتی اخلاقی و رسالتی تاریخی بر دوش گرفته است که شاید در توان هیچ رهبر و نمایندهی خلقی نیست. وی در بخشی از دفاعیات خود زندگی کُردها را زندانی ظلمانی و قیرگون تشبیه کرده است. دیدن این واقعیت برای هر یک از ما نباید دشوار باشد چرا که به عنوان یک کُرد روزانه آن را احساس و تجربه میکنیم. از دید وی آزادی به آسانی امکانپذیر نیست و خودفریبی خواهد بود که یک فرد کُرد خود را در خارج از زندان آزاد تصور نموده و زندگی کند و در ادامه تاکید میکند که لازمهی “حیات آزاد”، مبارزه است. رهبر آپو در شرایط انزوای مطلق تولدی دیگر در افکار و زندگی خود ایجاد کرد و زندان را همانگونه که خود میگوید به مکان آموختن وظایف اخلاقی تبدیل کرده است. بنابراین در پرتو این ارزیابیها بهتر میتوان شرایط موجود در کردستان را تحلیل و درک نمود. در شرایط ملتهب و جنگ خاورمیانه که همچنان بر دامنهی آن افزوده میشود، در کانون این جنگ و نسلکشی گسترده کردستان و کردها قرار دارند. روزانه شاهد سیاستهای نابودی کردها در هر بخش کردستان هستیم. البته دامنهی شرایط کائوتیک موجود محدود به خاورمیانه نبوده و در اغلب نقاط دنیا شاهد وضعیت بحرانی در تمامی حوزهها هستیم. در چنین شرایطی آشکار است که خنثیسازی جنبشهای مردمی، انقلابی و آزادیخواه یکی دیگر از اهداف توطئهی ١٥ فوریه میباشد. جنبش آزادی کردستان یکی از جنبشهای مردمی، پویا و رادیکال در ٥١ سال اخیر است و اصرار بر مواضع انقلابی و مبارزه جهت آزادسازی کردستان از یوغ استبداد و ستم موجب شده که دولت-ملتهای منطقه با حمایتهای قدرتهای امپریالیستی کمر به پاکسازی جنبش آزادیخواه کردستان ببندند، نتیجتا تبدیل جغرافیای خاورمیانه به محیطی خونبار نیز محصول این ذهنیت و عمل اشغالگری دولتی است.
رهبر آپو نمایندگی خلقی را بر عهده داشت که در صد سال گذشته با قتلعامهای بسیاری روبهرو گشتند و رهبر جنبشی است که مبارزات آن تلاش و مقاومتی است جهت پایان بخشیدن به این رویهی تاریخی و رهایی از اشغال، استیلا و نابودی یک خلق. رهبر آپو با ارائهی سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک به عنوان آلترناتیوی جهت گذر از دولت-ملت در حل مسئلهی کُرد و ملتهای منطقه گام بلندی برداشت که میتواند حلال تمامی مسائل ناشی از نظم دولتی در منطقه باشد. لذا دولتهای منطقه با تمام قدرت و با حمایت قدرتهای جهانی مانع از تحقق این پروژه که در واقع راهگشای رهایی از وضعیت بغرنج کنونی است، میشوند و همچنان بر طبل تسلیمیت و نابودی کُردها میکوبند. مبارزات قریب به نیم قرن جنبش آزادیخواه کردستان به رهبری رهبر آپو موجب بیداری و آگاهی کردها و نیرومند شدن فرهنگ مقاومت و مبارزه در هر بخش کردستان گردید. از سوی دیگر فرهنگ و فلسفهی آپویی چهار بخش کردستان را در راستای آزادی و مبارزه یکی نموده و یک فرهنگِ اتحاد نیرومندی را ایجاد کرده که مرزهای ساختگی دولتی را از معنا تهی کرده و بدون تردید دستاورد مهمی محسوب میشود. زیرا یکی از اهداف تجزیهی کردستان ایجاد شکاف میان کردها بوده است. لذا فرهنگ آپویی با غلبه بر این سیاست، کردها را پیرامون یک استراتژی و هدف مشخص در هر چهار بخش کردستان گردهم آورده است. هر چند در این میان لازم است به خط خیانت و مزدوری در کردستان هم اشاره نمود که همواره همچون لکهی ننگینی در تاریخ کردها بوده است. در طول سالهای اخیر مبارزه با این خط و آشکار نمودن خطرات و تهدیدات ناشی از آن به بخشی از مبارزات جنبش آزادی کردستان تبدیل شده است.
هر چند یکی از اهداف بنیادین توطئهی ١٥ فوریه در کنار پاکسازی جنبش آزادی کردستان از طریق دستگیری رهبر آپو و حذف فیزیکی وی بوده است لذا تلاشها و مبارزات فکری و عملی که رهبر آپو طی سالیان طولانی انجام داده به یک اندیشه، خطمشی و فرهنگ تبدیل شده که دشمن قادر به حذف و پاکسازی آن نیست. افکار رهبر آپو به عنوان اندیشمند توانای سدهی ٢١ خاصیتی جهانشمول کسب کرده و هم اکنون در بسیاری از نقاط دنیا در مورد او و افکارش سخن میگویند و همگان برای آزادی وی تلاش میکنند. یکی از تفاوتهای رهبر آپو با فیلسوفان دیگر این است که وی در مورد هر یک از مسائل اجتماعی دارای یک آلترناتیو است و جنبهی مهمتر آن این است که این سیستمهای جایگزین مطابق با واقعیتهای اجتماعی و تاریخی است. بنابراین برخلاف پیشبینی دشمن، امرالی به صحنهای جهت مبارزه میان دو خط ایدئولوژیک و دو جهانبینی تبدیل شد که همچنان این منازعه ادامه دارد و هر روز شاهد گسترش آن هستیم.
بخش اعظم مبارزات رهبر آپو همانگونه که خود بارها به زبان آورده مبارزه برای رهایی زن است. وی با نقد انقلابهای سوسیالیستی بدین دلیل که زنان را به عنوان عنصر و رکن اصلی انقلابها در تغییر و تحول دموکراتیک جامعه مدنظر قرار ندادهاند، مسئلهی زنان را در کانون مبارزات خود جای داده است. وی با تاکید بر اینکه “آزادی جامعه در گرو آزادی زنان است” تفاوت فلسفهی خود را با سایر اندیشمندان در این زمینه نشان داده است. وی با “ایدئولوژی رهایی زن” و ارائهی رهنمودهای تاسیس حزب زنان مبارزات زنان را وارد مرحلهی سازمانیتر نمود تا زنان جهت تحقق بخشیدن به انقلاب زنان در سدهی ٢١ پیشاهنگی نمایند. مبانی ایدئولوژی رهایی زن در واقع معیارهای شخصیت زن آزاد است که شامل میهندوستی، ارادهی آزاد و آزاداندیشی، سازماندهی، مبارزه و معیارهای زیباشناختی است. در سالهای بعد وی روشنسازی ابعاد تاریخ زنان، تحقق انقلاب زنان و قرارداد اجتماعی زن را به عنوان سه وظیفهی مهم جهت آزادی زنان ارائه میدهد. یکی از گامهای بلند رهبر آپو در راستای مبارزات خود جهت آزادی زنان بیگمان پیشبرد ژنئولوژی (علم زنان) در سال ٢٠٠٨ و رهنمودهای “زندگی مشترک آزاد” در سال ٢٠١١ است. این مراحل موجب کسب تجارب و آزمونهای معظمی برای زنان گشت که به بستر نیرومندی در راستای تحقق انقلاب اجتماعی با پیشاهنگی زنان با اتکا به پارادایم مدرنیتهی دموکراتیک مبدل گشت. رهبر آپو در ایجاد نظریههای علمی تجارب خودمان و با تحلیل پراکتیک مبارزات در محیط حزب و تحلیل شخصیتها بر اساس پیوند میان تاریخ و جامعهشناسی کمکهای شایانی به جامعهشناسی کُرد، جامعهشناسی زنان و خاورمیانه نمود. رهبر آپو خواهان بیان این تجارب در چارچوب کتابی با عنوان “زن آزاد کیست و چگونه زندگی میکند؟” است و آن را به عنوان موضوعی تحقیقاتی در مقابل زنان قرار میدهد. در سالهای اخیر و با ارتقای روزافزون مبارزات آزادی زنان کُرد گامهای بلندی در راستای برقراری کنفدرالیسم جهانی زنان برداشته شده است تا شرایط و بستری فراهم آید که زنان با حفظ تفاوتمندیهای خود، حول نقاط مشترک گردهم آیند و به شیوهی سازمانی در برابر نظم مردسالاری بایستند. بدون گمان نقش رهبر آپو در ارائهی رهنمود تمامی این مراحل تعیینکننده است و او خود را جنگجوی آزادی زنان نامیده است. در نتیجه میتوان بهتر درک نمود که چرا زنان بیش از همه برای آزادی رهبر آپو مبارزه میکنند و او را به عنوان رهبر خود قلمداد میکنند.
در دنیای امروز به دلیل بروز بحرانهای بزرگ اخلاقی، زیستی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی که محصول نظام سرمایهداری و ایدئولوژی لیبرالیسم است، بیش از هر دورهای از تاریخ نیاز به رهنمود و فلسفهای نوین جهت برساخت یک جامعهی اخلاقی و سیاسی داریم. رهبر آپو با خوانشی تاریخی از وقایع امروز و با نقد نظام سرمایهداری که مبتنی بر انحصار، سود بیشتر و جامعهکُشی است و با تاکید بر گذر از سیستم دولت-ملت که یکی از سه پایهی نظام سرمایهداری است، سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک را بر پایهی پارادایم دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زن را پیشنهاد نمود. این سیستم هم اکنون در روژآوای کردستان در حال پیاده شدن است. سیستمی که مردم برای همهی امور خود تصمیم میگیرند و در تمامی فعالیتهای اجتماعی حضور و مشارکت دارند. بدون تردید حضور فعال زنان در این سیستم نقش مهمی در شکستن قالبهای نظام مردسالاری بر عهده دارند و میتوان از این طریق بر ذهنیت مردسالاری غلبه نمود. بنابراین میتوان گفت اندیشه و مبارزات طولانی رهبر آپو موجب تغییرات اجتماعی، فرهنگی و ذهنیتی در جامعهی کردستان و خاورمیانه شدە است و همچنان شاهد تغییرات بزرگتری خواهیم بود. اندیشه و پراکتیک انقلابی وی عملا اهداف توطئه را با شکست مواجه نموده است. در سالهای اخیر فعالیتهای بسیاری در راستای آزادی فیزیکی رهبر آپو در هر چهار بخش کردستان و خارج از کردستان صورت گرفته که هم در اعتراض به انزوای مطلق علیه وی که خود بخشی از سازوکار نظام جهانی و اهداف توطئه است و هم تلاشهایی برای شناساندن افکار و فلسفهی او نیز به عنوان بخشی از مبارزات ادامه دارد. در نهایت میتوان گفت روزهای پرآشوب این مرحله نشان میدهد که منطقه آبستن تغییرات بسیاری است و این تغییرات به شرطی میتواند مثبت باشد که نیروهای آزادیخواه و مردمی به ویژه کردها بر تداوم مبارزات و رهایی اصرار ورزند در غیر این صورت باز هم محکوم به شکست و تکرار تاریخ خونبار خود خواهیم بود.