• تاریخ استعمار و طبقات اجتماعی

    27 اکتبر, 2023

    کمون اولیە

    رهنمود رهبرآپو

    شکل گرفتن جامعە تعریفی است برای وجود انسان و آغاز انسانیت، الگوهای اجتماعی با توجە بە تلاش و توانایی انسانی در تولید صدا از خود و نیز از زمانی کە انسان شروع بە اندیشیدن نمود، پدیدار شدند. در آغاز هیچ تفاوتی در بین انسان‌ها و حیوان دیدە نمی‌شد، انسان طبیعت از خوراکی‌هایی کە بصورت آمادە بدست می‌آورد تغذیە نمودە و بدور از هرگونە قانون و مقرارت و با سیستمی برروی درختان و یا در کوه‌ها و غارها می‌زیست اما پس از اینکە او توانست از قدرت اندیشە و بیان خویش استفادە نماید، نیازمندی‌های غذایی خود را از طبیعت فراهم نمودە و انبار می‌کرد. آنان با ساختن اشیای ابتدایی از سنگ و چوب در برابر حیوانات وحشی و آفت طبیعی از خود پاسداری می‌نمودند. با شکل‌گیری سیستم‌های اولیەی اجتماعی برای اولین بار قوانین اجتماعی نیز در میان انسان‌ها پدید آمد. با توجە بە این پیشرفت‌‌ها، نیروهای تولید شناختە و تعریف شدە و در خدمت بازدهی قرار گرفتند. روابط میان انسان‌ها شکل گرفتند، همزمان با توسعە نیروهای تولید، مقرارات اجتماعی میان انسان‌ها نیز فزونی یافتە و شکل می‌گرفتند، در ابتدا انسان‌ها همانند حیوانات دیگر برروی دو دست و پا (چهار دست و پا) حرکت می‌کردند و پس از ساختن وسایل اولیەی شکار و فراهم نمودن غذایی نقش دست‌های بشر تازەتر گردیدە و انسان دیگر برروی دوپایش راە می‌رفت. بدلیل اینکە شکار حیوانات وحشی بە تنهایی ممکن نبود، آنان با گردهم آمدن و تشکیل گروە‌های انسانی، انجام این کارها را آسان نمودند.

    در ابتدا ارتباط میان انسان‌ها بوسیلەی ایجاد صداهایی در گلو صورت می‌گرفت و بە تدریج این واژەها جای این صداها را گرفتند، بدین ترتیب زبانی بسیار سادە برای سخن گفتن و ارتباط با یکدیگر در بین انسان‌ها نمایان شد.

    اگر زبان جامعەای یکی نباشد، برقراری ارتباط ممکن نمی‌باشد؛ تاریخ پیدایش زبان بە اندازەی تاریخ جامعەی ابتدایی قدمت دارد، یعنی زبان بە موازات شکل‌گیری و پیشرفت جامعە کامل‌تر شد. بدین صورت جامعە و زبان با هم زمان را در نوردیدەاند. زبان برای هر جامعە و هر قشر اجتماعی مبدل بە وسیلەای برای سیستماتیزە کردن گردید، تمام الگوهای اجتماعی نیز توسط زبان سازماندهی شدە و بدون فاکتور زبان چنین امکانی در اجتماع بوجود نمی‌آمد. هر چقدر الگوهای اجتماعی پیشرفت می‌نمودند، زبان نیز غنی‌تر شدە و ترقی می‌یافت. برای نابود ساختن یک جامعە و یا استعمار نمود آن، می‌بایست در ابتدا فاکتور زبان را در این جامعە از هم پاشید. این یک واقعیت می‌باشد کە با از بین بردن زبان، پتانسیل و نیروی اندیشە را نیز می‌توان نابود ساخت، اندیشە بدون زبان زاییدە نمی‌شود و عامل و وسیلەی بیان وجود اندیشە، زبان می‌باشد.

    الگوی اجتماعی دیگری کە در جامعە ابتدایی بوجود آمد (کار) بود. یکی از فعالیت‌ها و تلاش‌های اجتماعی انسان در زندگی او، کار می‌باشد. تاریخ کار کردن نیز درازای تاریخ پیدایش جوامع قدمت دارد. کار و زحمت انسان زیر بنای تمام فعالیت‌ها و پیشرفت‌های اجتماعی می‌باشد، بعبارتی، دگرگونی‌های تاریخ اجتماعی و تاریخ کار کردن یکی می‌باشد. در فوران کمون اولیە زنان، اندیشە و کار با قرار گرفتن در کنار هم و پیوستن بە هم و تأثیر برانسان، سبب پدید آمدن دستەها و گروەهای اجتماعی انسانی بە نام قبیلە شدند. در مرحلەی زندگی قبیلەای شرایط و امکانات تولید بسیار محدود بود. افراد در نظام قبیلەای بواسطەی مسالەی همخونی بە یکدیگر وابستە بودە و کارها با توجە بە جنسیت تقسیم می‌شدند. مسالەی ازدواج نیز بصورت گروهی انجام می‌گرفت، یعنی همسرداری وجود نداشت. در داخل قبیلە و در بین قبایل، مسألەی استثمار نمودن وجود نداشت. زیرا در آنزمان انسان‌ها بە اندازەایی کە بتوانند زندگی نمایند، نیازمندی‌های خود را فراهم می‌نمودند.

    کار انسان هنوز بە درجەای نرسیدە بود کە مازاد بر تولید (سرمایە اضافی) را بوجود آوردە و هنوز زمین بعنوان ابزار و وسیلەی تولید شناختە نمی‌شد، قبایل نیز هنوز یکجانشین نشدە و سکونت نیافتە بودند. شرایط و ویژگی‌های آن زمان (کمون اولیە) بە قبایل اجازە نمی‌داد کە بریکدیگر حاکم شدە و یا زمینەهای حاکمیت برهم فراهم شود، افراد قبایل مازاد بر احتیاج خود چیزی را جمع‌آوری نمی‌کردند.

    برای حاکم شدن بر یک قبیلە، می‌ىایستی لوازم و ابزار زندگی از آن‌ها گرفتە می‌شد، این بە معنای نابودی فیزیکی آن قبیلە بود. بەهمین سبب قبایل نە حاکمیت بیرونی را شناختند تا قبیلەای را تحت حاکمیت خود درآوردند و نە در زیر حاکمیت قبیلەای دیگر قرار گرفتند. در آن زمان می‌توان قبیلەای را نابود کرد، اما هرگز امکان سلب آزادی از آن قبیلە وجود نداشت. بخش عمدەای از مرحلە کمون اولیە در زیر فشار سیستم وحشتناک پشت سر گذاشتە شد. در آن زمان شکار کردن و جمع‌آوری نیازمندی‌ها با ابزار اولیەی کە از سنگ‌های تیز شدە و جلا دادە شدە ساختە شدە بودند، صورت می‌گرفت. در معنایی در ابزار زندگی و آلات شکار پیشرفت حاصل شدە بود. بدین صورت نیز تولید انجام می‌گرفت، انسان کم کم توانست حیوانات وحشی را اهلی نمودە، کشاورزی را شروع کند و بدین ترتیب در نتیجە کار و تلاش و پیشرفت‌های حاصل شدە، سرمایە اضافی بوجود آمد. بعدها بجای اقتصاد بر پایە شکار و جمع‌آوری، اقتصاد شبانی و کشاورزی جایگزین گردید و این مسالە تأثیری بزرگ در دگرگونی تاریخ انسانیت بوجود آورد، قبایل انسانی با چرانیدن حیوانات و استفادە از زمین بعنوان ابزار تولید، وارد مرحلەای با نظم و مقررات اجتماعی گردیدند، قبیلەها کم کم در هم ادغام شدە و سیستم عشایری پدیدار گردید، بە هم پیوستن و اتحاد میان قبایل و عشایر نقش بسیار بزرگی در پیشرفت ساخت ابزار و لوازم تولید را ایفا نمود.

    بدلیل آنکە اقتصاد براساس دامپروری و کشاورزی مستقر گردید، سیستم قبیلەای بدان منظور کوچە بودە ونمی‌توانست جوابگوی آن بودە و نیاز بە تشکیل جوامع بزرگتر، کاملا احساس می‌شد، این دوران در مرحلە جامعە نخستین بە نام (بربریت) شناختە می‌شود، در این دوران استثمار تعریف نشدە بود. در میان عشایر دامپرور و عشایر کشاورز بەطور طبیعی تقسیم کار انجام گرفتە و تولید افزایش می‌یافت و از سوی دیگر نیز جمعیت در حال افزایش بودە و بە همین دلیل، هنوز تولید اضافی حاصل نگردیدە بود. قبایل و عشایر نە در میان خود و نە در برابر همدیگر امکان استثمار و استعمار را بەجود نمی‌آوردند، بە همین دلیل امکان حاکمیت آن‌ها بر یکدیگر فراهم نمی‌شد، زیرا هنوز مازاد تولید از زمین بە دست نمی‌آمد، زیر بنا و دلیلی برای اشغال اراضی وجود نداشت. با افزایش جمعیت انسان‌ها بە مناطق دیگر کوچ کردە و با ادامەی اقتصاد کشاورزی و دامپروری، جوامع انسانی در حال توسعە و گسترش بودند. در آن زمان چون مسئلە مالکیت زمین وجود نداشت، هیچگونە زور و اجباری در چگونگی پراکندی جمعیت، در مناطق خالی از سکنە، اعمال نمی‌شد و پخش شدن و استقرار در زمین‌ها بە صورت طبیعی انجام می‌گرفت. بدلیل فقدان سیستم استثمار در میان عشایر آزادی بە چشم می‌خورد، در آن دوران شخص کاملا بە عشیرەی خود وابستە بود و بردگی هنوز مفهوم و تعریفی را پیدا نکردە بود. در این مرحلە امکان از بین بردن شخصی بە تنهایی جود داشتە، اما هرگز امکان بە بردگی گرفتن او وجود نداشت، تثبیت زمان و مکان برای جوامع انسانی، از ابتدا تا پایان مرحلەی کمون اولیە ممکن نمی‌باشد، اما امروز می‌توان از نظر جغرافیایی نقاط پراکندگی و تاریخ جوامع بزرگ انسانی را نمایان ساخت.



    کژار