• میراث تاریخی کە انقلاب کوردستان براساس آن بنیان نهادە گذاری شدە.

    3 نوامبر, 2023

    رهنمود رهبرآپو

    امروزە برای انقلاب کوردستان دو میراث باقی ماندە است، نخستین میراث در گذر تاریخ و در محیطی انسانی و غنی و با خیزشی پیوستە در برابر حاکمیت بیگانگان و طبقەی حاکم و شرایط و نیروهای طبیعی بوجود آمدە و آن نیز شخصیتی است کە صفات و ویژگی‌های مردانگی و دلاوری را با خود داشتە و در گذر مقاومت‌ها و پیکارهای خلق کورد، شکل گرفتە است. میراث دوم نیز براساس خیانت بە خلق، خدمت بە دشمن، اپورتونیستی و خیانت ملی، دورشدن از تمام ارزش‌های ملی و انسانی برای خدمت بە دشمن و براساس سیاست دشمن، در جهت حاکمیت او بوجود آمدە است. چنین شخصیتی دومین میراثی است کە در گذر تاریخ کوردستان شکل گرفتە است. ما این دو میراث تاریخی را بصورت١٠٠٪ از همدیگر جدا می‌نماییم و تا جایی کە بتوانیم، تاریخ خلق را حفظ کردە و آن را اساس مبارزات خود قرار می‌دهیم و بە همان اندازە نیز تاریخ طبقەی حاکم را از این تاریخ مبارزاتی و انقلابی جدا نمودە و بر دشمنان لعنت می‌فرستیم. اگر مقاومت ملت‌ها نیز نتیجە ندهد، این خلق‌ها چیزی از بزرگی و ارزش خود را از دست نخواهند داد. اگر امروز انسانیت بوسیلەی سوسیالیسم بسوی جامعەی بدون طبقە در جهش می‌باشد، نقش مقاومت خلق‌هایی کە حتی نامی از راستی‌ها و هویت آنان در تاریخ، بردە نمی‌شود، عاملی اساسی می‌باشد. خلق کورد نیز کمتر از دیگر خلق‌ها مقاومت ننمودە و در مقایسە و نگرش نسبت بە مراحل و طبقات اجتماعی، استیلایی کە بر خلق کورد اعمال گشتە، بر خلق‌های دیگر اعمال نگردید. در برابر این استیلا و اشغال، خلق کورد مقاومت بزرگی از خود نشان دادەاند. در حال حاضر نیز، سکونت کوردها در مناطق مرتفع و کوهستانی و تبدیل شدن این مناطق بە وطنی برای آنان، اثبات این واقعیت می‌باشد. تا دیروز نیز کماکان در برابر حاکمیت بیگانگان و عشایر، آزادی خویش را در مناطق کوهستانی حفظ نمودە و با توجە بە چنین وضعیت اسکانی، کوردها از مدنیت دور ماندند. وجود وابستگی‌ها و تعصب‌های خانوادگی، بە اندازەای کە شخص برای نگەداشتن ناموس این خانوادە حتی می‌تواند خود را بە کشتن دهد و حتی گاهی مانع پیشرفت‌های سیاسی و اجتماعی می‌شود، هر چند بعنوان مقاومتی تاریخی و عرف بحساب می‌آید، امام برداشتی غلط و فهمی نادرست از حیثیت و مفهوم زندگی آزاد می‌باشد. آنان انگار کە انتقام رنج خود، کشور خود و دور افتادن از انسانیت را می‌گیرند. آنان بگونەای کهنەپرستانە سعی در حفظ کردن خانوادەی خود داشتە و می‌خواهند آزادی خود را محفوظ دارند. این وضعیت دروغین زمان، درام انسان کورد می‌باشد. اگر چنین انسانی درک غلط مفاهیم آزادی، کشور، وطن، رنج و زحمت خود را دوبارە با ارتباط دادن بە مسالەی انسانیت تعریف نمودە و معنای درست آنرا کسب نماید، هیچ هدفی نیست کە نتواند بە آن برسد. خون‌هایی کە از خلق کورد در برابر اشغال جامعە توسط بردەدارها، فئودال‌ها، کاپیتالیسم استعماری آنان ریختە شدە است کمتر از میراث مقاومت خلق‌های مقاوم نیست. بە عنوان نمونە از مقاومت‌های بزرگی کە در دویست سال اخیر از سوی خلق صورت گرفتە، می‌توان بە موارد زیر اشار نمود: ٣٦-١٨٣١ رواندز، ٣٨-١٨٤٢ بدر خان بیگ، ١٨٥٦ یزدان شیر، ١٨٧٩ بدرخانی‌ها، ١٨٨١ عبیداللە نهری، ١٩١٩ کوچگیری، ١٩٢٥ پالو، گنج، هانی، ١٩٣٠ آگری و سمکو، ١٩٣٨ درسیم و… همەی مقاومت‌ها و قیام‌ها نیز بیانگر این است کە از خلق کورد برای رسیدن بە آزادی، خون‌های زیادی ریختە شدە است. هنگامی کە آن آزادی از سوی دشمنان غصب گردید، خلق کورد بە آسانی تسلیم نشد. دشمن با سیستم امپراتوری دولت خود را سازماندهی نمودە بود و بدلیل آنکە کوردها تجزیە شدە بودند و عشیرەها نمی‌توانستند در میان خود همبستگی ایجاد نمایند، آنان نتوانستند بە پیروزی دست یابند. علاوە بر دلایل ذکر شدە، خیانت‌ها و همکاری‌های دائمی فئودال‌ها و روسای عشایر با دشمن نیز، بر این مسئلە تأثیری مستقیم داشتند. بە همین دلیل انسان نمی‌تواند خلق کورد را گناهکار دانستە و بگوید:” چرا آن مقاومت‌ها بە نتیجە نرسیدند!” برخی از خلق‌ها با قیام‌های جزئی توانستند آزادی خود را بدست بیاورند. اما اگر از این مقاومت‌ها و قیام‌های بی‌پایان کوردها، رسیدن بە آزادی حاصل نشدە است، این بدان معنا نیست کە خلق کورد، کمتر قیام و مقاومت نمودە و یا اصلا ننمودە است. بلکە دلیل عدم دستیابی بە آزادی آنست کە دشمنان این خلق بسیار فراوان و قدرتمند بودە و طبقەی حاکم این خلق نیز خائن بودە و با همکاری با دشمن، خیانت را مسلک خویش ساختە بودند. امروز نیز خلق کورد مبدل بە آلت و ابزار دست همگان گردیدە است. این وضعیت و حالتی کە خلق کورد در آن قرار گرفتە، برای ما بسیار شرم‌آور میباشد. دشمنان امروزی این خلق سرزمین او را بمانند ملک خویش بە کار می‌‌گیرند و ما نیز در برابرشان در حالت (بیچارگی) نظارەگر شدەایم و این، شرمساری ما را صدها برابر افزایش می‌دهد.

    هدف ما از بیان چنین سخنانی چیست؟ آرمانیکە ما می‌توانیم داشتە باشیم، اینست کە با افزایش کینەی خود در برابر دشمنان و براساس سراسر تاریخ مقاومت خلق و در زیر رهبری سوسیالیسم علمی، درست‌ترین و راست‌ترین راە رهایی بیابیم.

    میراث تاریخی کە انقلاب کوردستان براساس آن بنیان نهادە گذاری شدە.

    رهنمود رهبرآپو

    امروزە برای انقلاب کوردستان دو میراث باقی ماندە است، نخستین میراث در گذر تاریخ و در محیطی انسانی و غنی و با خیزشی پیوستە در برابر حاکمیت بیگانگان و طبقەی حاکم و شرایط و نیروهای طبیعی بوجود آمدە و آن نیز شخصیتی است کە صفات و ویژگی‌های مردانگی و دلاوری را با خود داشتە و در گذر مقاومت‌ها و پیکارهای خلق کورد، شکل گرفتە است. میراث دوم نیز براساس خیانت بە خلق، خدمت بە دشمن، اپورتونیستی و خیانت ملی، دورشدن از تمام ارزش‌های ملی و انسانی برای خدمت بە دشمن و براساس سیاست دشمن، در جهت حاکمیت او بوجود آمدە است. چنین شخصیتی دومین میراثی است کە در گذر تاریخ کوردستان شکل گرفتە است. ما این دو میراث تاریخی را بصورت١٠٠٪ از همدیگر جدا می‌نماییم و تا جایی کە بتوانیم، تاریخ خلق را حفظ کردە و آن را اساس مبارزات خود قرار می‌دهیم و بە همان اندازە نیز تاریخ طبقەی حاکم را از این تاریخ مبارزاتی و انقلابی جدا نمودە و بر دشمنان لعنت می‌فرستیم. اگر مقاومت ملت‌ها نیز نتیجە ندهد، این خلق‌ها چیزی از بزرگی و ارزش خود را از دست نخواهند داد. اگر امروز انسانیت بوسیلەی سوسیالیسم بسوی جامعەی بدون طبقە در جهش می‌باشد، نقش مقاومت خلق‌هایی کە حتی نامی از راستی‌ها و هویت آنان در تاریخ، بردە نمی‌شود، عاملی اساسی می‌باشد. خلق کورد نیز کمتر از دیگر خلق‌ها مقاومت ننمودە و در مقایسە و نگرش نسبت بە مراحل و طبقات اجتماعی، استیلایی کە بر خلق کورد اعمال گشتە، بر خلق‌های دیگر اعمال نگردید. در برابر این استیلا و اشغال، خلق کورد مقاومت بزرگی از خود نشان دادەاند. در حال حاضر نیز، سکونت کوردها در مناطق مرتفع و کوهستانی و تبدیل شدن این مناطق بە وطنی برای آنان، اثبات این واقعیت می‌باشد. تا دیروز نیز کماکان در برابر حاکمیت بیگانگان و عشایر، آزادی خویش را در مناطق کوهستانی حفظ نمودە و با توجە بە چنین وضعیت اسکانی، کوردها از مدنیت دور ماندند. وجود وابستگی‌ها و تعصب‌های خانوادگی، بە اندازەای کە شخص برای نگەداشتن ناموس این خانوادە حتی می‌تواند خود را بە کشتن دهد و حتی گاهی مانع پیشرفت‌های سیاسی و اجتماعی می‌شود، هر چند بعنوان مقاومتی تاریخی و عرف بحساب می‌آید، امام برداشتی غلط و فهمی نادرست از حیثیت و مفهوم زندگی آزاد می‌باشد. آنان انگار کە انتقام رنج خود، کشور خود و دور افتادن از انسانیت را می‌گیرند. آنان بگونەای کهنەپرستانە سعی در حفظ کردن خانوادەی خود داشتە و می‌خواهند آزادی خود را محفوظ دارند. این وضعیت دروغین زمان، درام انسان کورد می‌باشد. اگر چنین انسانی درک غلط مفاهیم آزادی، کشور، وطن، رنج و زحمت خود را دوبارە با ارتباط دادن بە مسالەی انسانیت تعریف نمودە و معنای درست آنرا کسب نماید، هیچ هدفی نیست کە نتواند بە آن برسد. خون‌هایی کە از خلق کورد در برابر اشغال جامعە توسط بردەدارها، فئودال‌ها، کاپیتالیسم استعماری آنان ریختە شدە است کمتر از میراث مقاومت خلق‌های مقاوم نیست. بە عنوان نمونە از مقاومت‌های بزرگی کە در دویست سال اخیر از سوی خلق صورت گرفتە، می‌توان بە موارد زیر اشار نمود: ٣٦-١٨٣١ رواندز، ٣٨-١٨٤٢ بدر خان بیگ، ١٨٥٦ یزدان شیر، ١٨٧٩ بدرخانی‌ها، ١٨٨١ عبیداللە نهری، ١٩١٩ کوچگیری، ١٩٢٥ پالو، گنج، هانی، ١٩٣٠ آگری و سمکو، ١٩٣٨ درسیم و… همەی مقاومت‌ها و قیام‌ها نیز بیانگر این است کە از خلق کورد برای رسیدن بە آزادی، خون‌های زیادی ریختە شدە است. هنگامی کە آن آزادی از سوی دشمنان غصب گردید، خلق کورد بە آسانی تسلیم نشد. دشمن با سیستم امپراتوری دولت خود را سازماندهی نمودە بود و بدلیل آنکە کوردها تجزیە شدە بودند و عشیرەها نمی‌توانستند در میان خود همبستگی ایجاد نمایند، آنان نتوانستند بە پیروزی دست یابند. علاوە بر دلایل ذکر شدە، خیانت‌ها و همکاری‌های دائمی فئودال‌ها و روسای عشایر با دشمن نیز، بر این مسئلە تأثیری مستقیم داشتند. بە همین دلیل انسان نمی‌تواند خلق کورد را گناهکار دانستە و بگوید:” چرا آن مقاومت‌ها بە نتیجە نرسیدند!” برخی از خلق‌ها با قیام‌های جزئی توانستند آزادی خود را بدست بیاورند. اما اگر از این مقاومت‌ها و قیام‌های بی‌پایان کوردها، رسیدن بە آزادی حاصل نشدە است، این بدان معنا نیست کە خلق کورد، کمتر قیام و مقاومت نمودە و یا اصلا ننمودە است. بلکە دلیل عدم دستیابی بە آزادی آنست کە دشمنان این خلق بسیار فراوان و قدرتمند بودە و طبقەی حاکم این خلق نیز خائن بودە و با همکاری با دشمن، خیانت را مسلک خویش ساختە بودند. امروز نیز خلق کورد مبدل بە آلت و ابزار دست همگان گردیدە است. این وضعیت و حالتی کە خلق کورد در آن قرار گرفتە، برای ما بسیار شرم‌آور میباشد. دشمنان امروزی این خلق سرزمین او را بمانند ملک خویش بە کار می‌‌گیرند و ما نیز در برابرشان در حالت (بیچارگی) نظارەگر شدەایم و این، شرمساری ما را صدها برابر افزایش می‌دهد.

    هدف ما از بیان چنین سخنانی چیست؟ آرمانیکە ما می‌توانیم داشتە باشیم، اینست کە با افزایش کینەی خود در برابر دشمنان و براساس سراسر تاریخ مقاومت خلق و در زیر رهبری سوسیالیسم علمی، درست‌ترین و راست‌ترین راە رهایی بیابیم.



    کژار