آزادی جامعە در گرو آزادی زن
14 دسامبر, 2021پرسپکتیو کژار
بحرانهــای خاورمیانــه هــر روز تشــدید یافتــه و هماننــد گرهــی کــور گریبانگیــر جوامــع شــده و روز بــه روز چهــرهای خشـنتر بـه خـود میگیـرد هـر چنـد یکـی از دلایـل اصلـی ایـن بحرانهـا افـول و رو بـه اضمحـلال بـودن سیسـتم دولتـی اســت چــون تمامــی راهکارهــا و تاکتیکهــای آن بــا شکســت مواجــه و بــه جــز خشــونت، تنــش و جنگهــای خونبــار راه دیگـری بـرای اسـتمرار حیـات خویـش نـدارد و در برابـر نیروهـای دمکراتیـک و خـارج از سیسـتم دولتـی کـه هـر زمـان در طــول تاریــخ بــه مــوازات سیســتمهای قــدرت و در قبــال آن مبــارزه نمودەاند، شکســت خوردهانــد. بنابرایــن تمامــی تکنیکهــای پیشرفتە و تاکتیکهــای نظامــی را بــکار گرفتــه تــا اندکــی دیگــر بــر ظلــم و ســتم خویــش بــر مردمــان و انسـانهای بیگنـاه ادامـه دهنـد امـا همان طـور کـه در تاریـخ نیـز بـه کـرات مشـاهده شـده تاکنـون هیـچ قـدرت فرادسـتی قـادر نبـوده اراده و مقاومـت انسـانهای آزاده را بـه زیـر کشـاند و مـا در قـرن حـاضر بـار دیگـر شـاهد چنیـن واقعیتـی هسـتیم. کوردسـتان کـه از دیربـاز کانـون جنگهـای خاورمیانـه اسـت بـه میـدان لشکرکشـی ابرقدرتهـا و نیرویهـای هژمونیـک منطقــه مبــدل شــده و هــر یــک از ایــن قدرتهــا بــرای تصاحــب ثروتهــا و منابــع زیرزمینــی و روزمینــی ایــن جغرافیــای حاصل خیــز بــا یکدیگــر رقابــت نمـوده و محصــول ایــن رقابتهــا، جنگهــای نیابتــی و مســتقیم ایــن قدرتهــا اســت. نکتــهی مهــم و قابــل تامــل ایــن اســت کــه زنــان و کــودکان قربانیــان ایــن جنگهــای نابرابــر بــوده و تــاوان قــدرت و جاه طلبــی دولتهــا را آنــان پــس میدهنــد. عــاوه بــر جنگهــای منطقــهای، وضعیــت زنــان نیــز روز بــه روز بغرنجتــر و عمیقتــر میشـود. هـر انـدازه کـه هژمونـی و قـدرت دولـت و مـردان بیشـر میشـود، خشـونت علیـه زنـان نیـز ژرفـتر میشـود.
مبــارزات آزادیخواهــی زنــان در منطقــه و در نمــود زنــان کــورد بــه ســطح بســیار خوبــی رســیده و بــه الگــو و امیــدی بــرای زنــان و خلقهــای خاورمیانــه مبــدل شــده اســت. پیروزیهــای زنــان در آواشین، زاپ، هفتانین و بە طور کل در هر چهار بخش کوردستان نشــاندهندهی عــزم و ارادهی زنــان در دســتیابی بــه آزادی اســت. بنابرایــن کســب آزادی و برســاخت جامعــهای آزاد دور و دســتنیافتنی نیســت و میتــوان بــا ســازماندهی و همگرایــی بــه آزادی دســت یافــت و بــه همــراه آن جامعــه را نیــز آزاد گردانیــد. بنابرایــن مســئلهی زن و تحلیــل آن در میــان ایــن جنگهــا مهــم اســت. بــدون شــک یکــی از روشــها و ذهنیتــی کــه دولتهــا بــرای فرادســتی خویــش بــر جامعــه اســتفاده میکننــد، جنســیتگرایی اســت. قـدرت و هیرارشـیک پایههـای خـود را بـر روی جنسـیتگرایی بنـا نهـاده و جـای هیـچ تردیـدی نیسـت یکـی از عواملـی کــه امــروزه جوامــع را بــه انحطــاط کشــانیده، جنســیتگرایی اســت. سیســتم فرادســت بــرای ســلطهی خویـش بـر روی جوامـع هـر زمـان از نیـرو، احساسـات و هـوش عاطفـی و همیـن طـور دسـترنج و ارزشـهای جامعـه زنـان اسـتفاده نموده تـا بدیـن ترتیـب آنـان را بـه بردگـی کشـاند. اگـر معیـار یـک جامعـهی آزاد و دمکراتیـک، آزادی زنـان متعلـق بـه آن جامعـه اسـت، بردگـی و فروپاشـی یـک جامعـه نیـز بـا بردگـی زنـان آن جامعـه آغـاز میشـود. سیسـتم مردسـالاری بـا آگاهـی از ایـن واقعیـت بـه منظـور انحصـار جامعـه و غصـب ارزشـها و معنویـات جامعـه، ابتـدا زنـان را مـورد هـدف قـرار دادنـد. زنانـی کـه در دوران مادرتبـاری جامعـه را مدیریـت و در تمامـی عرصههـا حضـور و مشـارکت داشـتند، بـا ظهـور تمـدن و در پانصـد سـال اخیـر سیسـتم دولتـی و در سـدهی ۲۱ مدرنیتـهی کاپیتالیسـتی هماننـد یـک ملـت و نیمـی از قـشر جامعـه، تحـت عناویـن متفـاوت و بـا سوءاسـتفاده از دیـن، مذهـب و جنسـیت بـه اوج بردگـی رسـیدند. هـر چنـد در ایـن میـان نمیتـوان مبـارزات بینظیـر زنـان در طـول تاریـخ را نادیـده گرفـت زنانـی کـه هیـچ گاه در مقابـل سیسـتم ضـدزن دولتـی تسـلیم نشـده و مقاومـت نمودهانـد؛ اگـر چـه مبـارزات آنـان بـه صـورت پراکنـده و غیرمنسـجم هـم باشـد امـا بـاز جـای تقدیـر اسـت. ذات و نهـاد زنـان هیـچگاه بـه قـدرت، انحصـار و سـلطه آلـوده نشـده و میتـوان گفـت یکـی از مهمترین دلایـل خشـونت علیـه زنـان و تبعیـض ایـن ویژگـی آنـان بـوده اسـت.
اینک همە ما در عــصری زندگــی میکنیــم کــه مدرنیتــهی سرمایــهداری مدعــی آزادی، دمکراســی و حقــوق بـشر اسـت امـا برخـلاف ایـن شـعار، ایـن سیسـتم منشـا معضـلات و بحرانهـای جوامـع می باشد؛ بە گونەای کە در هیچ دورە از تاریخ زنان این گونە از جامعە، اقتصاد، سیاست، و فرهنگ دور نگشتە اند.
هـر چنـد صرفـا حضـور زنــان در حـوزهی اقتصـاد و سیاســت و بـه طـور کلــی سـایر حوزههــا نشـاندهندهی حضـوری دمکراتیــک و برابـر نیسـت. زنـان هـم اکنـون در سیسـتم اقتصـاد جـای دارنـد امـا بـه صـورت کارگـران ارزان قیمـت و فصلــی کــه نتیجـهی دسـتـرنج و زحـمات خویــش را بــه طـور کامــل دریافــت منیکننــد بلکــه تمامــی آن بــه صــورت ســود و سرمایــه بــه جیبهــای نظــام رفتــه تــا بیشـتـر بــر قــدرت و حاکمیــت خویــش بیافزاینــد. در عرصـهی سیاسـت هـم زنـان بسـیاری حضـور دارنـد امـا سیاسـتی کـه آلـوده بـه قـدرت اسـت و ذهنیتـی کـه بـر اسـاس نرمهـای سیسـتم حاکـم بـوده و فراتـر از آن منـیرود. بنابرایـن زنـان در سیسـتم سرمایـهداری از همــهی ابعــاد تحــت اســتعمار قــرار دارنــد و حتــی جســم و بــدن آنــان نیــز بــه ابــزار تبلیغــات نظــام سرمایـه مبـدل شـده اسـت. سیسـتم حـاضر از هـر سـو زنـان را تحـت فشـار قـرار داده و بـا تمامـی قـدرت و بــا اشــکال و ابــزار متفــاوت درصــدد بــه انقیــاد درآوردن زنــان اســت تــا بدیــن صــورت بــر بقــا و عمــر خویـش بیافزایـد چـرا کـه زنـان آگاه و هشـیار بـرای سیسـتم خطرآفریـن بـوده و برخـلاف منافـع آنـان اسـت.
ایـران یکـی از کشـورهایی اسـت کـه جنسـیتگرایی اجتماعـی در آن بـه اوج خویـش رسـیده و بـرای اثبـات چنیـن واقعیتـی کافـی اسـت بـه وضعیـت زنـان ایـران بنگریـم. شـکاف جنسـیتی عمیـق حاکـم بـر سیسـتم ایـران زنـان را از هـر سـو مـورد تبعیـض قـرار داده اسـت. روحانـی کـه بـا وعدههـای رنگیـن در رابطـه بـا حقــوق زنــان بــرسر کار آمــد بعــد از نشسـتـن بــر مســند قــدرت بــار دیگــر وعدههــای خویــش را فرامــوش نمــود و دور و تسلســل نابرابــری علیــه زنــان همچنــان ادامــه یافــت. افزایــش روزافــزون خشــونت و قتــل زنــان در جامعــهی ایــران و در عیــن حــال افزایــش میــزان طــاق، اعتیــاد، کارتنخوابــی و دههــا بحــران اجتماعـی کـه زنـان اولیـن و اصلی تریـن قربانیـان آن اسـت نشـاندهندهی نبـود دمکراسـی و ضـدزن بـودن رژیـم ایـران اسـت. بنابرایـن خشـونت بـه عنـوان سـازوکاری بـرای کنتـرل بـر جامعـه مـورد اسـتفاده قـرار میگیـرد و در ایـران نیـز انـواع و اشـکال خشـونت علیـه زنـان وجـود دارد تـا فریـاد و قیـام زنـان را از نطفـه خامـوش نماینـد و بـا دادن برخـی از آزادیهـای صـوری در صـدد تحریـف اهـداف و آرمانهـای والاتـر در جامعـه هســتند. بنابرایــن زنــان بایســتی برخــورد و موضعــی آگاهانــه و هشــیارانه در قبــال ایــن رویکــرد دولــت داشـته باشـند.هم اکنـون مشـکل اصلـی زنـان رئیـس جمهـور و یـا حضـور در پسـتهای کلیـدی نیسـت چـرا کـه حضـور در پسـتهای دولتـی خـود جـذب و ذوب شـدن در نظـام حاکـم اسـت. ابتـدا بایسـتی در مـورد وضعیــت زنــان از همــهی اقشــار و ادیــان و تفکــرات ســازماندهی صــورت گرفتــه و پروژهایــی ارائــه داده شـود چـرا کـه بـا وجـود ایـن همـه خشـونت و نابرابـری و تبعیـض، آیـا رئیـس جمهـور شـدن دردی از دردهـای زنـان ایرانــی و کــورد را چارهیابــی خواهــد نمــود؟ ایــن ســوال را بایســتی ســازمانها و فعالیــن حقــوق زنــان پاســخ دهنــد. سیســتم ایــران روز بــه روز عرصــه را بــر زنــان تنگتــر نمــوده و بــا تقدیــس خانــواده، تنهــا نقــش پررنــگ زنــان را در خانــواده دیــده و مقبولتریــن زن در ایــران زنــی اســت کــه تمـام و کــمال در خدمــت نظــام و سیســتم باشــد. از دیربــاز اقتصــاد خانــواده و جامعــه بــر دوش زنــان قــرار داشــت و آنــان بودنــد کــه بــر اســاس نیازهــای جامعــه، ابـزار و احتیاجـات جامعـه را بـرآورده و انحصـار، سـود و سرمایـه جایـی در سیسـتم اقتصـادی نداشـت. در جوامـع قدرت محـور سیسـتم اقتصـادی کامـلا در اختیـار دولتمـردان و بـه منظـور انباشـت سـود و سرمایه اسـت. سیسـتم ایران نیـز از ایـن قاعـده مسـتثنی نبـوده و زنـان در دسـتگاه اقتصـادی جایـی ندارنـد. جنسـیتگرایی عـاوه بـر سیسـتم اقتصـادی در نظـام آموزشـی ایـران نیـز پررنـگ بـوده بـه عنـوان مثـال تفکیـک جنسـیتی دانشـگاهها، بومیگزینـی دانشـجویان دخـتر و اختصـاص تنهـا برخـی از رشـتهها بـه دختـران رویکـرد ایـران در قبـال زنـان اسـت. بـا وجـودی کـه زنـان در ایـران ۶۰ درصـد از فارغالتحصیـلان را بـه خویـش اختصـاص داده امـا بیشتر از ٥٠ درصـد از بیـکاران در ایـران را زنـان تشـکیل میدهنـد. بنابرایـن میتـوان تلفیقـی از تبعیـض در حـوزهی اقتصـاد و آمـوزش را در اینجـا مشـاهده نمـود.
بـرای رسـیدن بـه آرمانهـا و اهـداف دمکراتیـک و عادلانـه در یـک جامعـه نیـاز بـه مبـارزهای مسـتمر وجـود دارد و بایسـتی زنـان ایـران و روژهـلات کوردسـتان سـطح آزادی خویـش را ارتقـاء داده و تنهـا در مرزهـای محـدودی قـرار نگرفتـه و در پـی چارهیابـی اصـل مسـئلهی زن باشـند چـرا کـه اگـر بحران و مسـائل از ریشـه چاره گشـایی شـوند راه بر سـایر مسـائل گشـوده خواهـد شـد. مسـئلهی زنـان یـک مسـئلهی سیاسـی و ذهنیتـی اسـت و ابتـدا بایسـتی ذهنیت و ایدئولـوژی حاکـم بـر جامعـه را تغییـر داد و ایـن مهـم تنهـا زمانـی بـه واقعیـت خواهد پیوسـت کـه زنان با وجـود تمام تفاوتمندیهـا اصـل آزادی زنـان را اسـاس مبـارزات خویـش قـرار دهنـد چـرا کـه مسـئلهی زنـان مشـترک و دارای یـک سرچشـمه اسـت. بـرای دسـتیابی بـه سیسـتم اقتصـادی و آموزشـی دمکراتیـک و عادلانـه بایسـتی سیاسـت و ذهنیتـی دمکراتیـک در جامعـه ایجـاد نمـود و زنـان قادرنـد بـدون نیـاز بـه دولـت و دسـتگاههای آن، اقتصـاد مختص بـه خویش را پایهگـذاری نمـوده و قابلیتهـای و تواناییهـای ذاتـی خویـش در ایـن عرصـه را اثبـات نماینـد چـرا کـه جامعـه بـدون دولـت قـادر بـه ادامـهی حیـات خویش اسـت و این دولت اسـت کـه برای اسـتیلا و انحصار ثـروت به جامعه نیـاز دارد. زنــان ایرانــی و روژهــات کوردســتان آزمونهــای تاریخــی بســیاری در مبــارزه علیــه نظــام فرادســت و قدرتمحــور دارنــد و بــار دیگــر نیــز میتواننــد بــا احیــا و قویتــر نمــودن روح اشــتراک و انســجام برخاســته و تاریــخ زریــن و زیبــای خــود را کــه بــا خــون و دسـتـرنج هــزاران زن نگاشــته شــده را از نــو بنگارنــد. مــا همچــون کــژار تمامــی زنــان اعــم از روســتایی، خانــهدار، روشــنفکر و از همــهی مذاهــب، اندیشــهها و ادیــان متفــاوت را بــه مبــارزهای رادیــکال و مســتمر در راســتای دســتیابی بــه ارزشــهای مــادی و معنــوی ملــت زنــان و همیــن طــور آزادی آنــان و بــه طــور کلــی آزادی جامعــه دعــوت مینماییــم چــرا کــه آزادی جامعــه در گــرو آزادی زنــان آن جامعــه اســت.