انقلاب چهره ای زنانه دارد
16 اکتبر, 2022روشنا دبستان – روزنامهنگار
بهنگام توصیف کلمه ی انقلاب و زن، لازم است بگوییم که هر دو واژه دارای رابطه ی تنگاتنگی با یکدیگر هستند. حال برای توضیح بیشتر این موضوع، لازم است به دوران نوسنگی ارجاعی داشته باشیم و با بررسی وضعیت و موقعیت زنان در آن دوران، خواهیم دید که زنان پیشاهنگ حیاتی کمونال و برابر بوده اند. این روحیه ی پیشاهنگی نیز در ادوار گوناگون هم چنان ادامه داشته، از انقلاب زراعی و صنعتی ،… گرفتە تا جنبش های کە بە رهبریت و پیشاهنگی زنان شروع شدە و سیستم اقتدار و ذهنیت مرد سالار را تخریب و سرنگون نمودە اند، اما موضوع قابل تامل و تاسف این بوده که هر بار پس از انقلاب، دستاوردهای زنان غصب گشته و ذهنیت حاکم که همان ذهنیت مردسالار بوده، پروسه ی انقلاب را به بیراهه کشانده و زن را خانه نشین و منزوی نموده اند. انقلابی که نهال هایش با خون زنان و جوانان، آبیاری گشته، مشاهده می شود که تیشه بر ریشه ی همان نهال هایش زده است. نسلی که حال در حال قیام و عملی ساختن انقلاب است، همان نسلی که است که بازمانده ی نسل گذشته ی انقلاب بوده، اما بدلیل بدتر شدن وضعیت از سال 57 حال دست به انقلابی دیگر زده است. این حاکمان مقتدر سعی بر ایجاد مرز و حد داشته اند و دارند. به مانند کسی که با دستبند، دست هایش را بسته اند و قادر به دفاع از خویش نیست. آن ها همواره سعی بر آن داشته اند، که احساسات همه ی ما را محبوس نمایند. اما این سوال برای شان پیش نیامده، که آیا یک فرد می تواند احساسات خویش را سرکوب کند؟ قطعا نه، بـا وجـود محـاصرهی همـه جانبـهی دشـمن بـر تمام امـورات زندگـی انسـان بـه هیـچ نحـوی قـادر بـه از میـان بـردن حـس آزادیخواهـی در وی نیست. انقلاب سال های ٥٧ از سوی اخوند ها بە انحراف کشیدە شد. آنان زنان را تهی خواندند و کوردها را تروریسم و بلوچ را بی هویت و اعراب را نامتمدن و القاب گوناگونی کە برای ترک و لر و … ایجاد کردند، موجب گشت کە در میان اقلیت و جنسیت و حتا لهجە ها هم آشوب و ناسازگاری ایجاد شود طوریکه یک کورد در تبریز یا تهران و خیلی از شهرهای دگر احساس ارامش و امنیت نداشتە باشد. از سوی دیگر، آن نسلی که حاکمیت پیرسالار ایران ، سعی داشت که افکار آنها را در مدارس و مکان های آموزشی اش، به تسخیر درآورد تا هم بدون واکنش باشند و هم مثلا ابزاری در دست دولت، اما در خیابان ها بر علیه هام دیکتاتوری شعار زن، زندگی آزادی سر می دهند. شعاری که برای دولت آخوندی و برخی از اپوزیسیون های خارج از کشور تا حدود بسیاری غیرقابل هضم بود. اما برای بررسی هرچه بهتر و بیشتر این شعار، لازم است با دیدی واقع گرایانه و بدور از هر گونه تعصبی که موجب به حاشیه رفتن و اصل موضوع میشود، برخورد نماییم. زیرا که این شعار به مطرح ترین شعار این قیامها مبدل گشت.
رهبر عبدالله اوجالان، آزادی زن را همواره یکی ازپایههای بنیادین آزادی جامعه عنوان نموده است. بطوری که آزادی جامعه را در گرو آزادی زنان میداند و آزادی زنان را از طریق سازماندهی میسر میداند. در این خصوص می افزاید کە سازماندهی به اندازه نان و آب برای زن مهم است. سازماندهی نیروست و این نیرو، نیروی سیاسی، اجتماعی، فکری و… است. این سازماندهی در عین حال، زمینه ی اتحاد را فراهم می آورد. بارها اثبات گشته، در صورت عدم اتحاد میان زنان، حاکمیت توانسته براحتی آن را سرکوب نماید. این سازماندهی نیز از طریق خودآگاهی زنان ممکن است. زن آگاه، بردگی را نمیپذیرد و در برابر حاکمیت نظام مردسالار سر خم نمیکند. زنان بدین نتیجه رسیده اند که اگر متحد نشوند، حاکمیت براحتی میتواند آنان را تجزیه کند و آنها را از هم دور سازد. سالهاست که حاکمیت سعی بر آن داشته، شخصیتی از زنان بسازد که بله چشم قربان گوی همیشه باشد و در برابر دستورات و مطالبات مرد، سکوت کند. چرا که راه دیگری برایش باقی نگذاشته است. همانطور که میدانیم آمار خودکشی، خودسوزی و مرگ زنان روبه افزایش است. بخاطر اینکه تعریف حاکمیت از زنان، یا تسلمیت است، یا خودکشی. که هر دو نیز مرگ روح، اراده و یا جسم زنان است.
حال در ایران و شرق کوردستان، تغییر و تحولات بسیاری در حال روی دادن است، تغییر و تحولاتی که از سوی خلق شرق کوردستان و ایران و پیشاهنگی زنان صورت می پذیرد. در تمام دنیا، خاورمیانه و کوردستان در تمام اعتراضات و قیامهای مخالفت، زنان، پیشاهنگ هستند. رنج و درد زنان بیش از هرکسی عمیقتر است و زنان بیشتر با مشکلات سیستم سروکار دارند و دست و پنجه نرم میکنند.زنان بر این موضوع واقفند که با این نظام سلطهگر و ظالم، زندگی غیرممکن است، از همینرو است که در تمامی حوزهها، برای رسیدن به آزادی فعالیت میکنند. فعالیتهای سازمان یافتهی اخیر، نشان از آن دارد که جامعه آزادی خویش را در گرو آزادی زنان میداند، زنان نیز میدانند حاکمیت چگونه تمامی حوزهها و عرصه ها را بر زنان تنگ نموده است. حاکمیت همواره خواسته که زنان را قربانی کند، اما زنان، در طول این مدت نشان دادند که نه تنها قربانی نبودهاند، بلکه میتوانند پیشاهنگ برساخت حیاتی آزاد باشند. آنان بار دیگر نشان دادند که زن،زندگی و آزادی روابط عمیقی با یکدیگر دارند و در پی کشف حقایق نهفتهی خویش هستند. حقیقتی که از نیرو و توان آنها سخن میگوید. حقیقتی که به معنای برساخت حیاتی آزاد است. زنان در شرق کوردستان و ایران متحدانه فریاد زدند ژن، ژیان، ازادی، تا به گوش جهانیان برسانند که هدف همگیشان مشترک است و حاکمیت نمی تواند آن ها را از همدیگر مجزا سازد. آنچه که در طول این یک ماه شاهد بودیم، پروسهای بود به نام انقلاب که هر روز نسبت به روز گذشته، گسترده تر میشود. بدون شک از این پس نیز لازم است که بسیار سازمان یافته تر از گذشته، صورت پذیرد.