• برچسب‌ها:,

    عدالت زیر خاک نیز باشد، آن را بیرون خواهم کشید

    8 ژانویه, 2022

    کمیته‌ی ژنئولوژی

    زنان سالی پر از مقاومت را به پایان رساندند. اگر ظلم، ستم و سرکوب نظام مردسالار و فاشیست روز به روز به فزونی می گراید، مقاومت و خیزش مردمی و زنان نیز با عزم و اراده ای بیش از پیش ادامه دارد. خیابان هایی که رنگ و صدای اعتراض زنان را هر روزه به ظهور می رسانند، خیابان هایی که دیگر جای حق خواهی و عدالت خواهی است. زمین های بی آبی که بر آن هزاران کشاورز، هنرمند، معلم و تمامی اصناف به پشتیبانی از هم پرداخته، جمع می شوند و تا خون خود را می ریزند به مبارزه می پردازند. آنچه بیش از همه جلب نظر می کند، حضور گسترده خانواده هایی است که با فرزندان خود به این میدان مبارزه ای که هر آن احتمال حمله نیروهای ویژه وجود دارد، می باشد. این یعنی گامی بلندتر در راستای رسیدن به اهداف و خانواده ی دموکراتیک برداشتن و هرچه بیشتر ادعای آزادی و حق خواهی را داشتن و پیام مشارکت همه جانبه ی مردمی است.

    در جامعه ای که روزانه با شکنجه، اعدام، دستگیری و زندان و به طور کلی اُپراسیون های سیاسی – عسگری دست و پنجه نرم می کنند، راه و روش های مبارزه نیز روز به روز شکل وسیع تر و جداگانه تری به خود می گیرد. هرگونه تجمع و اعتراضی را با تهدید، پیگیری و دستگیری و بازخواست پاسخگو بوده و اما مردم و زنان در این اجتماعات حضور مصررانه شان پاسخگویی به این نظام مردسالاری است که دیگر تاب تحمل خلق و زنان را به سر آورده و دیگر اوضاع آشفته و بحرانی اقتصادی – اجتماعی – سیاسی جامعه، راه نفس کشیدن را بر خلق صد نموده است. فضایی خفقان آور که کارد به استخوان رسیده را نمایان می سازد. مردم ایران سالیان سال است که هر چند وقت و با گام نهادن به هر برحه و مرحله ای جداگانه تر، صدای اعتراض و اعتصابشان خاموش نشده و اما در این چند ساله ی اخیر بخصوص، دیگر روزانه و در سطح بسیار وسیع تری و بخصوص اصناف معلم و کارگران، اکولوژیستانی که با تمامی وجود خشکیدن خاکشان را حس می کنند با گلوهایی خشک فریاد آزادی و آبادی سرمی دهند. اهواز، اصفهان، ارومیه، کرماشان و شیراز، همه و همه نمونه های خیزش مردمی با حضور رنگارنگ زنان هستند که واقعاً انسان را به تفکر وامی دارد. 

    در این میان زنان همیشه حضوری پررنگ داشته و خود را از مبارزه پس نکشیده اند و گامی موثر را برای روحیه و اراده سازی جامعه در خیزش های مردمی برداشته اند. در اینجا بایستی از مادران خاوران، مادران آبان، دایکانی آشتی(مادران صلح)، همه و همه پیقرآول مقاومت زنانی هستند که با فریاد خود، هیچ گاه اجازه خاموشی صدای عدالت و حق خواهی را نداده اند. نمونه ی مادرانی همچون گوهر عشقی(مادر ستار بهشتی) در ایران و آمنه شن یاشار در شمال کوردستان هر دو وضعیت جنایی دولت اقتدارگرای مردسالار را روایت می کند. مادرانی که جگرگوشه هایشان را با سیاست و عملکردهای فاشیستی به خاک سپرده اند و باز هم از پای ننشسته و درصدد زجرکشی خانواده ها برمی آیند. مادر بعنوان سرچشمه ی قورت دادن رنج و آزار هزاران ساله ی جامعه ای است که در روح مقاوم او جامعه خود را سرپا نگه می دارد . در عین حال همین مادر مظهر اصرار در آزادی – اخلاق  – عدالت می شود. گوهر عشقی که سرشار از ارزشهای اجتماعی و ارداه زنان است، کبودی دور چشمان و سر او نشانی از بی اخلاقانه ترین و اوج فاشیزم حکومت اسلامی است که هیچ مرزی در سرکوب نمی شناسد. آمنه شن یاشار که در شمال کوردستان، همسر و دو پسر او را با حملات فاشیستی به قتل رساندند و سپس پسر دیگر او را دستگیر کردند، یکسالی می شود که در سرما و گرما و جلوی در مثلاً محکمه عدالت، عدالت را فریاد می زند. لبانی ترکیده و چشمانی که دیگر از اشک های ریخته، خشکیده شده و هر چند بار مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و اما چند وقت پیش و در تصویری که شاهدش بودیم، خاک جلوی محکمه را می کند و با لبانی خون آلود فریاد می زند که: “اگر عدالت زیر خاک نیز باشد، بیرون می کشم.” این نمونه های مقاومت زنانی است که اراده ی جامعه ای را در شخصیت خود به تمثیل و تصویر کشیده اند. روح مقاومت و وضعیت آمنه و گوهر از هم جدا نبوده و هر دو ممثل اصرار در آزادی و عدالت جامعه در شخصیت مادراند.

    در اینجا بایستی تأکید نمود که زنان در جامعه در برابر عقل نظام مردسالار از خود دفاع کرده و خیزش مستمری را انجام می دهند. روزانه مورد خشونت های خانگی، قتل های ناموسی، شدت و حدت نظام مردسالار قرار می گیرد، اما در واقع آنکه این جامعه را نیز خلاصی بخشد و پیشآهنگی تغییر و تحولات اساسی و انقلابی ذهنیتی در جامعه نیز بنماید، باز هم همین زنان و دختران جوان این جامعه هستند و به همین دلیل بایستی مطابق این نقش نیز با آنان برخورد نمود و جامعه و خانواده ها نیز طرز تفکر و نگرش خود را در رابطه با زنان سرراست نموده و تا بدان جا که قوت و آگاهی آن را دارند، حرمت و احترام زنانگی را حفظ نموده و پشتیبانی مکرر خود از این مستعمره بیشتر نمایند. تنها با این شیوه است که می توان در برابر ظلم و ستم و ارداه نظام اقتدارگرای  اسلامی مقابله نمود. دموکراتیک نمودن خانواده ها و اصنافی که زنان در آن جایگاهی اساسی را دارند، بایستی به موضوع اساسی جامعه ما و بحث و گفتگوهای دموکراتیک و اجتماعات مبدل شود. نقش زنان در جامعه ای که تحت محاصره اقتصادی، سیاسی و اقتدارگرایی قرار گرفته تا به اندازه ای است که وزارت داخلی با اعلام رسمی: “خطر پیش روی ایران، زنان هستند.” این موقعیت بنیادین زن در مبارزات اجتماعی – سیاسی، سرچشمه ای دیرینه و هزاران ساله ی به بردگی کشیدن روح زن است و در شخصیت زن، خیزش این برده، به معنای اوج آگاهی و شعور اجتماعی – سیاسی آن جامعه می باشد. به همین جهت، تمامی دموکرات ها و آزادی خواهانی که راه تغییر و تحولات سیاسی – اجتماعی را می پیمایند با این رویکرد بنیادین بایستی مبارزات خود را سازمان دهند. نمونه هایی چون گوهر عشقی و آمنه شن یاشار با چشمان کبود و دهن های ترکیده ای که بی عدالتی و بی ناموسی نظام مردسالار را نمایان تر ساخته و روح عدالت خواهی را برجسته تر، بایستی مورد حمایت های گسترده ی مردمی، علی الخصوص زنان و جوانان قرار گیرند. با این حمایت ها و موضع های اجتماعی – احترامی برای مادران رنج کشیده است که می توان اخلاق و ناموس جامعه ای را که هر روز به شیوه های گوناگون له می کنند را در برابر ضربات و حملات اقتدار و فاشیزم حفظ نمود.    



    کژار