رمان کوردستان مجبور بە متفاوت بودن است
13 سپتامبر, 2021رهنمود رهبر آپو
هنگامی کە پیش نویس” رمان انقلابی” را در کوردستان ایجاد میکینم، از تجربیات سایر ملل نیز میتوان بهرە برد. مخصوصا آنهایی کە انقلابهای اساسی را تحقق بخشیدەاند؛ مانند فرانسە و روسیە و حتی برخی خصوصیات ابتدای ظهور اسلام. میتوان از رمان نویسان بزرگی همچون ویکتور هوگو، بالزاک و غیرە نام برد. رابطەاینان با انقلاب فرانسە و یا رابطە انقلاب روسیە با تولستوی، داستایوفسکی، چرنشفسکی، گورکی و غیرە توضیح دادە میشوند. اینان درچە مرحلەای از انقلاب مشارکت جستەاند و نوع مشارکتشان چگونە بودە است؟ برخی از خصوصیات اساسی انقلاب اسلام چەبودە است؟ بەخصوص بعدها چگونە بە حالتی مرتجع و محافظەکار درآمدە و چگونە از لحاظ شخصیتی، خصوصیات اساسی را کسب نمودە است؟ اسلام چەنوع خانوادە و چەنوع شخصیتی را در زن و مرد بە وجود آوردە است؟
میتوان در خاورمیانە این موارد را مد نظر قرار داد. البتە رمان کوردستان نشان میدهد کە واقعیت محسوس آن، کمی متفاوت است. خصوصیات اجتماعی کوردها، بە سبب تاریخ آن بسیار کمتر شبیە سایر جوامع است، بنابراین باید اصالت آن را درنظر گرفت. یعنی رمان کوردستان کمی متفاوت است، تقلید، پیشرفت چندانی ببار نمیآورد. تقلید از رمان نویسی ترکیە نیز بر همین منوال!
مبارزە انقلابیمان این را بەشکل بسیار جالبی اثبات نمودە است. یک فعالیت دقیق هنری نشان میدهد کە انقلاب روبەروشد ما، عرصە بزرگی بە روی هنر گشودە و بە واسطە هنر نیز قادر است انقلاب را توسعە بخشد. با فعالیتی بدین گونە میتوان چنین کاری را انجام داد و دستاوردهای ارزشمند و گرانبهایی آفرید. انقلابمان با گذار از این مرحلە دشوار، بدین گونە جواب سؤال” چگونە باید زیست” را با ارانە یک رمان داد. این مشارکتی است کە نمیتوان آن را کوچک شمرد. اگر امکانات ما مجال میداد، در کنار وظایف ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی میتوانستیم کە در چنین وظیفەادبی نیز شرکت کنیم. اساسا وقتی فرصتی را میبینیم سعی میکنیم کە این کار را انجام بدهیم. این تلاشهای ما نیز بیانگر مشارکتی بدین گونە است.
در این مورد مبارزان با ادعا نباید فراموش کنند کە با در نظر گرفتن این کە هنر بەویژە ادبیات و رمان، درمیان ما ملکف و مقابلە با چەچیزی میباشد، باید صحیح ترین جواب را بە پرسش” چگونە باید زیست؟” بدهند.
همانگونە کە مکر را نشان دادەام، مثالهای بسیاری را میتوان در نظر گرفت. درتاریخ هر خلقی گامهای مشابە این وجود دارد. در دوران باشکوە بیگ نشینها، پیشرفتهایی در ادبیات کوردی ایجاد شد. میتوان چگونگی بیان تاریخ ملت کورد، خاستگاە کوهستانی و
برخی شخصیتهای شورشی نظیر کاوە آهنگر و بعضی از روایتهای ادبی نظیر مەم و آلان با قدرت گرفتن از برخی مراحل مهم در اوج پیشرفت اجتماعی، توسعە یافتە و با شیوەی ادبیات شرقی تا امروزە تاثیرگذار بودەاند. حتی” مەم و زین” احمد خانی ازاین نظر بیان گر احتیاج مرحلەای است کە در آن سلطە پادشاهان، چارچوب ملی و اجتماعی بهتری برای خلق تشکیل میدهد. ” خانی” سعی میکند تا شیوەی تقسیم و از هم گسیختگی بیگ نشینها و درگیری های همیشگی آنها با همدیگر، عدم ایجاد اتحاد ملی و حتی تصویری از یک سلالە فئودالی را توضیح دهد. امری کە در آن توضیح دادە میشود، در اصل کاراکتر خشک بیگنشین های فئودالی است کە متحد نمیشوند و اتحاد خلق را بە سطح ملی نمیرسانند. این منظومە سعی میکند وجود فتنە، فساد و نوکری را در سطح بسیار وسیع آن زمان بیان نماید. اما بە سبب عدم وجود انقلابی بنیادین، قادر نیست با توضیحی قویتر آن را کامل کردە و توسعەاش دهد. بدان علت کە در کوردستان انقلابی نبیادین بەوقوع نپیویستە، در طول تاریخ کوردستان بە نمونەها پر قدرت رمان برنمیخوریم؛ نە در سدە هجدهم و نوزدهم و نە در سدە بیستم. مواردی کە نوشتە شدەاند رمانهای ترکی هستند کە برپایە سیاست امحای رژیم شکل گرفتەاند. در این مورد حتی یاشار کمال هم با الهام از کوردبودنش آغاز بە کار کردە، ترک گشتە و این را با ادبیات ادامە دادە است. یاشار کمال چنین رمان نویسی است. رمان نویسان بسیاری شبیە او وجود دارند. این قبیل رمان نویسان بودەاند کە اعمال جمهوریت ترکیە را کە در طول تاریخ منجر بە سرکوب(خلق) شدە و بعدها آنها را ضمیمە ترکیە نمودە است، بعنوان عملی پیشرفتە تعریف نمودەاند. گاە اخلاق، تخریبات و امحای موجود در کوردستان با ادبیات مشروع نشان دادە شدە است. نظامی کە براین اساس بەوجود آمدە، همچون یک زیبایی پیشرو تحمیل شدە است کە لزوم تداوم آن وجود دارد. البتە اینها چیزهایی هستند کە گذار از آن با ادبیات میسر میگردد و باید محکوم گردند. رهنمود این رمانها این است کە نباید برای واقعیت کوردستان دلسوزی کردە و آن را درک نماییم. انکار هرچیزی در کوردستان، آنهم با شتاب هر چە بیشتر! یاد آوری موارد منفی گذشتە و بازتاب دادن کوردها بعنوان خلقی وحشی و عقب ماندە است.
تاکنون رمان نویسی ، هنر و ادبیات قوی در باب کوردستان- چە با اصالی کورد و چە باترک- کارایی این چنینی داشتە است. البتە این داستان نویسی تخریبات زیادی را ایجاد نمودە است. بەویژە تاثیری منفی بر پرورش شخصیت داشتە است. راە بروز اندیشە آزاد و واقع گرایانە را مسدود نمودە است. سبب ترک شدن، مهاجرت بە سوی متروپولها، وحشی دیدن میهن و خلق خود و رویگردانی آسان از آنها شدە است. فرار مرسوم بەسوی متروپول و اروپا مرحلەی فرار از خویش و گریز از روح و مغز خویش است. حتی این مورد تا نفرین هم پیش رفتە است. تعداد بسیار کمی توانستەاند ماهیت خویش را حفظ کنند. همەچیز بسیار ارزان از دست دادە شدە است. کسانی نیز کە تا حدودی ابراز موجودیت مینمایند یا عامل دشمن شدە یا در راستای نقشهایی کە براساس منافع ناشی از مزدوری اخذ نمودەاند، این کار را انجام میدهند. میهن دوستی، تبدیل بە اصطاحی شدە کە هیچ ربطی بە آزادی اجتماعی ندارد.
البتە این را تا ظهور حرکت انقلابی، بە صورتی تراژیک وافزونتر میبینیم. بە خصوص عدم موفقیت هر عصیان، در دستیابی بە چنین نتیجەای تاثیر داشتە است. بعد از شورشها- یعنی در دورەی ترور سفید- خلق کورد را بەصورتی خطرناکتر از آن دوران، در شرف نابودی قرار دادەاند.
شخصیتهای موجود در چارچوب این توضیح اساسی رشد نمودند. ما تا حدودی در این شرایط ظهور نمودیم. شما نیز در چارچوب این توضیح کلی میتوانید برای موجودیت خود و این کە چە میخواهید انجام دهید، توضیحی بدهید. از یک نظر این مرحلە رسیدن شخص بە ارزیابیای واقعی گرایانە نیز میباشد.
کسانی کە حقیقت خویش را درک نکردەاند، بە هیچوجە نمیتوانند کاری اساسی انجام دهند. با جوانب بسیار احساسی وارد کار میشوند و این نوع آغاز بە کار برای هر نوع تاثێرپذیری مناسب است. زیرا براساس شناخت حقیقت وارد کار وجود دارد. همگی دارای خاستگاە مشترکی هستید. معلوم نیست کە آگاهی و احساس این خاستگاە چەاندازە در شما نمود یافتە است. خصوصیات نظام حاکم، خانوادەگرایی و عشیرەگرایی تا سرحد ممکن در شخصیت شما نفوذ کردەاند. تا حد ممکن ازمفاهیم سرزمین و خلق محروم شدەاید. ویژگیهای روشنفکری ترک بە صورت عوامفریبانە، تا آخرین حد در شخصیت کورد انعکاس یافتەاند. ایدئولوژی مادر و پدر و پدربزرگ بە وضوح دیدە میشود. تمام این ها شخصیت را از واقعیت اساسی، تاریخی و معاصر دورنگەداشتە ومنفک کردە است. بنابراین ضعیف میمانید. در ایدئولوژی، سیاست، عمل و زندگی ضعیف هستید. برخی از شخصیتها در عرصەاین مینالند، شکایت میکنند، بە بن بست رسیدەاند، راە حل ها را نمیدانند، بە سطح شخصیتی مصمم و قاطع نرسیدەاند، آنالیز نشدەاند و چارەیاب هم نیستند. این خصوصیات شخصیتی، وارد صفوف نیروهای پیشاهنگ انقلاب شدەاند. واضح است کە با شمشیر تیز انقلاب سعی کردیم تا این را پشت سر بگذاریم. بسیاری از شما براین اساس بە انقلاب روی آورید و آن را ” کوتاەترین راە پیشرفت” تشخیص دادە و نسبت بە نظام واکنش نشان دادید. اما بە وضوح دیدە میشود کە در صفوف انقلاب نیز وضعیت و شیوە زندگانی گذشتە را بە هزار و یک شیوە متفاوت ادامە دادید. واکنشهای موجود در مقابل این، جنگ میان نیروی انقلاب و ضد انقلاب در درون تشکیلات است. جدای از آن در این مرحلە، شکستها و یا موفقیتهای بەوجودآمدە، تحولاتی است کە در شخص شما روی دادەاست.
ما میخواهیم پیش نویس رمان را با شرکت افراد در مرحلە انقلاب، تکوین حزبی، مرحلە بیداری ملت و آزادی جامعە آغاز نماییم. از یک نظر رمان انقلابی موظف است تا اینچنین شروع بەکار نماید. فراموش نکینم کە در ابتدا با ضعفها، ناتوانیها و پیچیدگیهای غیرقابل تصوری مجبور آغاز کار بودیم. زیرا اساسا واقعیت نشان میدهد کە ماهیتی این گونە دارد. با بیان دماگوژیک بسیار قوی و مصمم نمیتوان از اینها گذار نمود. البتە حال بهتر مشخص میشود کە احساسات و نمایش جسارتهای غیرواقعی معنای چندانی ندارند. روابط و تضاد دارندگان این ادعاها در سطحی جدی نبودە و نمیتوانند نتیجەبخش باشند. بەراحتی ثابت میکنیم کە هم شخصیتهای مبالغەگر و هم شخصیتهای صعیف، بە هنگام شروع انقلاب چندان نقشی ندارند. اما علیرغم همە این تلاشها، با توجە بە اینکە شخصیت انقلابی مورد نظر، تماما با شتاب و وسعتPKK ظهور نیافت، انحراف رویدادها نیز با روش رنج آوری پیش آمد.
شخصیت مذکور، تا حدودی برای کسب خصوصیات چنین محیطی مناسب است. عیب شمردن، شانە از زیر بار مسئولیت خالی کردن و مخفی کردن آن، برخورد صحیحی نیست. کار ضروری برای ما این است کە همانند تشخیص حقیقت، نشان دهیم کە این امر تقدیر و سرنوشت نیست. بنابراین، هنگامی کە مقولەای کهن را تخریب میکنیم و یا از آن گذار مینماییم؛ برای دست یابی بە مورد نوین و بازسازی آن، باید مواردی را اجرا نمود. درک حیاتی بودن این مسئلە برای ما، بە این معنی است کە آن را بە سطح تصمیم رساندە، بە قدرت عزم و ارادە مبدل کردە و در هر عرصە کار و تلاش نتیجە دهندە برای آن انجام دهیم.
وقتی در پیش نویس رمان سعی کردیم کە شخصیتی را ارائە دهیم، خواستیم بە اندازە ارائە جنبە علمی، جنبە هنری آن را نیز مد نظر قرار دهیم. حال بحث ما برروی این است. از یک نظر رمان طرح میشود و یا بە بیانی صحیح تر، پیشرفتهای موجود در زندگی، کم کم بە نگارش در میآیند. پرسشهایی را کە بسیار پرسیدیم، برای طرح رمان هستید.” چگونە باید زیست؟” پرسشی است کە بیشتر از هر پرسشی مطرح است؛ این اتفاقی نیست. تقریبا هر روز مداخلەای در رفتارها صورت میگیرد. این، بیانگر تجدید ساختار است و ظرافت کار را نشان میدهد. مبارزەای در جهت نشاندادن واکنش نسبت بە برخی روابط و رفتارها، نپذیرفتن آرزو و خواستهای شیوە کهن و بە جای آن، ایجاد ارادە و رسیدن بە طرز نوین و بە ویژە تسویە حساب با سنتهای اجتماعی در سطح نهاد خانوادەاست. تشریح ماهیت خانوادە، عشیرە و قبیلە بە صورتی همە جانبە، تشخیص تاثیرات آن بر زندگی و مبارزە با آن، دستیابی بە شیوە بیان و اسلوب و خطابت سیستم و مناسبات نوین، نابود و ویران کردن روزانە مقولە کهن و ساختن موردی نوین بە جای آن، یک زندگی رمان گونە همە جانبە است. میبینیم کە در سنت رمان نویسی، خصوصیاتی کە بیشترین کار برروی آن انجام میشود، سطحی احساسی را داراست. سطح علمی بیشتر با شیوەهای بیان علمی ارزیابی میشود. بدون شک محتوای رمان سطح علمی آن را نیز دربرمیگیرد. اما بیشتر در تلاش است تا بە سطح احساسی و شیوە بیان روحی دست یابد.