• برچسب‌ها:,

    ارزیابی سیاسی

    17 جولای, 2021

    ارزیابی سیاسی

    نوال ژیان

    در منطقه‌ی خاورمیانه به دلیل وقوع جنگ، بی‌استقراری بزرگی برای تمام منطقه و جهان درست شده ‌است. این جنگ وارد مرحله‌ی جدیدی شده است و می‌توان گفت که جنگ نیابتی به اتمام رسیده است؛ کاراکترهای اصلی میدان جنگ با تمام قوای خود در تلاش‌اند تا جنگ را بر اساس منافع خود به نتیجه برسانند. این بار خود دولت‌های تخریب‌گر و سلطه‌طلب به جای شورشیان دست‌نشانده‌شان می‌خواهند وضعیتی را بر اساس منافع خود ایجاد نمایند و استقرار منطقه را به دست بگیرند. اما بر خلاف خواسته و سعی‌شان به هدف خود نرسیده‌اند و هرچه بیش‌تر پیش می‌رود تخریبات این جنگ نیز بیش‌تر می‌شود. ویژگی خاص این مرحله بازنگری معاهده‌های سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی است. سیستم سلطه‌طلب به مانند سده‌ی بیستم که بر اساس منافع خود منطقه‌ی خاورمیانه را بر روی میز و با خط‌کش تکه تکه کرد و در آن حمکرانی نمود دوباره درصدد است در قرن بیست و یکم نیز برای حفظ منافع خود در منطقه مداخلات را از سر بگیرد. در این مداخله‌ی اخیر هیچ منفعتی برای مردم منطقه در نظر گرفته نشده است بلکه به شیوه و راهکارهای نوین برده‌ی نظام موجود بودن سهم همیشگی مردم است. هر چند که تمام ارگان‌های اجتماعی از حقیقت نظام موجود و مشکلاتی که درست می‌کند آگاه نباشند اما هر کسی حتی کسی که از فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی دور باشد می‌داند که زندگی تحت سلطه‌ی این نظام جز زجر و مردن چیز دیگری نیست. به همین دلیل جنگ در این منطقه علاوه بر درگیری میان نیروهای سلطه‌طلب و هژمونیک شامل مبارزات میان مردم آزادی‌خواه و نظام حاکم نیز است. این جنبه‌ی آزادی‌خواهی و مبارزاتی در میان خلق کورد در منطقه از هر جای دنیا آزادی‌خواهان را به سوی خود روانه می‌سازد. جامعه‌ی انسانی برای رسیدن به آزادی در منطقه در شخص خلق کورد به همه‌ی استیلاگران اثبات کرده است که در این سرزمین کهن بدون وجود جامعه‌ای متعلق به خویش و آزادی شرافت‌مندانه هیچ نیروی مداخله‌گری نمی‌تواند استقرار، آشتی و ثبات را برای این منطقه به ارمغان آورد. خلق کورد در همه‌ی قسمت‌های کوردستان و خارج از کوردستان با سازماندهی خود و ایجاد انقلاب اجتماعی الهام‌بخش همه‌ی خلق‌های منطقه بوده‌اند و در عین حال برای تمام ارگان‌های اجتماعی که خواهان دموکراسی‌اند نقش پیشاهنگ را دارند. به‌خصوص در زمینه‌ی سازماندهی زنان نقش پیشاهنگی پررنگ‌تر است و تأثیر فعالیت‌ها نیز بر تمام جنبش‌های جهانی زنان نیز واضح است. این رویدادی غیر قابل انکار است و بدون در نظر گرفتن آن سیاست‌های کنونی به پیش نمی‌روند.

    بر اساس این وضعیت، روسیه و آمریکا در منطقه عکس‌العمل‌های خاصی را از خود نشان می‌دهند. با متحدان‌شان حملات جدیدی را برنامه‌ریزی می‌کنند. امتیازاتی را می‌دهند و بر اساس نقطه‌ضعف دولت-ملت‌های منطقه امتیازاتی را می‌گیرند. در برابر حملات آمریکا، روسیه با پیشاهنگی پوتین بیش‌تر از هر زمانی به عنوان عاملی اساسی و مؤثر در منطقه نقش ایفا می‌کند. روسیه به دلیل شرایط ژئوپولتیک از لحاظ سیاست‌های منطقه‌ای نیز دستاوردهای مهمی را برای خود فراهم کرده است. آمریکا نیز با پشتیبانی متحدان قدیمی خود در منطقه در این جنگ، نقشی اساسی را ایفا می‌کند.با ایجاد اتحادی ایدئولوژیک در میان هر دو نیروی قدرت‌طلب به منظور ممانعت از انتشار پارادیگمای جنبش‌آزادی که برای همه‌ی مردم منطقه امید بزرگی محسوب می‌شود حمله به شنگال، قرچوخ و به خصوص عفرین علیه خط سوم و جنبش آزادی‌خواهی صورت پذیرفت.

    وضعیت ایران باید به خوبی آنالیز شود تا برای آینده نیز خود را به خوبی حاضر نماییم. در تعیین سیاست‌های منطقه، سیاست و دیپلماسی ایران تأثیرگذار خواهد بود. ایران به خوبی می‌داند که در دیزاین جدید خاورمیانه مورد مداخله قرار خواهد گرفت. برای به تعلیق انداختن این مسئله از هر کاری فروگذار نخواهد کرد و در هر حوزه‌ای در خارج از مرزهای خود از جمله جنگ نظامی، ایجاد ائتلاف، ایجاد روابط دیپلماتیک و موارد اقتصادی فعالیت دارد. در زمان ریاست جمهوری اوباما توافقی کوتاه مدت با غرب ایجاد گشت اما با سرکارآمدن ترامپ این هم‌پیمانی از بین رفته و آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شده است حال با حکم رانی بایدن خواهان آن هستند کە بازی جدیدی راە بیندازند. همچنین تحریم‌های اقتصادی بار دیگر علیه ایران به اجرا درآمده‌اند. این وضعیت ایران را در تنگنا قرار داده است زیرا امکان به وقوع پیوستن اعتراضات و نارضایتی‌های مردمی که رژیم ایران را می‌ترساند وجود دارد. در این چند سال گذشتە اعتراضات مردمی و نارضایتی همگانی برای ایران دردسرساز شد و هر بار این اعتراضات را سرکوب کرد. ایران نیز به خوبی می‌داند که اوضاع به مرور زمان تغییر می‌کند و آینده غیرقابل پیش‌بینی است. از لحاظ اقتصادی، ایران نیز مانند ترکیه در وضعیت دشواری قرار دارد و به دلیل وضعیت بد اقتصادی و تحریم‌های گسترده مداخله‌ی ایران در بیرون از مرزها دشوار شده است. اما ایران نیز در برابر مردم کورد و جنبش آزادی خواهی به مانند دولت‌های اشغال‌گر کوردستان در همان جبهه‌ی آن‌ها قرار دارد و مثال بارز آن بە آتش کشاندن طبیعت کوردستان و نابودی آن  یا دست گیری جوانان کورد بە بهانە های بی مورد، بی کاری، افزایش اعتیاد و …

    در روژهلات کوردستان و ایران افزایش خودکشی و کشتن زنان نیز نشان‌دهنده‌ی ذهنیت نابودگر نیروهای قدرت‌طلب منطقه‌ای است. رژیم ایران کە پتانسیل نهفته در زن را به مانند تهدیدی برای نابودی خود می‌بیند و برای آزادی زن الگوهایی را ارائه می‌دهد که در واقع معیارهای آن مردانه و دارای کاراکتری مردانه است و این الگوها را به زنان پیشکش می‌کند. در واقع ایجاد زنی با کاراکتری مردانه را هدف قرار می‌دهد و برای ملیتاریزه نمودن زن از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند. بدین ترتیب خطر اعتراضات و نارضایتی‌های پیش روی زنان در برابر نظام را به نیرویی علیه جامعه و جنس زن تغییر می‌دهد. همان‌طور که رهبر آپو نیز در این مورد می‌گوید بدین صورت زن را به گرگ علیه زن مبدل می‌سازند. زنی که جسمی زنانه دارد اما از ذهن، احساس و فکری مردانه برخوردار است خطری جدی برای جامعه و به خصوص زنان است. در زندان‌ها، مدارس و همه‌ی ادارات دولتی زنانی این‌چنینی که زنان و کودکان را مورد اذیت و آزار قرار می‌دهند وجود دارند.

    در منطقه، نیروهای موقعیت یافته که سلطه‌ی خاندانی و دینی را مطابق منافع خود برقرار ساخته‌اند جنبش آزادی‌خواهی خلق را برای خود تهدید می‌بینند. همین برخورد از سوی نیروهای سلطه‌گری که قصد دیزاین منطقه بر اساس منافع سیاسی و اقتصادی خود را دارند در برابر پیشاهنگی مردم برای خودسازمانی و ایجاد انقلاب اجتماعی وجود دارد. به همین دلیل سعی می‌کنند که جنبش ما را ضعیف کرده و دستاوردهای ما ماندگار نباشند. در برابر تمام تلاش‌هایی که نیروهای دولتی برای ضربه زدن به جنبش ما به کار می‌برند ایستار جنبش آپویی برای خلق ما نویدبخش و امیدبخش است. همانطور که می‌دانیم مدتی مدید است که در ایران بحران‌های اقتصادی و اجتماعی به فجیع‌ترین حالت خود دچار گشته است. سیستم فعلی نه‌تنها در رفع مشکلات نمی‌کوشد، بلکه در عمیق‌تر کردن آن نقش ایفا می‌کند. نارضایتی‌های مردم در این چند سال اخیر به اوج رسیده است. تقریبا هر روز در سراسر ایران و شرق کردستان قیام‌های مردمی روی می‌دهند. در چنین وضعیتی حرکت آزادی که سالهاست با ایدولوژی و فلسفه‌ی رهبر آپو خود را سازماندهی کرده در تلاش است و توسط سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک تبدیل به آکتوری بنیادین و آلترناتیو شده است.امروزه در خاورمیانه نیروهای موجود هیچ‌گونه چاره‌یابی و پروژه‌ای برای حل مشکلات و یا راه‌اندازی سیستمی جدید ندارند. ارائه‌ی نقش راه توسط سیستم کودار (KODAR) و کژار  (KJAR) در چنین وضعیتی بسیار مهم و حیاتی است زیرا سیستم فعلی  در وضعیتی یاغی به سر می‌برد و به‌غیر از خشونت، قتل‌عام، اختناق و اعدام هیچ‌گونه راه‌ چاره‌ای ندارد.

    جنبش زنان آپویی که در اواخر سده‌ی بیستم و اوایل سده‌ی بیست و یک خود را سازماندهی نموده است پیشاهنگی تمام زنان خاورمیانه و جهان را برعهده دارد. انقلاب روژآوای کوردستان نیروی زن سازماندهی شده و به خودباور و آن‌چه را که برای ایجاد جامعه‌ی دموکراتیک-اکولوژیک و زن آزاد لازم است را به همگان نشان داد.  

    در پایان باید خاطرنشان نمود که انزوا و حمله به رهبر آپو میزان دشواری جنگ را نشان می‌دهد. عکس‌العمل خلق و هواداران جنبش آزادی‌خواهی در برابر افزایش انزوای رهبر آپو با ارزش است اما باید به خوبی دانست که دشمن قصد دارد که این انزوا را به خلق و جنبش آزادی‌خواهی بقبولاند. آن‌چه که برای مقابله با این انزوا باید انجام داد انجام وظایف و مسئولیت‌های خود به بهترین شکل ممکن است. انجام فعالیت‌ها با در نظر گرفتن این انزوا در پیشبرد ما به سوی موفقیت و پیروزی مؤثر خواهد بود.



    کژار