زنِ کُرد پیشاهنگِ رنسانس زن در خاورمیانه
18 ژوئن, 2020آواشین آوا
زن وجوه مشترک و پیوندی نزدیکی با طبیعت دارد. همانگونه که طبیعت در چرخهای خود را نو میکند و همیشه حیات در او جاریست، زن نیز با ویژگی زایندگی، همسو با او حیات میبخشد. همانگونه که اکوسیستم با تمام ارگانهایش به عنوان یک واحد پویا و سیستماتیک در تعاملاند، در نهاد زن-مادر نیز زندگیِ تعاملی با اجتماعی که بنیاد نهاده وجود دارد. زن-مادر به طور ذاتی از حیات پاسداری میکند. نیروها و غرایز حفاظت از خود در جانداران اولیه محدود است اما در نوع مادهی انسانها علاوه بر داشتن غریزهی دفاع از خود دارای نیروی ذاتی حفاظت و نگهداری از کودکی است که به دنیا میآورد. زن پدید آورندهی اولین گروههای اجتماعی است. او در تهیهی مکانی برای حفاظت و تغذیهی کودکانش تلاش مینمود در حالی که مرد به طور طبیعی در برابر موجودی بهغیر از خود احساس مسئولیتی نداشت. زن با نشر تدریجی این خصلتش، نقش آغازگر در تغییر تدریجی خصوصیات حیوانی و توسعهی عادات انسانی مورد نیاز اجتماعی شدن را ایفا نموده است.
در دیدگاه مردسالاری بیحرمتی و حتی انکار مراحل نخستین انسانیت وجود دارد. یکی از حقایق مهمی که نظام مردسالاری امروزه در صدد پوشاندن آن میباشد حقیقت خارج نمودن انسان از حالت توحش به دست زن است. حاکمیت مرد سالاری طی دورههای تمدن، اقدام به طرد تدریجی زن از ساختارها و نهادهای روبنایی و زیربنایی جامعه شده است؛ تا زمانیکه ارادهی زن و شخصیت وی مطرح نشود راهحلهای صرفا مبتنی بر نگرشهای سلطه گرانهی مرد، به خودی خود قادر به چارهیابی موارد جنگ و صلح نخواهد بود. از بین بردن سلطهی موجود مرد در خاورمیانه، فقط با تحقق رنسانس زن در خاورمیانه میسر خواهد شد؛ پیشاهنگی این امر را زنان کرد بر عهده گرفتهاند. زنان کرد با حضور در جایگاه نیروی اصلی در هر چهار بخش کردستان و همبستگی نیرومندی که با جنبشها، نهاد و ارگانهای مترقی دموکراتیک زن ایجاد کردهاند از طریق سازماندهیهای مشترک، ضامن صلح و دموکراسی در دنیا شدهاند.
گوهر میهن پرستی و دموکراسی خواهی، آن زمان در نهاد زن کرد جای گرفت که در صدد پاسداری از ریشههای نژادی و هویتی خود به کوهستانها پناه بردند. بهدلیل مشارکت فعال در جنگهای دفاعی، از شخصیتی خودباور و خوداتکا برخوردارند. زنان کرد در تمام عرصههای انقلاب قبول مسئولیت نمودهاند و علاوه بر آن به مقام فرماندهی هم رسیده و در قهرمانی و شهامت زبانزد هستند. سنت مقاومتگری در تاریخ کردها با عشق، وفاداری و مقاومت و شهادت قهرمانانهی هزاران زن کرد به خاکش پدید آمد؛ خاکی که سرزمین مادری آزادترین و زیباترین اندیشه و زندگیهاست. تا زمانیکه انقلاب و در نتیجه جنگ به شیوهای گسسته از زن بدان پرداخته شود، نه امکان مطرح بودن جنگ کاملا بهصورت جنگی آزادی بخش وجود خواهد داشت و نه اینکه آشتی متعاقب آن میتواند صلحی واقعی باشد. ایدئولوژی حرکت آزادی خواه آپوئیستی با ارائهی راهکارهایی برای حل معضل زن، بیش از پیش جنگ و صلح را مسئلهای مرتبط با زن میخواند. رهبر آپو بهعنوان یک شخصیت مرد، از آنجایی که پیوسته در جستوجوی زندگی آزاد بوده است، به طرزی گسترده پیرامون پرسش «زندگی با زن چگونه باید باشد»؟ متمرکز شده و حزب را نیز بر این مبنا تمرکز داده و همواره وارد بحث نموده است. رهبر آپو اهمیت فراوانی به برخوردهای دارای بعد جنسی، تسهیم زندگی با زن در کلیهی عرصهها و تشریک مساعی در سیاست و حتی فعالیتهای تکوین ارتش و ضرورت بحث علنی پیرامون آنها داده است. زن را نیز در کانون پروژهی زندگی آزاد مورد نظرش قرار داده است؛ زیرا همواره معتقد بوده که این جغرافیا به محض خیانت به فرهنگ الههی مادر شکست خورده است و تمامی پیروزیها، با بازگرداندن ارزشهای شایستهی الههی مادر به وی تحقق خواهد یافت. اگر در این فعالیت و حل این تضاد موفقیت حاصل شود، پیروزی بهدست خواهد آمد، در غیر این صورت از هر لحاظ شکست به بار خواهد آمد.
امروزه زنان مبارز آپویی به آمادگیهای مهمی از لحاظ ایدئولوژیکی، سازمانی و ابعاد مبارزاتی برای ورود به عصر دموکراسی و صلح دست یافته اند و در جنبش و انقلاب اجتماعی نقش پیشاهنگ را بر عهده دارند. به سطح قابل توجهی در آموزش و تربیت کادر برای آمادگیهای سازمانی و پراکتیک دست یافته اند. ایدولوژی رهایی خویش را از راه شیوهی زندگی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و هنری به جامعه انتقال داده اند. جامعهی میلیونی زنان آگاه، سازمان یافته و به پا خواسته برای خواستههای آزادی، عدالت اجتماعی و صلح میتواند نهاد سیاست یا به عبارتی دولت را دموکراتیزه کند. زنی که رفته رفته از موقعیت بیادعاترینها خارج شده، به پویاترین و پرادعاترین نیروی حیات تبدیل شده است. حاصل تجارب مبارزهی بیست سالهی صدها هزار زن کرد که در عرصهی مبارزهی رهایی ملی شرکت جسته، شهید شده، جنگیده و متحمل زحمات گردیدهاند، اکنون با تکیه بر میراثی عظیم و سطح آزادی و همچنین طرح برنامه و تصمیمات متخدهاش، پرادعاترین نیروی آماده در جریان مبارزهی آفرینش زن در قرن 21 میباشد. برای انتقام گرفتن از تاریخ با اراده و فعالیتهای خود با ارائهی پروژهی زندگی جدید آن را دوباره باز خواهد گرداند. هدف او در اختیار گذاشتن عرصههای سازماندهی، سیاست، فرهنگ و هنر و به طور کلی تمام عرصههای زندگی، ابتدا برای زنان خاورمیانه و سپس تمام دنیا میباشد. قرن بیست و یک قرن مبارزه برای زن آزاد، مرد آزاد و حیات آزاد و دموکراتیک است. مبارزهی آزادی زنان، مبارزهی بازپسگیری و ارتقای تمام ارزشهای به سرقت رفتهی زنان جامعهی انسانی و حیات و طبیعت است که توسط سیستم مردسالاری به سرقت رفته است. آزادیهایی که هرکس باید بدون تبعیض طبقاتی، ملی، جنسی و نژادی و فقط به دلیل انسان بودنش از آنها برخوردار باشد؛ این حقوق شامل آزادی اندیشه و بیان، آموزش به زبان مادری، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در صدر آنها حق زندگی آزاد و دموکراتیک است.