• برچسب‌ها:, ,

    رهبر آپو انتقام حلبچه را گرفت

    15 مارس, 2020

    نارین اردلان

    استعمارگران برای استیلا یافتن بر ملتی و شکستن اراده‌ی او دست به قتل‌عام می‌زنند. قتل‌عام فقط فیزیکی نمی‌باشد؛ قتل‌عام فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژی و روانی راه‌هایی است که سعی در از ریشه کندن و از بین بردن جوهر ملتی را دارد. در تاریخ انسانیت ملت کرد ملتی می‌باشد که با بیشترین قتل‌عام‌ها روبرو گشته است. زیرا استعمارگران همیشه می‌خواسته‌اند در خاک کردستان حاکمیت کنند، دستاوردهای آنان را غارت کنند، با قتل‌عام مردم کرد را از سر راه خود بردارند. برای رسیدن به اهدافشان دست به هرگونه اعمال غیرانسانی ازجمله قتل‌عام زده‌اند. نتیجه‌ی این قتل‌عام‌ها تخریبات جدی و بسزایی در کردها به وجود آورده است. ازجمله‌ی این قتل‌عام‌ها، قتل‌عام درسیم در 4 می (گلان) 1937 روی داد که هزاران نفر مورد قتل‌عام قرار گرفتند، همچنین قبل از آن قتل‌عام زیلان در شهر وان و در آگری با همان وحشی‌گری هزاران انسان کودک، پیر، جوان و زنان قتل‌عام شدند. این اواخر در تاریخ 28 دسامبر (کانون) 2011 در ربوسکی 34 تن از جوانان کرد کشته شدند و همچنین قتل‌عام شیمیایی سردشت در سال 1988 که جان 110 انسان بی‌گناه را گرفت. در میان این قتل‌عام‌ها، قتل‌عامی که بیشترین و عمیق‌ترین تأثیرات و تخریبات را در تاریخ کردها برجای گذاشته است، قتل‌عام بمباران شیمیایی حلبجه می‌باشد. اساسی‌ترین هدف قتل‌عام کردها گرفتن هویت از ملتی با اصل و ریشه می‌باشد.

    کسی نیست که نام حلبجه به گوشش نخورده باشد. در وجود هر انسانی که به‌اندازه‌ی سرسوزنی در وجودش انسانیت باقی‌مانده باشد از این موضوع به‌شدت به درد می‌آید و هزاران بار به سیستم اشغالگر و فاشیست لعنت می‌فرستد.

    هر نوشته، هر نگاه کردن و هر گفته‌ای موجب می‌شود که این روی داد دردناک هرگز از یادها نرود. این امر برای اینکه مردم کرد همیشه با حس انتقام در مقابل دشمنانشان قرار می‌گیرند و هرگز ذهنیت استعمارگران را نپذیرند بسیار مهم است. وحشیانه‌ترین قتل‌عام به شیوه‌ی بمباران شیمیایی در حق مردم حلبجه اتفاق افتاد. هزاران کرد، مادر و جوان وحشیانه کشته شدند. همچنین طبیعت زیبای کردستان از بین رفت. منافع و توافق کردهای خیانت‌کار با دولت‌های استعمارگر در برابر ملت خود راه به این فاجعه گشود.

      بمباران شیمیایی حلبجه در 25 اسفند 1366 (16 مارس 1988) توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گسترده‌ای به نام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت. در پی عملیات والفجر 10 توسط ایران و تصرف بخش‌هایی از باشور کردستان در اواخر سال 1366 ، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور شیمیایی این مناطق را داد. در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبجه که غیرنظامی بودند کشته شدند.

    حمله‌ی شیمیایی به حلبجه به کشتار حلبجه با جمعه‌ی خونین نیز شناخته می‌شود، یک نسل‌کشی مردم کرد بود که در 16 مارس 1988 به‌وسیله‌ی بمباران شیمیایی توسط نیروهای دولت عراق در شهر حلبجه باشور کردستان در طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق روی داد. پیش از حملات شیمیایی، شهر به مدت دو روز با بمب‌های متعارف بمباران شد. ظاهراً علی حسن المجید می‌خواسته شیشه‌ی ساختمان‌های شهر را بشکند، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد. نیروی هوایی عراق از انواع مواد شیمیایی علیه حلبجه استفاده کرد؛ گازهای اعصاب مانند وی ایکس، سارین و تابون و گاز خردل که از زمان جنگ جهانی اول در آن استفاده‌شده است.

    این حمله نزدیک به 3200 تا 5000 نفر را کشت و نزدیک به 7000 تا 10000 نفر را زخمی کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب، بیماری‌ها و نقص جسم در هنگام تولد در سال‌ها پس از حمله کشته شدند. حادثه‌ای که به‌صورت رسمی به‌عنوان نسل‌کشی مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز به‌عنوان بزرگ‌ترین حمله‌ی شیمیایی مستقیم به یک منطقه شهرنشین در تاریخ باقی‌مانده است.

    انگلیس، هلند، آلمان و … دولت‌هایی بودند که به عراق جنگ‌افزارهای شیمیایی فروختند. هنگامی‌که در کردستان قتل‌عام روی می‌دهد تمام دولت‌ها متحد می‌شوند. دردناک‌ترین مسئله همکاری کردهای خیانت‌کار می‌باشد. اگر پشتیبانی‌ای وجود نداشته باشد دولت‌های اشغالگر هم به‌راحتی چنین جسارتی را به خود راه نمی‌دهند. در برابر این همکاری و پشتیبانی، جنبش آزادی جوابی دندان‌شکن داد. کسانی که در برابر پایمال شدن حق حلبجه به جوش آمدند و بی‌صدا نماندند نمایان شدند. کسانی که به دشمن خون‌خوار گوشزد کردند که حلبجه تنها نیست نمایان شدند. کسانی که تا به امروز هم ضد اقتدارگرایان مبارزه می‌کنند و ذهنیت قتل‌عام را شکست دادند آشکار شدند و به اوج رسیده‌اند

    قتل‌عام حلبجه مسئله‌ای ناآشنا برای کردها نبود و آخرین رویداد دردناک آن‌ها هم نبود. تا همکاری و پشتیبانی کردهای خیانت‌کار با دشمن ادامه داشته باشد شاهد رویدادهایی از این شکل خواهیم بود. در مقابل این خیانت‌ها امروزه پیشاهنگی جنبش آزادی‌خواهی، مقاومت‌های بی همپایی در برابر اقتدارگرایان به وجود آورده است. فلسفه‌ی رهبر آپو برای کردها نوزایی می‌باشد و باعث شده که کردها در برابر هرگونه ناحقی و قتل‌عام ساکت نمانند و سر فرونیاورند.

     

     

     



    کژار