مقاومتِ ۱۹ اردیبهشت، آتش آزادی را شعلهورتر ساخت
7 می, 2019پیمان ویان
آن سوی دیوارهای زندان، روحِ مقاومت و فلسفهی آزادی، ذهنیتِ استعمار و استثمار را به سقوط می کشاند تا اتوپیای آزادی به پرواز درآید. خیالی که نه مکان و نه زمان می شناسد و هر لحظه تشنهی وصالِ به حقیقت است. حقیقتی که از دلِ باکور کوردستان در دههی ۸۰آغاز و تا بی نهایت نیز نامیرا خواهد ماند. در دهه و سدهای که ذهنیت فاشیزم، برآمد تا ریشهی آزادی را در سرزمینی بخشکاند، این روح و فلسفهی آپویی بود که درختِ آزادی را در این سرزمین رویاند. در دههی ۸۰ دولت ترکیه علیرغم تمامِ تهاجماتی که علیه نیروهای مخالف و مبارز در راستای از بین بردن آنها عملی میساخت، اما روحِ مقاومت در زندان آمد و با پیشاهنگیِ رفیق سکینه جانسز، کمال پیر و مظلوم دوغان تنها به کوردستان محدود نماند و به صدای آزادی و مبارزه در تمام ترکیه مبدل گشت. همین روح مقاومت بود که کوهستان، شهر، روستا و زندان را به عرصهی مبارزه مبدل ساخت. مبارزهای که امروز جهانی شده است. پیشاهنگان آزادیخواهی خلق کورد، اینبار در زندان اوین، روح مقاومت و مبارزهشان را به اوج رساندند.در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۸۹ رفیق شیرین علم هولی وهمرزمانش، ادامه دهندهی راه رفقای شهید در زندان آمد گشتند. همانطورکه درباکور کوردستان، مقاومتِ زندان آمد، به آغازی برای مبارزه، تاریخ و حیاتی نو مبدل گشت، در روژهلات کوردستان و ایران نیز، شهادتِ رفقای اعدامی، زمینه و شوق مبارزه را بیش از پیش فراهم ساخت. در تاریخ ایران، دولت همواره سعی برآن داشته تحت عناوین گوناگون همچون مخالفت علیه نظام، محارب، تروریست، مفسد فی الارض و …. مبارزات آزادیخواهی را نابود سازد، ازهمینرو زندان را نیز به مکانی برای سکوت، خفقان و سرکوب ِ مبارزان مبدل می ساخت. دولت بر این باور بود که ازطریق زندان و اعدام زندانیان عرصهی مبارزه را تنگ مینماید و ترس و رعب را بر کوردستان و ایران حاکم میسازد، اما برخلاف تمامی برنامهها و سیاستهای دولت، اعدام مبارزان و پیشاهنگان آزادی، حس انتقام و روح مبارزه را در دل خلقها بیش از پیش زنده ساخت. پس از شهادت رفقای اعدامی ، صدای اعتراض از ایلام تا ماکو آغاز و در سراسر ایران اشاعه یافت ، باردیگر اثبات گردید اگرچه دولت سری را بهدار می کشاند، اما درپسِ آن بسیارند کسانی که تاریخ آزادی را بنگارند و این واقعیتی است که در فلسفهی آپویی روزانه جریان می یابد. بدون شک در پسِ هر مقاومتی، اعتقادی نهفته است. اعتقادی که شلاق جلاد، طناب اعدام و شکنجه ی دشمن را کمرنگ و نادیده گرفت تا به هدفش که همان آزادیست برسد. علیرغم تمامی شکنجههایی که در برابر رفقای شهیدمان در زندان اعمال گشت، نه تنها موجب دست برداشتن از مبارزات و مطالباتشان نگشت، بلکه به عاملی جهت ارتقا مبارزه ی فراوان و تلاشی بی وقفه در راستای دستیابی به خواستههایشان گشت، همین نیز موجب شد تا واپسین نفسهای زندگی خویش، دست از مبارزه بر ندارند و در این راه جانِ خویش را، فدای سرزمین، آزادی واعتقادشان نمایند. اعتقادِ معلمی _فرزاد کمانگر_که به شاگردانش درس آزادی، عدالت و میهن دوستی را آموخت تا همانطور که در نامه اش بر زبان آورده «بگذارید قلبم در سینهی کسی بتپد مهم نیست با چه زبانی صحبت کند یا رنگ پوستش چه باشد فقط کودک کارگری باشد تا زبری دستان پینه بسته پدرش ، شراره طغیانی دوباره در برابر نابرابریها را در قلبم زنده نگهدارد. یا همچون شهید فرهاد وکیلی که در نامه اش نوشته، مرگ اگر اژدهاست در دل من مورچه ای است بی آزار تا به همگان نشان دهد مرگ هیچ گاه برایش هراس برانگیز نبوده و در راه رسیدن به اهداف ملتش، مدتهاست که از آن گذار نموده.
در میان رفقای اعدامی مان، رفیق زن شهیدی که پیشاهنگی مبارزات در روژهلات کوردستان و ایران را برعهده داشت، مدتها بود که هراس در دلِ دشمن انداخته بود. رفیق شیرین علم هولی همچون یک زن مبارز در فلسفهی آپویی همواره در تلاش بود که زنان ایران و روژهلات کوردستان را با این فلسفه و اندیشه آشنا سازد، ازهمینرو همچون تهدیدی برای دولت ایران به شمار میآمد. از یک سو روزانه سیاستهای زن ستیزانهی دولت تحت لوای دین افزایش می یافت و از سوی دیگر زنان مبارزی همچون شیرین علم هولی در برابر این تهاجمات قد علم می نمودند و مقاومتشان را فزونی می بخشیدند و بار دیگر نشان دادند که جان می بخشند اما شرف هرگز. همین ایستار به سمبل مبارزه برای تمامی زنان کوردستان وایران مبدل گشت و در نهاد رسمی دولت یعنی زندان، ضربهی سترگی بود بر مغز و دل دشمن.
۹ سال از اعدام شهید شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان می گذرد و روح مقاومت در لحظه به لحظهی عرصهی مبارزه نمایان می گردد. امروز فرزندان این سرزمین، نام شیرین و فرزادها را برمیگزینند و یاد آنان را در روح و فکر خویش می پرورانند تا بگویند هرچند ستم و خفقانِ دولت افزایش یابد نیز، اما نجوای آزادی زمزمه بخش آینده میگردد.