دموگرافی و زن
22 جولای, 2017نفوس( جمعیت) یکی از مسائل مهم اجتماعی است که امروزه به وضعیتی پروبلماتیک درآمده است. در دوران جوامع طبیعی زنان بر اساس دانستههای خویش، راه کنترل زایمان را میدانستند و دانش ایجاد تعادل صحیح جمعیت مختص به آنان بود. تا زمانی که دخالت اقتدار در جوامع وجود نداشت، به خوب و بد جامعهی خویش واقف بودند. زنان، اکونومی، مکان زندگی، امنیت، سلامت و به طور کلی تمامی فاکتورهای کیفیت زندگی جمعیت یک روستا یا یک کلان را بررسی نموده و به عبارت دیگر تحت کنترل خویش قرار میدادند. میتوان گفت زنان پیشاهنگی این دوران را مینمودند. در واقع هزاران سال قبل انسانها دارای یک درک اتیک ( اخلاقمدارانه) و استاتیک ( زیباییشناسانه) از جمعیت متعادل بودند. اما سیستمهای اقتدارمحور برای استحکام بنیان خویش هر زمان جمعیت انسانها را تحت کنترل خویش قرار دادند. البته دستیابی به کنترل جمعیت، یکی ازبزرگترین تعرضات به نیرو و دانش زنان بود. امروزه سیستم دولت ملت، دموگرافی را بیش از حد از دانش آن تحریف نموده و به این ترتیب در مورد جمعیت انسانها همهی تصمیمات حیاتی را تحت انحصار و کنترل خویش درآورده است. یکی از این دولتها، ایران است.
دولت ایران هم اکنون با تبدیل زنان به کارخانهی افزایش جمعیت برای افزایش سرباز، مامور، کارگر و جمعیتی جوان سیاست دولت- ملت که کلیشهای شده را در پیش گرفته است. ایران دارای شهرتی در زمینهی زنستیزی در میان بسیاری از دولتهاست و همین طور دولتی است که حقوق زنان را در بسیاری از حوزهها پایمال نموده و با استفادهی ابزاری از دین هر گونه خشونت و اعمال غیر انسانی علیه زنان را مشروعیت میبخشد. در سالهای اخیر با افزایش طرحهای جمعیتی بار دیگر ضدیت خویش با زنان را آشکار ساخت. البته این اعمال دولت ایران براساس منافع مقطعی، تغییر مینماید. اگر نگاهی به این مراحل بیاندازیم:
در زمان آیت الله خمینی تشویق برای افزایش جمعیت آغاز شد و هدف افزایش شمار ارتش ایران به بیست میلیون نفر بود. فرزندان بیشتر درواقع سربازان بیشتر بود و به این دلیل سیاستهای افزایش نسبت زایمان آغاز شد. بعد از جنگ هشتسالهی ایران و عراق افزایش جمعیت ایران در میان بسیاری از کشورهای منطقه بیشتر بود هر چند این روند صعودی جمعیت، ایران را با دشواریهای دیگری به ویژه در زمینهی اقتصادی مواجه ساخت. با مشکلات به وجود آمده در کشور طرحهای جدید خانواده از سوی دولت ارائه شد و سیاستهای کنترل زایمان به مرحلهی اجرائی گذاشته شد.
روشهای رایگان کنترل زایمان در ایران گسترش یافت. تشویق برای عقیم گشتن داوطلبانه و ایجاد خانوادهی کوچک آغاز شد. بعد از این دوران جمعیت ایران به تدریج کاهش یافت.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بار دیگر افزایش جمعیتی که کاهش یافته بود بار دیگر آغاز شد. در این موضوع شعارهای به ازای هر تولد، حساب بانکی ده میلیون ریالی برای افزایش نسبت زایمان آغاز شد. در انتها رهبر دینی ایران خامنهای فتوای اشتباه بودن طرحهای کنترل زایمان را داد. در سال ۲۰۱۴ بسیاری از قوانین ممنوع شدن کنترل زایمان به قانون اساسی وارد شد. در چنین وضعیتی در ایران به زنان حق تصمیمگیری در این مورد داده نمیشود. در حالیکه در خصوص دموگرافی زنان، دارای بیشترین حق سخن و تصمیمگیری هستند و در بیشتر نقاط دنیا نیز این حق نادیده گرفته میشود.
تا زمانی که جنین در رحم مادر است و هیچگونه نقصی نداشته باشد کورتاژ( سقط جنین) قطعا ممنوع بوده و طبق قوانین شرعی نیز کورتاژ جنایت محسوب شده است. ایران برای افزایش نسبت زایمان و جمعیت، عقیم گشتن داوطلبانه را ممنوع نموده است.
با رد نمودن حق تصمیمگیری زنان در مورد کنترل زایمان، مانع از دستیابی زنان به روشهای کنترل زایمان مینمایند. در چنین وضعیتی شمار بارداریهای ناخواسته افزایش مییابد و این به معنای به خطر افتادن جان زنان و روی آوردن به روشهای غیر بهداشتی و خطرناک کورتاژ است. چرا که سابقا برنامههای برنامهریزی برای خانواده و جمعیت حمایت مالی می شدند که هم اکنون وجود ندارد و بدین ترتیب بارداریهای ناخواسته و انواع بیماریهای مقاربتی اشاعه مییابد.
دولت ایران در تلاش برای افزایش نسبت جمعیت جوان به زنان همانند ماشین فرزندآوری نگریسته و قانون « طرح تعالی و ارتقای خانواده» که چهرهی سیستم جنسیتگرایانهی نظام ایران را بیشتر آشکار مینماید را وضع نموده است. طبق قانون کار ایران برای اعطای شغل، اولویت با مردان متاهل و دارای فرزند، سپس مردان متاهل و بدون فرزند و در انتها زنان متاهل و دارای فرزند است و این به معنای ایجاد مانع برای زنان بدون فرزند است که برای استقلال مادی در پی یافتن شغل هستند.
در مورد قوانین زنستیز در ایران مثالهای بسیاری وجود دارد. در دنیا دیدگاه ژنئولوژیک در مقابل ذهنیتی که حق مالکیت بر بدن و زایمان زنان را سلب نموده، وجود دارد. دموگرافی در علم « ژنئولوژی» یکی از مباحث اساسی است چون زایمان در بدن زنان به واقعیت میپیوندد و هر زایمان برای زنان یک مسئولیت بزرگ است. چرا که مادری نه تنها بیولوژیک در عین حال وضعیتی سوسیولوژیک است. همانند سایر مباحث زندگی در این مورد نیز حق تصمیمگیری بر عهدهی زنان است. نگرش ژنئولوژی به دموگرافی به این واقعیتها اتکا دارد. به این دلیل برای ما درک صحیح و مفید دموگرافی، از پایههای اساسی ژنئولوژی است.