• معضل زبان در دولت-ملت ایران

    16 ژوئن, 2016

    معضل زبان در دولت-ملت ایران

    روکن په‌پوله

    عصر حاضر،عصر دانش و تکنولوژی است و می توان  گفت در زمینه ی پیشرفت های علمی سرآمد تمام  ادواراست، این نشان از رشد و توسعه شعور اجتماعی در تمام ابعاد آن دارد  با این حال جای تاسف است که هنوز خشک شدن  آب زاینده رود را معلول بی حجابی زنان دانست، این نادیده گرفتن توجیهات و راه حل های علمی در ارتباط با محیط زیست است در ایران این اولین بار نیست که زنان به عنوان باعث و بانیان بحران قلمداد می شوند، خشکسالی و کم شدن ریزش های جوی، حتی وقوع سونامی در اروپا  و اینک  خشک شدن آب زاینده رود را با حجاب زنان ارتباط  می دهند  و  بی کفایتی خود در مدیریت بحران ها و ارائه ی راهکارها ی مناسب را با مقصر جلوه دادن زنان در همه ی مسائل و مشکلات جامعه توجیه می کنند. این ها همه  تنها دست مایه و بهانه ای برای سرکوب بیشتر زنان در جامعه  و ترویج تحجرگرایی است  و  این توجیهات در هیچ عقل سلیمی نمی گنجد و تنها در قاموس اقتدارگرایان زن ستیز که دین را به آلتی برای طمع قدرت خویش و تحقیر زن مبدل کرده اند؛ جای می گیرد. در حالیکه یکی از مسببان بر هم خوردن تعادل طبیعت، حاکمیت ذهنیت  اقتدار بر این حوزه است و اگر ذهنیت زن در مدیریت این حوزه جای می گرفت شاهد این بحرانهای زیست محیطی را نبودیم زیرا زن فی نفسه اکولوژیست است این ها فقط مشروعیت بخشی به اقدامات غیر انسانی و جنسیت گرایانه ی آنهاست که همه روزه زن را مورد تعرض قرار می دهند. اسیدپاشی های زنجیره ای،تجاوز و خودکشی های زنان همه زاده ی این ذهنیت اند.اگر تعریف از زن تنها جسم است که چرا مسئولیت اجتماعی او مطرح می شود اگر هم نیست  چرا مینو خالقی به دلیل انتشار تصاویری در شبکه های اجتماعی از حضور در مجلس بازماند. این ضرب المثل: "شتر سواری که دولا دولا نمیشه "را در ذهن تداعی می کند. در جامعه ای که به زنان که نیروی پویا و دینامیک آن اند اینگونه نگریسته شود و جوانان را به خاطر شادی و جشن شلاق بزنند و در هر نشست و برخاستی دائم الخطا قلمداد شوند؛ آینه ای از اوضاع و احوال همه ی اقشار و اقوام جامعه است زیرا زن روح و قلب جامعه است اگر روح جامعه مورد خشونت و اذیت و آزار قرار گیرد ،ظهور انواع بیماری و سرطان های اجتماعی امری گریز ناپذیر خواهد بود از همین رو هشیاری همه ی نهادهای اجتماعی امری الزامی است زیرا حمله به زن، حمله به نبض پاینده ی جامعه است و اگر نبض از حرکت بایستد مرگ جامعه قدم بعدی خواهد بود.



    کژار