پایان بخشیدن به سیاستهای زن ستیز دولت
22 اکتبر, 2015تاریخ ایران سرشار از مبارزات زنان و نقش اساسی آنان که تغییر و تحولاتی بزرگ را موجب گشتهاند، میباشد. مبارزاتی که جهت کمرنگ نمودن و تضعیف نیروهای اقتدارگرا صورت گرفتهاند. نیروهای اقتدارگرا نیز در برابر این روحیهی مبارزه خواهی، همواره سعی نموده با سرکوب و هجوم به آنان، از این روحیه بکاهند، از همین رو دولت شیوههای مختلفی را بکار میگیرد تا آنان را از مبارزه جهت رسیدن به اهداف و مطالباتشان دور گرداند. با بررسی تاریخ میتوان گفت که زنان و جوانان هم پیشاهنگ بودهاند و هم قربانی. زنان و جوانانی که پیشاهنگان انقلاب بودند، هر بار به شیوهای متفاوت مورد هجوم دولت قرار میگیرند. بهگونهای که مشاهده مینماییم زنان را بهمانند ابزاری در راستای توسل به اهداف خویش به کار میگیرند و سعی دارند آنان را به تسلیمت محض خویش درآورند، در غیر این صورت نیز، آنان را در شرایطی قرار میدهند که در نهایت به نابودی آنان ختم میگردد. زنانی که همواره دارای حضوری پررنگ و فعال بودهاند، از سوی دولت ایران به رسمی شناخته نمیشوند. تهاجمی که در قالب تجاوز، اعتیاد، بیکاری، خودکشی، فحشا، بسیج نمودن زنان و … صورت میپذیرد، تنها جهت به تسخیر درآوردن ذهن و فکر و هویت زدایی زنان و جوانان صورت میپذیرد. بدون شک میدانیم که هر موجودی با هویت خود بیگانه گردد، به غیر خود مبدل میگردد و این همان چیزی است که دولت ایران خواهان آن است. سیاست بسیج نمودن زنان، تنها باهدف کنار نهادن روح مبارزه خواهانهی زنان و تسلیم اوامر ذهنیتی نظام است که اوج بردگی را برای یک زن و اوج قدرت را برای دولت را به همراه دارد. از این طریق با جذب نیروی زن، نه تنها زن، بلکه تمامی جامعه را نیز به عدم خودشناسی وامیدارد. البته این تنها روشی نیست که به عدم خودشناسی منجر میگردد. افزایش اعتیاد در میان زنان و جوانان، از جمله سیاستهایی است که دولت جهت قطع گشتن زن از جامعه بکار میگیرد تا از این طریق بتواند بر ذهن و فکر زن حاکم گردد و او را که دارای نیروی عظیمی است به حاشیه رانده و خنثی سازد و از سویی نیز با شخصی نشان این معضل، چهرهی ضد زن خویش را مشروع سازد. ذهنیت دولتی که جامعه را به زندانی برای این دو قشر مهم جامعه تبدیل نموده، با افزایش رعب و وحشت در میان آنان و گسترش فضای خفقانآور و سانسور در راستای حفظ نظام خویش، سعی در بازداشتن آنان از مبارزه را دارد. تجاوز، فحشا و سنگسار ازجمله سیاستهایی است که دولت ایران هر یک را در زمانهای مختلف برای سرکوب نمودن ارادهی زنان بکار میگیرد. از سویی با مشروع نمودن صیغه، فحشا را مشروع نموده و از سوی دیگر بهجای مجازات افرادی که زنان را مورد تجاوز قرار میدهند، زنان را مقصر و مجرم جلوه داده و آنان را سنگسار مینمایند. وضعیت کنونی ایران تا به حدی ناامن گشته که زنان جهت رهایی از ذهنیت مردسالار و دفاع از خویش، مرگ را انتخاب مینمایند. آنچه لازم است تحلیل شود، علت و شرایط خودکشی زنان و آنچه زن را به مرحلهی خودکشی و خودسوزی میرساند، میباشد. علتی که دولت همواره سعی در پردهپوشی آن را دارد. با توجه به قانون اساسی، افراد متجاوز نه تنها به مجازات نمیرسند، بلکه به دلیل مردبودنشان با آنان برخوردی نمیشود. تمامی سیاستهای اجرایی که در بالا بدان اشاره نمودیم، جهت آن است تا ارزشهای اخلاقی و حافظان آن را با نابودی مواجه سازد.
اما علیرغم تمامی سیاستهای اجرایی دولت که در برابر زنان صورت میپذیرد، مقاومت و مبارزات زنان نیز کاملا مشاهده شدهاست. زنان بسیاری وجود دارند که در برابر ذهنیت ارتجاع گرا و زن ستیز دولت ایران به قیام برخاستهاند. همین مقاومتها و مبارزات زنان است که هراسی را به دل نظام انداخته است. زنان بسیاری وجود دارند که در طول تاریخ اقتدار ایران، به مطالبات دولت پاسخ نه دادهاند اما پس از مدتی آتش مبارزاتشان خاموش گردیده است و یا مبارزاتشان آنطور که لازم است، به بهبود شرایط زن کمکی ننمودهاست. آنچه که امروز جهت تداوم مبارزات زنان لازم است، سازماندهی زنان بصورتی کاملا مستقل است که راه رسیدن به موفقیت را هموار میسازد. سالهاست که در بخشهای مختلف کوردستان، نیروهای آزادیخواهی زنان با تکیه بر ارادهی مستقل خویش و بر مبنای پارادیم رهبر آپو، مبارزه مینمایند. زنان جوان کورد در هر 4 بخش کوردستان با نیروهای اقتدارگرا میجنگند و اکنون بهعنوان پیشاهنگان راه آزادی در جهان شناخته شدهاند و روح مقاومت و مبارزه را نیز به زنان در سراسر دنیا انتقال دادهاند.
در بالا به اهمیت سازماندهی زنان اشاره گشت، ازهمین رو در راستای سازماندهی زنان جوان، اولین اتحادیه زنان شرق کوردستان در اواخر ماه حزیزان در راستای ادامهی فعالیتهای شهید فراشین، شهید مادورا و شهید زیلان پهپووله و گسترده نمودن فعالیتهای زنان جوان تاسیس گشت.
این اتحادیه بعنوان یکی از شاخههای جامعهی زنان آزاد شرق کوردستانKJAR جهت ارتقاء آگاهی، شناخت و سازماندهی زنان جوان، در ساختار اجتماعی شرق کوردستان و ایران، در راستای نظام کنفدرالیسم دموکراتیک فعالیت می نماید و با ارتقاء مبارزات آزادیخواهی زن، در مقابل هرگونه گرایش جنسیتگرا به مبارزه برمیخیزد. برخلاف دولت که شخصیت زن را نادیده گرفته، این اتحادیه جهت اثبات هویت زنان جوان، در تلاش است. دولت ایران با سیاست بسیج نمودن، سعی در انحراف فکر و ذهن جوانان و دور ساختن از صحنهی مبارزه را دارد. از همین رو زنان جوان در هر مکان اعم از مدارس تا دانشگاه و مکانهای مختلف، میتوانند گروهها و کومینهای مختلف را ایجاد نمایند تا در هریک از این کومینها خودشناسی را مبنا قرار داده و همچنین با شناخت و آگاهی کامل از نیرو و توان خویش به فعالیت بپردازند. آنچه که مهم است از سوی جوانان تحلیل گردد، سیاستها و تهاجمات دولتیست که در برابر توان و نقش مهم جوانان بکار گرفته میشود.
از سویی این اتحادیه دارای فرمی انعطاف پذیر است که میتواند تنوعات موجود در ایران و شرق کوردستان را در بطن خود قرار میدهد، هیچ تفاوتی میان زنان کورد، فارس، بلوچ، عرب، آذری، یهودی، مسیحی، بهایی، ایزدی و… وجود ندارد. مسئلهی اصلی که دولت سعی درنابودی آن را دارد، زنان هستند. از همین جهت با گردهم آمدن در کنار هم در راستای شناخت و تحلیل مشکلات زنان، رهیافتهایی را برای آن ارائه دهند. بدون شک با افزایش نیروی این اتحادیه، از اقتدار دولت کاسته میشود.
آنچه که کاملا مشخص است، این بوده که تمامی مشکلات و معضلاتی که خلق ایران و شرق کوردستان را مورد فشار قرار میدهد، از پایمال نمودن حق افراد جامعه و در راس آنان، زنان صورت میپذیرد. پس آنچه که ضرورت مییابد، زنان خود نیروی رهیافت جامعه گردند، این امر نیز با سازماندهی زنان در این اتحادیه بر اساس موازین ایدئولوژی رهایی زن امکان پذیر میباشد. با پایبندی به مبادی زن آزاد جهت برساخت ملت دموکراتیک و نهادینه شدن نظام کنفدرالیسم دموکراتیک زنان نقش پیشاهنگ را برعهده دارند تا زمینههای انقلاب را در ایران و شرق کوردستان فراهم آورند.
رزرین کمانگر