زن؛ آزادیخواهی و مقاومت در کوردستان
11 آوریل, 2021کاوَندا اَژین
زنان نه تنها در آفرینش و پیشبرد حیات اجتماعی، بلکه در مبارزات و مقاومتهای مردمان کورد در کوردستان از جایگاه تعیین کننده و نقش اثر بخشی برخوردار بودهاند. حضور پررنگ زنان کورد طی مقابله و ایستار خلق کورد در برابر یورشهای نظامی – فرهنگی دولتها و نیروهای استعمارگر، در تمامی مراحل تاریخی و سرنوشتساز، زیبندگی خاصی به تابلوی سرشار از حس بودن و سربلندی آنان بخشیده است. مطمئناً توانمندی و قابلیت ایفای چنین نقش حیاتیای بدون وجود پیشزمینه و اندوختهای تاریخی تا حد زیادی غیر ممکن مینمایاند. آنچه زنان کورد را در چنین پروسهی سخت، اما بنیادین جهت حفظ هویت خود قرار داده و اجازه نمیدهد که از پای بایستند، وجدان و اخلاقیست که در او نهادینه گشته است. این وجدان به عنوان بخشی لاینفک از شخصیت پیشاهنگ و مدیر زن، طی مراحل شکلگیری و رشد حیات اجتماعی انسان در این سرزمین، مبدل شده است. این به گونهای روی داده که دیگر زنان نمیتوانند در برابر اوضاع سیاسی – اجتماعی و فرهنگی جامعهی خود بیتفاوت باشند.
زن کورد در زمینهی فرهنگ، هنر و ادبیات؛ از پوشش، خورد و خوراک گرفته تا بافندگی، آداب و رسوم، موزیک، آواز، شعر، صنایع و هنرهای دستی نیز با تاثیرات و رد پای مشخصی که از خود بر جای گذاشته، به مقاومت پرداخته است. زن کورد از طریق هنر و ادبیات نه تنها به حفظ و ارتقای فرهنگ ملت خود پرداخته، بلکه او از طریق صدا، اندیشه و دستانش با آفرینش زیباترین اثرها، سعی در تاثیرگذاری بر عواطف و هوش انسانی و ارتقای معرفت جامعه داشته است. در واقع میتوان گفت عرصهی فرهنگ، هنر و ادبیات نیز برای زن کورد، نقش میدان مبارزه برای زیبا زیستن و نگهداری از گوهر تاریخی – اجتماعیاش بوده است. البته میتوان تاثیرات زن در این عرصهها را نیز همانند بخشی از خط مقاومتی – مبارزاتی زنان کورد انگاشت که ارزیابی و حتی تصور جامعهی کورد بدون آن حالتی خالی از لطف، بیرنگ و تهی از معنا به خود میگیرد.
در میان تعاریف ارائه شده از شعر این گفتهی رهبر آپو؛ «شعر جستجوی آزادیست» از همه بیشتر به حقیقت شعر نزدیک و ملموستر است. ابراز آزادانهی اندیشه، امید و عشق که در محتوای شعرهای پدیدآورندهی آوازها و لالائیهای زنانه، فارغ از هرگونه تاثیر پذیری، احتیاط، ترس، قالب و چهارچوب برگرفته از ادراکات و عواطف انسانیِ زن از طبیعت و جامعه را میتوان به خوبی دریافت. زنی مانند مستوره اردلان شاعری که علاوه بر 20000 بیت شعر، با تلاش جهت نگاشتن بخش کوچکی از تاریخ مقاومت خلق کورد نیز، نام خود را به عنوان اولین زن تاریخنگار در جهان به ثبت رسانید. عایشهشان، مرضیه فریقی و ژیلا حسینی در برابر مناسبات فئودالی حاکم بر کوردستان و سنتهای جنسیتگرائی که حضور زن در عرصهی ادبیات و هنر را موضوعی عیب و ناهنجار میشمردند، دارای ایستاری سرشار از معنا و قابل احترام بودهاند. ترانهها، صدای سرشار از عشق و امید در کنار ابیات ساختار شکن و مالامال از حضوری از جنس خود و نه غریب، زیباترین بخشهای تاریخ کوردستان را در بر دارند.
رقص بخش عظیمی از فرهنگ این مرز و بوم را که برابری و حضور یکسان زن – مرد را با رنگ و جلوه ایی چشم نواز بیان میدارد، با نظم و آهنگی خاص و موزون شکل میگیرد. از کوچکترین ذره در عالم تا بزرگترین آن که در ذهن انسان متصور است، همه با همآهنگی و توازن در رقصند. رقصها در میان دیگر عناصر فرهنگی این سرزمین زبان گویا و دربرگیرندهی آیین، نیایش، زراعت، شادی، برابری، کلکتیویسم، تلاش و همیاری خلقها بوده که زن و مرد با ظاهری آراسته و دست در دست هم اجرا میکردهاند. حضور ماندگار زن کورد در رقصهای کوردی به شکلی، حفظ جوهرهی جامعه را مینمایاند که از همان اوان اجتماعی شدن، همراه رشد طبیعی خود با طبیعت از آن طریق به حیات خود نظام بخشیدند. از آن جمله میتوان به رقصهای گَنم و جوُ، رَش بَلَک، باسوُ، شَمامیِ و غیره اشاره نمود.
اما متاسفانه با اینکه در تمامی عرصهها و مراحل در تلاش جهت حفظ موجودیت خود بوده نیز، اکثر اوقات در برابر واقعیات اجتماعی در موقعیتی شکست خورده قرار داده شده است. اگر چه زن هنوز هم در نهاد عشیره و خانواده از جایگاه قابل احترام و حق بیان اندیشه و دیدگاه برخوردار باشد، توان و حق خروج از نقش جنسیتی تعیین و تعریف شده توسط جنسیتگرائی اجتماعی را بدست نیاورده است. از یک طرف دارای اتوریته و نقش مرکزی در حفظ فرهنگ جامعه بوده، از دیگر سو جهت پایان بخشیدن به دعواهای عشیرهای به عنوان بدل و هزینه، همچنین در برابر مال و ملک، مایهی داد و ستد میان مردان شده و گاهی نیز مانند یک غنیمت جنگی با او رفتار شده است. موجودی که از همه بیشتر با صدمات جنگ روبرو و متاثر گشته، کشته شده و مورد تجاوز قرار گرفتهاند زنان بوده و هستند. در هر جنگ و لشکرکشیِ متجاوزانهای که جهت استعمار کوردستان روی داده، زنان بیش از حد با چنین رخدادهائی رو در رو ماندهاند. از زمان اسکندر گرفته، تا داعش، تمامی عملکردهای این نیروهای متجاوز در کوردستان به ویژه در برابر زنان، بر مبنای برخوردی غنیمتگرانه صورت گرفته است.
10 هزار زن کورد در دوران اسکندر، 20 هزار در دوران لشکرکشیهای اسلامیون به کوردستان، با دستور صدام در انفال کوردها، صدها زن در گرمیان و در نتیجهی یورشهای داعش به شنگال بیش از 5 هزار زن کورد، به اسارت درآمده و به عنوان غنیمت برده شدند. صدها زن حامله و دختران جوان در این لشکرکشیها مورد کشتار و تجاوز قرار گرفتهاند.
روایت زنان درسیم در قیام علیه کشتار آتاتورک در این مبحث شایان ذکر است. در این قیام نزدیک به 40 زن جوان در برابر ارتش تورک که هر کس را نابود کرده و در صدد بودند تا زنان را اسیر گرفته و به عنوان غنیمت با خود ببرند، زنان موهای بلندشان را به همدیگر بافته و خود را از صخرههای کوه مونزور به پائین پرتاب کردهاند. از آن جمله همسر شیخ سعید، بَسیِ را میتوان به یاد آورد. بَسیِ با آغاز قیام به عنوان یکی از مبارزان در کنار همسرش شیخ سعید که رهبری قیام را بر عهده داشته جای گرفته و زمانی که در محاصره قرار گرفته و دیگر امکان مبارزه کردن را از دست میدهد، او نیز همراه زنان جوان، خود را از صخرهبه پائین پرتاب میکند.
در قلعهی دم دم در ارومیه زنان با پیشاهنگی قمری خاتون نیز در قرن 17 میلادی وقتی که دیگر قلعه کاملا به محاصره درآمده و مقاومت اهل قلعه، توسط لشکریان حکومت صفویه در هم شکسته میشود، خود را از دیوار قلعه به پائین پرتاب میکنند. در برخی از روایتها نیز آمده که برخی از آن زنان خود را با موهای بافته شده و بلندشان حلقآویز کرده و تسلیم نمیشوند.
مینا قاضی در جمهوری مهاباد با همراهی همسرش قاضی محمد نقش حائز اهمیتی در پیشبرد مبارزات ایفا نموده است. فعالیتها و مبارزات این زن بزرگوار در همبستهسازی، آموزش و اطلاعرسانی زنان به صورتی سازمانی و علمی میان زنان کورد از سراسر کوردستان خبر از آگاهی و شناخت جنسی ایشان رد آن زمان دارند. فعالیتها و مبارزات سازمانی مینا خاتون در ضعیفسازی دیوارهای ذهنیت جنسیتگرای مردسالار و منطقهگرائی و حتی گامی فراتر از آن سوی بنبستهای ایجاد و تحمیل شده بر جامعهی کوردستان، از اهمیت بسزائی برخوردار میباشند. اکنون نیز این فعالیتها دارای قابلیت و محتوای الهامبخش در زمینهی مبارزات زنان کورد میباشد.
شهین باوفا طی مقاومت خلق در شرق کوردستان در برابر کشتار بیپروای رژیم استعمارگر اسلامی ایران بر کوردها، با مشارکت جسورانه و خستگیناپذیر خود به تداوی مردم آسیب دیده در این حملات پرداخت. او توسط رژیم اسلامی ایران سال 1359 همراه چریک فدائی خلق فرشته گلعنبریان در زندان شهر سنه به جوخهی اعدام سپرده و به شهادت میرسند.
مبارزات آزادیخواهانهی زنان کورد با ایدئولوژی رهائی زن، چنانکه در سالهای اخیر بر همه نمایان گشت به مرحلهی نوینی از مقاومتهای خویش گام نهاد. این ایدئولوژی توسط رهبر آپو طی مراحل مختلف چالش، تحلیل و مبارزات خویش در مقابله با ذهنیت جنسیتگرائی حاکم بر زنان و جامعه، شکل گرفته و در روز 8 مارس 1998، در نمود زنان کورد به تمامی زنان جهان به عنوان یک هدیه، اهدا گردیده است. بنمایه و پیشزمینهی این ایدئولوژی را نمیتوان از اولین روابط، چالشها و جستجوهای رهبر آپو با زنان و در زمینهی وضعیت اجتماعی آنان در جامعهی کوردستان دور و بدون ارتباط قلمداد نمود. رهبریت بارها این مباحث را به صورت داستان و تحلیلات ژرف جامعه و روانشناسانه در کتابها و دفاعیاتشان مورد بررسی قرار دادهاند. شناخت و درک رویداد و پدیدههای جامعهشناختی این دوران در شخصیت رهبر آپو به ما در درک صحیح از ارتباط رهبریت و زن آزاد کمک شایانی خواهد نمود.
تاسیس ارتش زنان و حزب زنان آزاد توسط رهبر آپو، بسط آن به تمامی کوردستان و تاثیرات آن بر جهان در چه سطحی نمایان است؟ اینکه آیا قبلا مبارزات مسلحانه و حزب زنان وجود داشته، یا نه؟ تفاوتمندیهای مبارزات مسلحانه و حزب زنان با ارتش زنان در پ ک ک و حزب آزادی زنان مبنی بر ایدئولوژی رهائی زنان را بایستی چگونه ارزیابی نمود؟ در ادامهی این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرد.
زن و دنیای مفهومی و جستجو در پی جایگاه حقیقی او از همان دوران کودکی تا اولین روزهای تاسیس حزب و سازماندهیهای پ ک ک، همراه همیشگی رهبر آپو بوند. از همان نخستین دوران تشکیل گروه، رفیق سارا و فاطمه به عنوان دو تن از همراهان رهبر آپو در تمامی برنامهریزیها و گفت و گوها مشارکت داشتهاند. هر دوی آنان با تدوین تحقیقی مبنی بر وضعیت زن در کوردستان و حضور زنان در انقلابهای جهان، از اعضای بیست و دو نفرهی حاضر در اولین کنگرهی تاسیس حزب کارگران کوردستان ” پ ک ک ” در سال 1978 بودند. رفیق سارا از همان نخستین مشارکتهای خود، دارای دیدگاه و نظرات جالب توجهی در زمینهی سازماندهی زنان در کوردستان مستعمره بودند. رفیق سارا در فعالیتهای آموزش زنان، سازماندهی و انتشار بیانیههائی از همان اوان تاسیس حزب به عنوان مسئول فعالیتهای سازمانی زنان عهدهدار انجام وظیفه میگردد. بخشی از بیانیهها و مطالبات مبارزاتیای که در بیانیههای آن دوران انعکاس یافته از این قرارند؛ ” سازماندهی تودهای زنان، ایجاد کوردستانی دمکراتیک است. پس بایستی قبل از هر چیز سایهی سنگین و فشار ساختار فئودال – کمپرادور بر جامعه را از میان برداشت “. کنار زدن فشار و استثمار اعمالی قشر فئودال و کمپرادور، آزادی زنان، روستائیان، اقلیتها و تمامی زیر مجموعههای جامعه را ضمانت مینماید. ایشان بعدها در دورانی که مقاومت جنبش آزادیخواهانهی کورد در برابر فاشیسم و نسلکشی خلقهای آزادیخواه در تورکیه وارد مرحلهی نوینی از مبارزات گشت، به سمبل آفرینش خطمشی مقاومت در زندانها مبدل گشتند.