• برچسب‌ها:,

    جنبش آزادی فاشیسم را فرو می ریزد

    10 جولای, 2021

    جنبش آزادی فاشیسم را فرو می ریزد

    نوال ژیان

    در حال حاضر مهمترین رویداد جنبش ما، وضعیت رهبرآپو و دشوار کردن تجرید برای ایشان است. در این پروسه جنبش و نیز ملت ما در برابر این تجرید دشوار، دارای موضع مقاومت بوده و رویکرد سیاسی و لشکری بسیار آشکاری را از خود نمایان ساختند. برای پایان دادن به تجرید رهبرآپو، مقاومت های اعتصاب غذا با پیشاهنگی رفقای زندان و میهن دوستان شروع شد. این عملیات ها هم چنان ادامه دارند. تمام فعالین نیز اثبات کرده اند که هدف ازعملیات آنان پایان دادن به حصر رهبرآپو و آزاد شدن او از زندان می باشد. می توان گفت این عملیات های انجام شده از لحاظ اخلاقی و وجدانی بسیار ارجمنداند.

     دولت ترکیه در وضعیتی بحرانی به سر می برد

    دولت ترکیه که تماما به دشمنی با ملت ما برخواسته، در وضعیتی بسیار بحرانی قرار دارد. در میان تمام ناسازگاری و ائتلاف منطقه ای، نیرویی که بسیار مورد اعتماد واقع نمی شود و سیاست گذاری ای بی اصول و قاعده را به راه می برد دولت ترکیه می باشد. تمام ابرقدرت های سودجوی منطقه، بر اساس روابطی سودسرمایه ای با رژیم فاشیست ترک به تعامل می نشینند و هر کدام از این قدرت ها با شیوه هایی مستقل از هم، معضلات کُرد ها را در مقابل دولت ترک به کار می گیرند.

    نقطه ضعف ترکیه معضلات کُرد و جنگ در برابر جنبش ما می باشد. برای اینکه این معضلات به شیوه ای دموکراتیک چاره یابی نشود و به هیچ عنوان ملت کُرد به موضع سیاسی دست نیابد از هیچ عملی دریغ نمی ورزد. دولت ترکی که پایه های خود را بر سر پلان ازبین بردن و انکار کُردها بنا کرد، امروز با همان ذهنیت وجود ما و ملت ما را تهدیدی برای ا ز بین رفتن خود می بیند. در میان وضعیت بحرانی منطقه، ترکیه نه تنها به مانند آکتوری اساس گرفته نمی شود، بلکه وسیله ای است برای پیشبرد پروژه های سودسرمایه ای ابرقدرت ها. موضوعی پیش چشم است که تمام قدرت های سودمحور در خاور میانه روش های استفاده از دولت ترک را به کار می بندند.

    در واقع تمام کارهای دور از اخلاق، آنهایی که مگر نیروهایی مانند داعش به آن تنزل کنند، دولت ترک اقدام به انجام آنها می کند. به این دلیل ابر قدرت ها ، ترکیه را نیروی امحاگر سده ی 21 قرار داده اند. این اواخر در خاورمیانه وظیفه ی فروپاشی شمال سوریه و امحای نیروهای آپویی را به دولت ترک سپرده اند. عملی که روسیه و آمریکا در منطقه ی عفرین توسط ترک فاشیست انجام دادند نیز همان استراتژی بود. این  بار نیز مناطقی چون زاپ و آواشین و…در جنوب کوردستان را مورد هدف قرار داده اند. به بهانه ی درگیری میان ترکیه و PKK قصد اشغال باشور کوردستان(جنوب کردستان) را توسط دولت ترکیه دارند. رژیم فاشیستی که در سرکوب و قتل عام دارای تجربیاتی تاریخی می باشد، برای انجام این عمل ضد انسانی با اندیشه ی جنون آمیز قتل، ملت ما را مورد تهاجم قرار می دهد.

     فاشیسم به کوردستان آسیب می رساند

    پروسه ای که در آن قرار گرفته ایم، برای منطقه ی خاورمیانه مسئله ای عادی نیست. وضعیتی که به عنوان جنگ جهانی سوم از آن نام برده می شود، بحرانی ناپایدار می باشد و چاره یابی آن در آینده ای نزدیک نامعلوم است. ابرقدرت هایی که در پی منافع سرمایه داری اند، به هیچ عنوان ارتباطی در راستای رفع معضلات خاورمیانه ندارند. بلعکس با هر گونه راه و روشی برای کسب سود هرچه بیشتر آن را از لحاظ اقتصادی مورد هدف قرار می دهند. برای کسب سود نیز هر راه و روشی روا دیده می شود. نمونه ی آن اتفاقی است که در عفرین، سرکانی، و قسمت جنوبی انجام شد. در باشور کوردستان اتفاقی که افتاده هم از لحاظ دموگرافی (جمعیت شناسی) و هم از لحاظ آثار تاریخی و طبیعی خسارت های فراوانی را به جای گذاشته است.

    در این پروسه باشور و روژآوای کوردستان حتا سوریه منطقه ی مرکزی بحران می باشد. مردم سوریه مورد تهاجمات شدیدی قرار گرفته اند. پیش از آن افغانستان، تونس، عراق، لیبی، مصر و یمن  مکان این رویدادها بوده اند. مردم مناطقی که در مسیر مصیبتی به مانند داعش قرار گرفتند، باهم متحد شده و به فضیلت ذهنیت خوددفاعی رسیدند. مردم منطقه با پیشاهنگی جنبش ما، در برابر اشغالگری همه جانبه خود را سازماندهی نمودند.

    ایران مشغول درگیری های داخلی می باشد

    در میان تمام پیشرفت های منطقه ای، ایران رول اصلی را دارد. در منطقه ی خاورمیانه اکثر پیشرفت های سیاسی و لشکری وابسته به ایران می باشد. ایران تا پاییز سال قبل از لحاظ سیاسی و لشکری در منطقه بسیار تاثیرگذار بود. از پاییز سال قبل در بسیاری از موارد برایش مرز تعیین شد و در بعضی مناطق تاثیر او کمرنگ تر شد. رژیم ایران که اکثر پروژه هایش بر اساس مدیریت سیاسی و موضع لشکری خارجی بود، از پاییز سال قبل تمام انرژی هایش را به درون خود جاری می سازد. زیرا از لحاظ روابط داخلی به وضعیت خطرناکی دچار گشته است. در این هنگام ایران از لحاظ روابط داخلی در برابر پتانسیل قیام ها تدبیرات لازمه اش را می گیرد. در این پروسه ی تدبیر گرفتن، از لحاظ سیاست های خارجی اش ناموفق بوده است. حتی می توان گفت که ایران در وضعیتی قرار دارد که احتمال روی دادن درگیری های داخلی برایش ممکن می باشد. برای اینکه به درگیری های داخلی دچار نشود با توسل به هر روشی در تلاش است که پتانسیل مقابله را از بین ببرد.

    هرچند که در ایران نیروهای مخالف بسیارند اما باهم متحد نیستند. تفکر این است که آمریکا حمله خواهد کرد آن هنگام فرصت حاکمیت به دست مخالفت می افتد. در مخالفت روح کوشش را نیست کرده است. به دلیل روحیات انتظار، بی چارگی، راه چاره را در آمریکا  دیدن، از لحاظ ایدئولوژیک خود را نو نمی کند و از لحاظ سیاسی و لشکری خود را آماده نمی سازد. بر ضد دولتی به مانند ایران اپوزیسیونی به این شکل آشفته و بی چاره، فرصتی برای ماندگاری است.

    بی شک در جوامع ایرانی زنان و جوانان کُرد به مانند نیروهای پیشاهنگ سر برآورده اند. قابل مشاهده است که فلسفه ی آپویی کنجکاوی تمام مردم ایران را بر می انگیزد.

     مداخلات USA در امور ایران

    مدتی است طولانی که مداخلات آمریکا در امور ایران شروع شده است. اما مداخلاتی نظامی نمی باشد بلکه بیشتر به شیوه ی تحریمات اقتصادی و تلاش برای سازماندهی کردن مخالفت هاست. زیرا هدف، به راه انداختن جنگی داخلی می باشد. همزمان تلاش در راستای این هدف که ایران را از لحاظ سیاسی و لشکری در منطقه ضعیف کند. اما در انجام آنطور که آمریکا می خواهد مخالفت سازماندهی نشده است. برای نمونه در سوریه و روژآوای کردستان اثبات شده است که آمریکا توانایی سازماندهی مخالفت منطقه ای را ندارد. اگر واقعا توانایی آن را می داشت در سوریه نیروی لشکری منطقه ای وابسته به خود را تشکیل می داد و آن را حاکم می گرداند. یا اینکه در عراق نیرویی وابسته به خود را تشکیل می داد. اما مشخص است که آمریکا توانایی سازماندهی و تشکیل نیرویی مخالف را در منطقه ندارد. هرچقدر هم در این راستا تلاش کرده باشد نتوانسته است به آن دست یابد. در ایران هم به همین شکل. می خواهد این خلأ را توسط نیروهای صلفی و حزب های کُردی پر کند. اما تا به حال نتوانسته به چنین هدفی برسد. آمریکا برای اینکه بتواند ترکیه ای را که با پیشاهنگی اردوغان از خود بی خود شده و نمی داند که چه می کند بار دیگر مورد استفاده قرار دهد، بزرگترین نقطه ضعف او را هدف قرار داد. سه تن از اندام مدیریت جنبش PKK را هدف قرار دادند. به این شیوه بار دیگر ترکیه را به سمت خود کشاند. تلاش آمریکا این است که از راه ترکیه در میان جنبش آپویی و ایران درگیری ایجاد کند. آمریکا می داند که  اگر همراه با پیشاهنگی ملت کرد نباشد، پیروزی انقلاب ملت ایران ناممکن نیست. نیروی ملت کُرد با زنان و جوانان خود فعالترین و آماده  ترین نیروی پاسخگوی آنی می باشد. از این رو تلاش آن قدرت ها این است که کردها را با ایران به جنگ وادارند. در نتیجه می خواهند که ایران را درگیر جنگی داخلی و بی سرانجام نمایند. کُردها را نیز هدف تهاجمات ایران قرار دهند. جنگی طولانی مدت و بی سرانجام که ایران را مجبور به پذیرفتن دخالت قدرت های بیرون می کند. همزمان جنبش آپویی با جنگی بی پایان در میان ایران و ترکیه قرار گیرد. برای اینکه به هدف خود برسند، از نیروهای منطقه ای به مانند PDK  و YNK نیز سود می برند.

    ایران در موقعیتی این گونه که نسبت به تمام قدرت ها تردید دارد در تلاش است تا در مقابل هر کس تدابیر لازمه را اتخاذ نماید. به ویژه در تمام مناطق روژهلات کردستان در سطحی گسترده تدابیر امنیتی را اتخاذ می نماید.

     ایران درگیر مهیا کردن

    به مانند چنبره زدن در تمام روستاها پایگاه نظامی ساخته اند. در سرتاسر خط مرزیِ باشور- روژهلات(جنوب- شرق) و باکور- روژهلات(شمال-شرق) به طرزی که محافظ یک دیگر باشد برای نظارت مداوم، برجک ساخته و نیروهای تقویتی را مستقر کرده اند. برای اینکه نیروهای مردم و گریلا را رو به درگیری سوق دهند و بار رژیم را سبک تر کنند و گریلا بر نیروهای بسیج متمرکز شود در تمام پایگاه های روستاها نیروهای بسیج را  مستقر کرده اند. این نیروهای بسیج که قسمت اصلی آنان فعال اند، هم به عنوان نیروهای اطلاعاتی و هم نیروهای کمین و نیز مستقر شدن در پایگاه مورد استفاده قرار می گیرند. سیاست ,,کُرد را به دست کُرد کشتن،، به عنوان سیاستی اساسی به راه برده می شود.

    به عنوان جنبش آپویی جایگاهی مشخص کننده داریم

    به عنوان جنبش آپویی در میان تمام پیشرفت های منطقه ای جایگاهی مشخص کننده و متاثر داریم. در ابتدا تهاجمات شدید دشمنان ملت مان، ترکیه و ایران را تحمل نخواهیم کرد. اولین وظیفه ی جنبش ما را که رهبرآپو مشخص نموده اند، به دست آوردن آزادی و دفاع از هویت مان می باشد. هنگامی که نسبت به پیش موضع جنبش خود را در نظر می گیریم، گام های بلندی برداشته شده اند.

    موضع سیاسی و لشکری جنبش ما به عنوان پیشاهنگ خاورمیانه در برابر تمام خشونت ها، نابرابری و بی عدالتی ها سربرآورده است. در ابتدا پیشاهنگی انقلاب زن که بذر آن، جنبش زنان آپویی می باشد به سطحی رسیده که از میان تمام ملیت ها زنان را جذب کرده و سازماندهی می نماید. بی شک این نشان دهنده ی پیشرفت راه اتحاد زنان خاورمیانه می باشد.

    در باکور، باشور، روژهلات و روژآوای کردستان جنبش ما به درجه ای رسیده که دشمن ما به هر شیوه ای و حتی در خیال هم نمی تواند نابودی ما را ببیند. آشکار است که رژیم فاشیست AKP در برابر ما تا به آخر بی چاره و بی امید مانده است. رژیم ایران که نسبت به ما متردد می باشد و ما را تهدیدی جدی در برابر خود می بیند در تلاش است که تاثیر ما را در جامعه ی روژهلات از بین ببرد. وظیفه ی اساسی ما در برابر این ها بیشتر از هر زمانی خود را سازماندهی کردن و اکتیو بودن است.



    کژار