• برچسب‌ها:, ,

    نیرو بخشیدن بە زن، لازمە سوسیالیسم است

    7 مارس, 2021

    رهنمودهای رهبرآپو

    امروز هشتم مارس روز جهانی زن است. بە مناسبت این روز می‌خواهیم هم و ضعیت جنبش‌های انقلابی  زنان در سطح جهانی، هم بە ویژە وضعیت زن در ترکیە و جنبش زن در کوردستان را بررسی کنیم. در رابطە با این پرسش‌های مختلفی خواهیم داشت.

    ابتدا نکتەای کە در هشتم مارس برای متحدشدن جنبشهای زن درسطح جهان لازم است بایستی چە باشد؟ در همان حال، در هشتم مارس از دیدگاە زن کوردستانی چگونە دیدگاهی دارید؟ چگونە  ارتباط مابین جنبش زنی را کە آفریدەاید با هشتم مارس بر قرار می‌کنید؟ بیان این‌ها از سوی شما از نظر بیینندگان مان مهم خواهد بود.

    پیش از هر چیز، اینکە تنها هشتم مارس روز جهانی زن باشد بجا نمی‌بینم. بایستی تمام روزها روز زن آزاد باشد واین، یک شرط اجتناب ناپذیر زندگی است. ولی حتی واقعیت هشتم مارس بسیار آشکارا نشان می‌دهد کە در زندگی زن وجود ندارد. وجودی چنین برخوردی کە انگار زن تنها در چنین روزی ارزش یادآوری دارد، ژرفای جنبە بردگی را نشان می‌دهد. این موضوع یک حوزە فعالیتی است کە بە تدریج برروی آن تأمل می‌کنم. این را جدای از مبارزە نمی‌بینم. حتی چنانچە در تمام انقلاب‌ها هست، اصلی‌ترین موضوعی کە انقلاب‌های امروزیمان و بە ویژە انقلاب کوردستان بایستی در آن موفقیت کسب کند، تحلیل کردن زندگی بر محور زن می‌باشد. از برجستە ترین مسایل مبارزە گرفتە تا صلح  و پیشرفت آن بر پایە آزادی، زن در رأس همە امور قرار دارد.

    تا زمانی کە زن با واقعیت ذهنیت، ایدئولوژی، سازمان، فشار و استثماری کە در پیرامون دیوار چین کردەاند، مورد ارزیابی قرار نگرفتە و یک چارەیابی مبتنی بر این، ژرفا دادە نشود، هر اندازە انقلاب و بنابراین مبارزە، سوای مسئلە آزادی زن در نظر گرفتە شود، ممکن نیست کە بە مبارزە بتواند کاملا بە یک مبارزە آزادی و بە صلحی احتمالی بتواند بە صلحی راستین مبدل گردد. یک شرط اساسی و بسیار ریشەای این، تجزیە وتحلیل شبکە روابط موجود در اطراف زن است. از خانوادە گرفتە تا اخلاق، حتی فلسفە و حیات دینی، تمام این‌ها در مورد چە می‌گویند؟ فراتر از این نیز چکاری انجام دادەاند، در فکر انجام چە چیزی هستند؟ چگونە  نظامی تشکیل شدە است؟ تحلیل تمامی این‌ها حیاتی است.

    می‌خواهم بیان کنم کە هر اندازە بر روی انقلاب کوردستان تأمل می‌نمایم، ابراز علاقە هر  چە بیشترم بە مسئلە و جستوجوی یک راە حل در راستای آن، جدای از مبارزە نیست. هم در پیشبرد مبارزە و همچنین در ایجاد تحول براساس معنای صحیح آن، نیاز بە ارزیابی کردن جدی این مسئلە را احساس می‌کنم. در حالی کە گفتە می‌شود انقلاب بدون زن امکان ناپذیر است، زندگی بدون زن نیز همان‌طور؛ این صحیح است. ولی امروزە زندگی همراە با زن با این وضعیتش، بە خصوص زندگی مرد محور دادەام، شاید توانستە باشم کە بە شکلی جالب، واقعیتی را بیان نمایم.

    چنانچە مشهود است، هنگامی کە پرسشی حاکی بر اینکە هشتم مارس از دیدگاە زنان جهان می‌تواند چە معنایی داشتە باشد، پرسیدە می‌شود، پاسخی کە بدان دادە شود این است کە بە لحاظ یادآوری یک  بردگی ژرفا یافتە و بسیار نمادین، حتی بە نظرم تا حدودی هم دادن اهمیتی غیر جدی می‌آید.

    چنانچە مشهود است، هنگامی کە پرسشی حاکی بر اینکە هشتم مارس از دیدگاە زنان جهان می‌تواند چە معنایی داشتە باش، پرسیدە می‌شود، پاسخی کە بدان دادە شود این است کە بە لحاظ یادآوری یک بردگی ژرفا یافتە و بسیار نمادین، حتی بە نظرم تا حدودی هم دارن اهمیتی غیر انکار ناپذیر زندگی، یک روز برای گرامیداشت او می‌ارزد؟ یک روز دیگر مثل روز مادر بە زن هدیە دادە می‌شود. بە نظرم این‌ها بیانگر عدم صمیمیت بودە و بایستی از آن گذار صورت داد؛ تمامی ایام را همانند هشتم مارس در نظر گرفتە و بسط داد.

    بە لحاظ کوردستان، چیز چندانی برای گفتن در مورد امروز نداریم. ما با تلاشی بزرگ، در حال پیشبرد انقلاب توأم با زن هستیم. هر روز بسیار فراتر از شیوە کلاسیک گرامیداشت هشتم مارس می‌گذرد. حتی نزد ما امورات چنان حالتی بە خود گرفتەاند کە فکر نمی‌کنم یک زن و یا مردی کە در این بارە نتواند گذار صورت دادە وچندان حق زندگی را بیابد. نەتنها در میان خلق کوردستان بلکە نیروهایی هستند کە می‌خواهند در سطح بین‌المللی موضع‌شان را نشان دادە و بەویژە زنان می‌خواهند کە این مرحلە را درک کنند. فکر کنم کە  در این  گفتگوهای مان اندکی این را روشن خواهیم ساخت.

    در مرحلە پیش رویمان اهمیت بیشتری بە جلسات زنانە خواهم داد. انجام دادن آنچە را کە برعهدە من است بە عنوان یک دین می‌بینم. بە خصوص نزد ما شهدایی هستند کە  باید همیشە یادشان را گرامی داشت. چە نسل زنانی کە خود را بە صورت بمب در آوردە و منفجر کردەاند و این گونە نیز جدی‌ترین عملیات آزادی را انجام دادە هستند کە نسل انسان شاید بتواند بدان دست یابد و چە زنانی کە بدن خود را از آتش‌زدە و اینگونە خواستند خود را منزە سازند، بجای آوردن وظایفی کە بر عهدە ما گذاشتەاند در شخص این شهدا برای من یک دین محسوب می‌گردد. بەویژە ابراز این مهم بە مناسبت این روز بجا خواهد بود.

    جناب اوجالان، بلافاصلە می‌خواهیم کە این سٶال را بپرسم: در سخنان تان نیز بیان نمودید کە رهبریت پ.ک.ک بەویژە دیدگاە پ.ک.ک نسبت بە مسئلە زن، توجە زنان چهارسوی دنیا را بە خود جلب می‌کند؛ یعنی با سطح گفتگو و برخوردهای تان، در حال حاضر، در کانون توجە قرار دارید. بجز زنان کورد، زنان بسیاری از دیگر ملت‌ها بە جنبش تان پیوستەاند. جهت فهم و درک آن، خواستە فراوانی وجود دارد. احساس نزدیک بینی زن بە رهبریت پ.ک.ک را در چە می‌بینید؟ بە نظر شما زنانی کە از دیگر ملل آمدەاند، چرا خود را بە شما نزدیک حس می‌کنند؟ معتقدم  کە رغبت زن رفتە رفتە افزایش خواهد یافت. علت اساسی این، اصرار یک جهان توأم با حاکمیت مرد بر تداوم اعتبارش بودە، بە شکلی کە گذشتە را تمیز نخواهد کرد. حتی ایدئولوژی در آمیختە با حاکمیت مرد و بازتاب آن بە زندگی، مسئلە زن را بغرنج‌تر ساختە است. بەویژە در انقلاب‌های قرن بیستم اگرچە بە لحاظ زن برخی گشایش ها صورت گرفتە باشند، ولی بە چارەتابی کامل آن دست نیافتەاند. حتی در کشورهایی کە سوسیالیسم رئال در آن تحقق یافتە و بە رسمیت شناختە شدە نیز این امر بە انقلاب زن انتقال نیافتە و تداوم معیارهای زندگی کلاسیک حتی در شخصیت‌های رهبری کە خود را بهترین سوسیالیست می‌خواندند بە روشنی قابل مشاهدە است.

    در مورد خودم باید بگویم، صحیح است کە من مسئلە را بە شکلی متفاوت‌تر و با راهکاری بسیار ژرف و جهان شمول مورد ارزیابی قرار دادەام. من در اینجا با در نظر گرفتن صرفا نیازهای یک انقلاب رهایی ملی، تحلیلی در رابطە با مسئلە زن انجام نمی‌دهیم. حتی از حیث کسب موفقیت روزانە نیز دارای نگرشی تنگ نظرانە نیستم و بر این باورم کە زن نیمی از جامعە بودە و بدون وجود آنها انقلاب امکان پذیر نیست. لذا بطور ریشەای تر بر روی این مسئلە  کار می‌کنم. این امر برای من فعالیتی فلسفی و روحیە بخش می‌باشد. جهت تحقق بخشی بە بینش سوسیالیستی‌ام، بایستی این مسئلە را حل نمایم. بە عنوان یک شخصیت مرد هنوز هم در کنکاش زندگی هستم. هنگامی کە این پرسش را می‌پرسم کە” بایستی زندگی با زن چگونە باشد، در کل نیز زندگی چگونە باشد؟” برای من سٶالی است کە هنوز هم باید بر روی آن تأمل نمایم.

    بایستی آشکارا بیان کنم کە در این بارە، بە هیچ نوع پیش داوری سنتی و ارزش اخلاقی پناە نبردەام. معتقدم کە از برخوردهای دارای وجهە جنسی گرفتە را تقسیم کردن زندگی همراە با زن، در تمامی عرصە‌ها مثلا در سیاست و حتی فعالیت‌های تکوین ارتش، دارای مسایل گوناگونی است. بە لزوم گفتگوی شفاف در این موارد اهمیت می‌دهم. نە تنها لزوم این در محدودەهای گفتگو کافی نیست، بلکە واصل نمودن واقعیت این بە چارەیابی‌های انقلابی بسیار توجە برانگیز شرط می‌باشد. این بیشتر بە من مربوط می‌شود، این را بە عنوان یکی از اساسی‌ترین وظایفی کە بایستی سوسیالیسم معاصر انجام دهد ارزیابی شد. همچنانکە دیگر در برابر مسایل محیط زیستی‌ای کە امروزە ابعاد غول آسایی بە خود گرفتە، امپریالیسم کاپیتالیستی طبیعت را بە تمامی تخریب کردە و بە وضعیت غیرقابل زیست در آوردە، با یک انقلاب سوسیالیستی یک چارەیابی ریشەای لازم است؛ بە لحاظ مسئلە زن نیز این مهم بیش از اندازە صدق می‌کند.

    بسیار فراتر از برخوردهای سنتی نظام،از ایدئولوژیک بودن آن گرفتە تا باهم بودن عملی و حتی بازخواست کردن مجدد ازدواج، نسبت بە این مسئلە کە باهر عرصە زندگی ارتباط دارد، معتقدم کە از هر لحاظ، بە برخوردهای نوین نیاز هست. اگر توجە شود، این برخوردهایم در این رابطە تا حد امکان، برخوردهای جهان شمولی هستند. این موارد صرفا در رابطە با تودە ملی زن نبودە، بلکە در عرصە بین‌المللی نیز چنین علاقەای در حال افزایش است. مفهوم سوسیالیسمی کە در این راستا ارتقا خواهد یافت، بدون شک مسئلە زن را پیش از حد مطرح خواهد  ساخت. مسئلە آزادی زن در ابعاد صرفا جنسیتی و سازمانی نبودە، بلکە در تمام عرصەهای اجتماعی بە صورت ” بایستی چگونە باشد” مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. بە میزانی کە پاسخهایی بە این دادە شوند، مشاهدە خواهد شد کە جنگ و صلح اساسا یک مسئلە آزادی زن است. تا زمانی کە ارادە و شخصیت زن مطرح نگردد، درک خواهد شد کە چارەیابی‌های صرفا متکی بر مفاهیم مرد حاکم بە تنهایی بە قادر بە حل جنگ و نە تحقق صلح خواهد بود. بە همین علت، جهت اینکە انقلابهای مرحلە پیش رویمان، حتی انقلاب‌ها و جنگ‌های سدە ٢١ و همچنین روندهای صلحی کە پس از آنها تحقق خواهند یافت، در بستر سالمی انجام گیرند، بایستی بر ژرفای انقلاب زن بیفزاییم. بە نظرم، علت اساسی علاقە مذکور همین است.



    کژار