ضدیت با نسلکشی همان ضدیت با ایزولاسیون است
5 اکتبر, 2020با نگاهی به جنگهای منطقهای و وضعیتی که هم اکنون برقرار است، خواهیم دید بحرانها و بنبستهای سیاسی و اقتصادی بهجای چارهیابی، عمیقتر و پیچیدهتر میگردند و همانند گرهی کور درآمده و این شرایط تاثیرات مخربی بر روی جوامع گذارده است. این بحرانها صرفا سیاسی نبوده و در حوزهی اجتماع، اقتصاد و زیستبوم نیز میتوان مشاهده نمود. سیستم مدرنیتهی سرمایهداری با استفاده از تمامی امکانات خود نهتنها در قبال دولتها بلکه در برابر جوامع و خلقهای آزادیخواه رویکردی خشونتآمیز اتخاذ نموده و حملات سرکوبگرانهای انجام میدهند. دولتهای خاورمیانه که ایران نیز یکی از آنهاست هم اکنون در موقعیتی دشوار قرار دارند و بهجای حل مسائل بیشتر بهسوی توتالیتاریسم و استبدادمنشی سوق مییابند و فشار و سلطه بر روی جامعه را تشدید نمودهاند.
دولت ایران در برابر فشار حداکثری آمریکا در تنگنا قرار گرفته و بهاین دلیل در سیاستهای خارجی خود رویکردی منعطف و نرم در پیش گرفته و با دولتهایی همچون چین و روسیه قراردادهایی اقتصادی منعقد نموده که دارای ابعاد سیاسی و نظامی نیز است. این پیمانها برای گشودن روزنههای نفس در برابر فشارهای آمریکا است. سیاستهای داخلی نظام ایران هیچگاه در راستای منافع عمومی نبوده و رژیم در برابر نارضایتیهای بهحق مردم، پاسخ آن را با خشونت، سرکوب و گسترش فاشیسم میدهد.
استبدادمنشی رژیم ایران را میتوان از دستگیریهای گستردهی معترضین، صدور احکام سنگین، دادگاههای صوری و غیرحقوقی و در نهایت اعدام زندانیان مشاهده نمود. با نگاهی به شرایط کنونی خواهیم دید که حاکمیت ایران تمامی عرصههای اجتماعی را تحت کنترل و نظارت فشردهی خود قرار داده و تمامی نیروهای بسیج، پاسداران و نیروهای انتظامی را برای اعمال خشونت و سرکوب مردم بسیج نموده است. اما بیش از همه مناطقی را که دارای تنوعات اتنیکی همچون شرق کردستان، بلوچستان و خوزستان است را میلیتاریزه نموده است.
رژیم ایران در سالهای اخیر با افزایش تاسیس پایگاههای نظامی در روستاها و کوهستانهای شرق کردستان و اشاعهی مزدوری و فعالیتهای استخباراتی در تلاش برای انفعال و پاکسازی نیروهای آزادیخواه شرق کردستان است. علاوه براین نسلکشی فرهنگی و فیزیکی که علیه جوامع تحت عنوان حفظ امنیت صورت میگیرد در واقع ایزوله نمودن و محاصره جامعه است. از سوی دیگر با اعدام جوانان کرد و ایرانی درصدد به تسلیمیت کشاندن و بیاراده ساختن جامعهی کرد و ملت های ایران است. یکی دیگر از شیوههای جنگ ویژه رژیم ایران در شرق کردستان تخریب و نابودی جنگلها و مراتع کردستان است. چنین اقدامات عامدانه در راستای پاکسازی حوزههای فعال اجتماعی در کردستان است. سیاست زیستقدرت که کریهترین سیاست رژیم در قبال جامعهی کرد است همچنان ادامه دارد. با وجود نارضایتی و واکنش مردم و کارگران در برابر رویکرد غیرانسانی حاکمیت ایران، این اقدامات در حدی که مانع از تداوم سیستم فاشیست و آنتیدموکراتیک ایران باشد، نیست.
بهطورکلی زمانی که به این تصویر در منطقه مینگریم میتوان پی برد که نیازی عاجل به مبارزاتی گسترده و همگرا وجود دارد. مقاومتهای اجتماعی اعم از زنان، جوانان، کارگران، دانشجویان و خلقها ارزشمند و مؤثرند اما در شرایط کنونی سازماندهی شده نبوده و پراکنده است. در راستای کانالیزه نمودن مبارزات و اعتراضات در جهت تغییرات دموکراتیک و بر اساس مطالبات اجتماعی بایستی جبههای مشترک و متحد مبارزاتی ایجاد گردد. چنین موضوعی یکی از مسائل مهم و موردبحث جامعهی زنان آزاد شرق کردستان است.
برای پایان دادن به اقدامات نسل کشانه، فاشیستی و آنتیدموکراتیک و ذهنیت و سیستم اعدام، کارزاری بنام « در برابر اعدام و نسلکشی زنان، زمان دفاع حیات آزاد است» را آغاز نمودیم. دلایل آغاز چنین کارزاری بایستی بهخوبی درک شود. زیرا در ایران و شرق کردستان در برابر زنان و خلقها سیاست نسلکشی اعمال میشود و در برابر چنین سیاستی نیاز به مبارزات نیرومندی وجود دارد. در برابر اعدام و زن کشی بایستی از حیات آزاد دفاع نماییم.
در بنیان و ریشهی تمامی اصطلاحات «نابودی، ژینوساید، خلقکُشی و نسلکشی» کشتن و خشکانیدن ریشه وجود دارد. در تمامی ادوار تاریخی نیروهای انحصارگر و سرمایهدار در راستای تداوم حاکمیت خود همواره سیاست نسلکشی اعمال نمودهاند و این روند تاریخی هماکنون نیز تداوم دارد. جهت پاکسازی و نسلکشی خلقها ابتدا روح، ذهنیت، فرهنگ و زبان آنان نابود و استحاله میگردد. اگر در نسلکشی فرهنگی با موفقیت روبهرو نگشتند به نسلکشی فیزیکی روی میآورند.
ماهیت هر دو یکی بوده و به موازات یکدیگر اعمال میگردند. رویکرد نسلکشانه در برابر خلقهای خاورمیانه و بهویژه خلق کرد همواره وجود داشته و دارد. رهبر آپو در تعریف این سیاست میگوید: «خلقی در چنگال نسلکشی». در اجرایی نمودن این سیاست در هر جامعه و کشوری ابتدا زنان مورد هدف قرار میگیرند و در نمود زنان در تلاش برای به انقیاد در آوردن جامعه هستند. این سیستم نسلکشی از سوی ذهنیت مردسالاری و دولتگرایی بر روی زنان و در نهایت بر روی جوامع بشری اعمال و تحمیل گشته است.
کارزاری که با پیشاهنگی حرکت آزادی آغاز شده در حقیقت در برابر ذهنیت نسلکشی است. هم اکنون رهبر آپو و بسیاری از شخصیتها و زندانیهای آزادیخواه در شرایط ایزولاسیون قرار دارند. همانطور که میدانیم ایزوله نمودن مطلق زندانیان جنایتی ضدبشری بوده و محصول عقلانیت سلطه و زور است. بنابراین ضدیت با نسلکشی همان ضدیت با ایزولاسیون است. علاوه بر این نیرو و طرفهایی که در توطئهی بینالمللی سال ۱۹۹۹ جای گرفتهاند و کسانی که مانع انتشار افکار و اندیشههای رهبر آپو هستند نیز شریک این جنایت هستند.
برای پایان دادن به اسارت رهبر آپو در پاییز سال ۲۰۱۸ کارزاری گسترده با پیشاهنگی جنبش آزادی زنان و بهویژه لیلا گوون آغاز شد. زنان، مادران روسری سفید با فعالیتهای خود از این کارزار حمایت کردند. این کارزار در تمامی زندانها ادامه یافت. مقاومتی کمنظیر در چهار بخش میهن صورت گرفت. خلق ما در شرق کردستان نیز در این کارزار شرکت کردند. در نتیجهی این کارزار دولت فاشیست ترکیه ناچار به رفع ایزولاسیون نمود و در بهار ۲۰۱۹ با رهبر آپو دیدار صورت گرفت. بهدلیل ارتقای روح فدایی در زندانها این کارزار به موفقیت رسید. با وجود تمامی مبارزات و فعالیتهای خلقکرد دولت ترکیه بار دیگر رهبری را در شرایط انزوای مطلق قرار داده است.
هم اکنون وارد مرحلهی جدیدی از مبارزات تحت عنوان «زمان، زمان آزادی است» شدهایم. بایستی این را افزود که این کارزار در واقع تداوم کارزار « رفع انزوا، فروپاشی فاشیسم و آزادی کردستان» است. بیگمان باز هم نقش تعیینکننده بر دوش زنان و جوانان قرار دارد. هدف اصلی این کارزار آزادی رهبر آپو و پایان اشغالگری است. آزادی رهبر آپو در حقیقت آزادی جامعه و زنان است. پارادیم دموکراتیک، اکولوژی و آزادی زنان که از سوی رهبر آپو ارائه داده شده الهامبخش خلقهای فرودست است و الگویی برای برساخت جامعهای آزاد و دموکراتیک است.
هم اکنون در سطح دنیا در مورد افکار و پروژههای رهبر آپو صحبت میشود. جامعهی بشری و بهویژه زنان با این پارادایم میتوانند حیات آزاد خود را تضمین نمایند. قدرتهای مدرنیتهی سرمایهداری که این افکار را برخلاف منافع خود میبینند در تشدید انزوای رهبری میکوشند تا اینگونه جامعهی بشری و بهویژه خاورمیانه به سعادت و ثبات دست نیابد.
به اعتقاد ما ارادهی آزاد هیچگاه به اسارت درنمیآید و امروزه نمایندهی همهی خلقهای آزادیخواه است. تمامی تلاشها و مبارزات ما در جهت فرووپاشی نظام ضدحقوقی و ضدبشری شکنجهگاه امرالی است. هدف ما از آغاز این کارزار نیل به پیروزی است و وظیفهی تمامی سازمان، جنبشهای دموکراسیخواه و شخصیتهای هوشیار و دارای وجدان این است که همصدا مبارزات را ارتقا داده و در این کارزار شرکت نمایند.
رهبر آپو در یکی از سخنان خود درمورد مبارزات زنان میگوید: سدهی ۲۱، سدهی زنان است. این سخن معنامند نقش زنان در این مرحله را برجستهتر میکند چرا که مسئلهی جنسیتگرایی اجتماعی هر روز عمیقتر گشته و نیاز به مبارزات مستمر وجود دارد. مسئلهی زن، بنیان تمامی مسائل بغرنج جامعه است بنابراین بایستی ابتدا این مسئله را چارهیابی نمود. در چنین مقطع حساس تاریخی توسط زنان کرد گامهای انقلاب برداشته میشود و این امیدی برای همه زنان دنیا است.
اینک می توان گفت علیه زنان سیاست نسلکشی به شیوههای مختلف اعمال میشود و اگر زنان دارای توان دفاعی و نیروی تصمیمگیری باشند میتوانند به آزادی دست یابند. بدین دلیل دانش و نیروی گوهری نیازی مبرم برای زنان است.
ایدئولوژی سیستم سرمایهداری که همانا لیبرالیسم است باسیاست نژادپرستی، جنسیت گرایی، علمگرایی و دینگرایی در مقابل موجودیت و حقوق زنان در موضع تهاجم قرار دارد. با این رویکرد جامعه را نیز از ارزشهای کمونال و اخلاقی دور میگرداند. این سیستم جامعهای برده و بیاراده ایجاد میکند که بهآسانی به تسلیمیت کشانده میشوند.
زیرا زنان ملک مطلق مردان قلمداد میشوند. مردان هر گاه اراده کنند دوست خواهند داشت و هر گاه خواستند کتک زده و میکُشد. تفاوتی نمیکند همسر، معشوق، مادر و یا خواهر باشد چون قوانین راه بر قتل زنان را برایشان هموار کرده است. در روزهای اخیر در چمچمال واقع در جنوب کردستان پدری دو دختر خود را به قتل رساند. در شرق کردستان و ایران نیز چنین رویدادهای هولناکی اندک نیستند و روزانه دهها دختر و زن جوان توسط همسر، پدر و برادر و یا اقوام مذکر خود به قتل میرسند. چنین رویدادهایی آیینهی وضعیت زنان در ایران است. در برابر این اقدامات وحشیانه نیاز به دفاع از خود و مبارزات مستمر وجود دارد. جهت پایان دادن به این قتلها بیگمان نیاز به تغییر ذهنیت و زدودن ذهنیتی که موجب زنکشی میشود، است.
ما زنان بایستی در برابر نسلکشی زنان ایستاده و پیش از هر چیزی زنان سازماندهی خوددفاعی خود را ارتقا دهند. شعار «زن زندگیاست، زن را نکُش» بسیار معنامند است. برای اینکه زنان کشته نشوند و با نسلکشی روبهرو نگردند باید ابتدا ارادهای آزاد داشت و دارای افکاری آزاد بود. آن زمان خواهیم توانست نیروی مبارزه را در خود ارتقا دهیم و فرهنگ حیات آزاد را در جامعه گسترش دهیم. حضور فعال زنان در تمامی عرصهها در زدودن ذهنیت مردسالار نقش مهمی خواهد داشت و این حضور باید بهصورت همدلانه، همصدا و همگرای تمامی زنان از تمامی اقشار صورت گیرد. ذهنیت تکتیپی خطرناک و بسته است و هیچ دستاوردی برای زنان نخواهد داشت. در چارچوب این کارزار بار دیگر میگوییم: ما از زندگی، فرهنگ و انقلاب زنان دفاع خواهیم نمود.
بدون شک نقش احیا و برساخت حیات آزاد در کنار مقاومت و مبارزه بر دوش زنان قرار دارد. وظیفهی ما زنان گسترش عرصههای مبارزات و بسترسازی انقلاب زن است. در برابر اقتدار و ستم، از حیات آزاد دفاع خواهیم نمود و مبارزهای بینظیر و چندجانبه انجام داده و انقلاب زن را در شرق کردستان انجام خواهیم داد.