میلاد رهبری، میلادی نو برای زنان کورد
25 مارس, 2020نوروز خراسان
به درازای تاریخ انسانیت موجودیت رهبری یکی از ویژگیها و نیازهای اساسی جوامع بوده است. رهبری که مردم را راهنمایی کرده، نیرو بخشیده و آنان را به راه صحیح زندگی هدایت نموده و پیشاهنگی جامعه را بر عهده بگیرد؛ بنابراین جامعه و انسان بدون رهبری موجودیت نمییابد. بهویژه جوامعی که تحت سلطه و حاکمیت نظامهای دولت- ملت بودهاند. وضعیت جوامع ٬ نیاز به رهبری را ایجاب میکند و ظهور رهبری، باعث تغییر و تحولات در جامعه میشود. بهعنوانمثال ظهور حضرت محمد و آوردن دین اسلام در زمان جاهلیت اعراب که سقوط ارزشهای اخلاقی و انسانی در جامعهی آنان بیداد میکرد، انقلابی در اخلاق و فرهنگ اعراب ایجاد کرد؛ بنابراین ظهور رهبری به اقتضای زمان و مکان بسیار مهم است. در طول تاریخ رهبرانی بودهاند که بهعنوان شاه، امپراتور و یا دیکتاتور بر جامعه حاکمیت داشتهاند و ظلم و استبداد آنان در تاریخ ثبتشده و رهبرانی بودهاند که باعث پیشرفت جامعه شده است. در کائوس قرن بیستویک در مقابل رهبران فاشیست و مستبد، رهبران خواهان دمکراسی وجود دارند که نزدیکترین رهبران به خلق محسوب میشوند و هیچگاه بر جامعه و مردم سلطه نمییابند و در رهبریت آنان استبداد و اقتدار وجود ندارد. زمانی که صحبت از کورد و کوردستان باشد بحث متفاوتی است. کوردستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواسراتژیکی و به این دلیل که مهد انسانیت و دارای فرهنگ غنی مزوپوتامیا است٬ هر زمان عرصهی جنگها و قتلعامهای فراوانی بوده است. هویت و موجودیت ملت کورد در طول تاریخ مورد انکار و امحای رژیمهای سلطهگر و تحت شدیدترین نسلکشیها و قتلعامها قرارگرفته است. بلکه یکی از آسیبپذیرترین نقطهی کوردستان محرومیت از رهبری آگاه بوده که این جنگها همچنان تداومیافته است؛ بنابراین در چنین شرایطی وجود رهبری که بتواند ملتی را از نیستی به هستی برساند و موجودیت او را احیاء کند نیازی مبرم است. در طول تاریخ کوردستان پیمانهای بین الدولتی برای مرزبندی و تقسیم کوردستان وجود داشته است. پیمان لوزان در سال ۱۹۲۲ نمونهای از این پیمان است که بر اساس آن کوردستان را به چهار بخش تقسیم نمودند؛ اما کوردها هر زمان در مقابل این سیاستهای فاشیستی مبارزه کردهاند و هیچگاه مقاومت و عصیان آنان در مقابل دشمن خاموش نشده و این یکی از دلایلی است که هیچگاه دشمن قادر نبوده موجودیت کوردها را نابود سازد. تاریخ کوردستان هر زمان شاهد قیامها و مبارزات بسیاری بوده و رهبرانی مقطعی بودهاند که دارای خاستگاه عشیرهای، ایلیاتی و یا جنبهی دینی و مذهبی داشتهاند. این قیامها و رهبران باوجود تأثیری که بر جامعه داشتهاند درنهایت دستاوردی برای خلق و پیروزی در برنداشته و با شکست روبهرو شدهاند. شکست این قیامها دلایل گوناگونی دارد. عدم ایدئولوژی، فلسفه و خطمشی قوی،عدم آگاهی و شناخت ناکافی دشمن، مبارزه برای یک منطقهی محدود و در بسیاری از این قیامها منافع شخصی و خانوادگی وجود داشته و همچنین تکیه و اعتماد به نیروهای خارجی بوده است. میتوان قرن بیستویک را مرحلهی بحران در خاورمیانه نامید و در صدر آن کوردستان که نقطهی خونین این بحرانها است، قرار دارد. جنگهای مذهبی ٬ دینی و جنگها بر سر قدرت و انحصار ثروت، فرهنگ و ارزشهای ملتهای دیگر، این جغرافیا را محاصره کرده است. تولد رهبری در شهر اورفا، شهر ابراهیم و نوح که در زمان خویش در مقابل نمرود و حاکمان وقت که بر مردم ستمپیشه میکردند در واقع میلادی بود که تاریخ ملت کورد را تغییر داد. تولد رهبری، تولدی نو برای جامعهی انسانی بود، جامعهای که در آن عشق و انسانیت کشتهشده بود. رهبری که از کودکی تضادها و تبعیضهای سیستم دولتی را احساس نموده و این تضادها را در مدرسه و زمانی که مجبور است به زبان ترکی تحصیل کند و حق صحبت به زبان مادری ندارد و همینطور در مورد خانوادهی خویش زیسته است. رابطهی پدر و مادرش، وضعیت زنان و دختران روستا و رابطهی خانواده با اطرافیان تأثیر فراوانی بر وی داشته است؛ بنابراین مسئلهی بردگی زن یکی از اساسیترین مسائلی است که اهمیت فراوانی به آن داده و جامعه را بر اساس مسئلهی زن مورد تحلیل قرار داده است. رهبری خروج از خانه و آن جامعه را بهعنوان "اولین تولد خویش" نامبرده است. رهبرآپو مبارزهی خویش را با جملهی «کوردستان مستعمره است» آغاز نمود و تشکیل اولین هستهی پ.ک.ک را "دومین تولد خویش" مینامد. رهبریت در جنبش آپوئیستی بهعنوان جنبش ملی- دمکراتیک کوردستان و در پ.ک.ک مقولهای است که تحولاتی در برداشته است. مبارزه با رژیم فاشیست و مستبد ترکیه با همهی دشواریها و کمترین امکانات و بر اساس میراث جامعهی طبیعی و نئولتیک آغاز شد. مبارزهای که در طول چهل سال روزبهروز قویتر از گذشته بوده است. بدون شک دلیل تداوم مبارزه در چنین شرایطی نیاز به رهبری آگاه دارد. رهبری که تاریخ و جامعهی کوردستان را بهدرستی تحلیل نموده و از همهی ابعاد، جامعه را مورد واکاوی قرار داده و همهی فرهنگها و دستاوردهای ملت کورد را که در طول تاریخ ربودهشده، بازگرداند و تاریخی که به دست هژمونیهای دنیا وارونه نگاشته شده بود، از نو نگاشت. ایدئولوژی و فلسفهی اخلاقی و انسانی رهبرآپو مختص به ملت کورد نیست ٬ بلکه شامل همهی خلقهای فرودست دنیاست. رهبری است که برای انسانیت مبارزه میکند و با اندوختهی عظیم فکری میراثی ماندگار برای خلق کورد و سایر ملتهای فرودست بر جای نهاده است. دفاعیات وی و نگارش دهها کتاب در این شرایط خود نشاندهندهی قدرت فکری و فلسفی ایشان است بهطوریکه این را " تولد سوم" خویش نامبرده است. رهبری که تحت دشوارترین شرایط فیزیکی و روحی زندان امرالی، برای ملت خویش مبارزه و مقاومت میکند؛ بنابراین ظهور رهبرآپو درواقع رنسانسی در تاریخ کوردهاست. تولد رهبری را میتوان میلادی نو برای زنان کورد نیز نام برد. زنانی که در طول تاریخ هر زمان شخصیت، هویت و ارزش انسانی آنان مورد حقارت و استثمار قرار میگرفت و به بردگی کشیده میشدند و اراده و نیروی فکری آنان نادیده گرفته و سرکوب میشد. بر این اساس رهبری در ابتدا مسئلهی زن را تحلیل کرده و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه را از نگاه مسئلهی زن تحلیل نموده و برای رهایی از بردگی و تحکیم اراده و مبارزه برای حیاتی نو و آزاد آنان را سازماندهی کرده است؛ بنابراین تشکیل اولین ارتش زنان در سال ۹۸ میلادی درنتیجهی ارزیابیهای رهبرآپو تشکیل شد و نقطهی عطفی در تاریخزنان کورد بود، زنانی که با آگاهی، اراده و سیاست خویش در همهی دنیا برای زنان، الهام مقاومت شدهاند وبه پیشاهنگان جامعه مبدل شدند و در مقابل همهی تعارضات و خشونتها ایستاده و مبارزه میکنند؛ زیرا همهی ارتشها و سازماندهیها در طول تاریخ مختص به مردان و بر اساس ذهنیت آنان بوده است. این روز، سمبلیک و منحصر به یک روز نیست، بلکه رهبری مبارزات برای آزادی زن را به همهی روزها اختصاص داده است؛ بنابراین چنین زنانی قادرند در مقابل سیستم مردسالاری مبارزه کرده و اصالت زن بودن خویش را حفظ نماید. زمانی که زنان کورد اولین جرقهی آزادی را دیدند، به صفوف گریلا پیوستند زیرا آزادی و کسب هویت را در این ایدئولوژی، فلسفه و جنبش دیدند. رهبری برای آموزش و آگاهی زنان آکادمیهایی دایر نمود و به آموزش آنان پرداخت. هماکنون هزاران زن در خط فکری رهبری تحت دشوارترین شرایط و جغرافیا مبارزه میکنند زیرا آزادی بهای سنگینی دارد. زیلان و سماءهای بسیاری تاکنون در این خط به شهادت رسیدهاند که تا به امروز راه مبارزه و مقاومت آنان در تاریخ پ.ک.ک همچنان ادامه دارد و سمبل میلیتانهای راستیناند. شهید سماء یوجه در زندان ترکیه و در دشوارترین شرایط شکنجه، هیچگاه تسلیمیت را نپذیرفت و با آتش کشیدن به جسم خویش، آتش نوروز را شعلهور ساخت؛ بنابراین تنها چنین ایدئولوژی و فلسفهای قادر است انسان را به مرزی بکشاند که دست از جان خویش شسته و آن را درراه رهبر و خلق خویش فدا نماید. سیستم مدرنیته نهتنها جامعه را به مرز نابودی سوق داده بلکه طبیعت را بر اساس منافع و سیاستهای خود تخریب نموده است. رهبری در دفاعیات خویش در مورد طبیعت و اکولوژی تحلیلات بسیاری دارد؛ بنابراین زنان مبارز کورد هر سال در روز ۴ نیسان، روز میلاد رهبری، درختکاری میکنند و اینگونه پاسخی ایدئولوژيک به این سیاست دشمن میدهند؛ زیرا اکولوژی و حفاظت و احترام به آن، پارادیگمای رهبری است.