• برچسب‌ها:

    قیام شیخ سعید و توطئه‌ی پانزده فوریه

    29 ژوئن, 2017

     

     

    تاریخ کوردستان سرشاراز عصیانها، قیامها و در عین حال تاریخ مقاومت است. در درازای تاریخ، کوردستان جغرافیایی بوده که کانون توجه هژمونی‌ها بوده است. هژمونی‌هائی که علاوه بر حاکمیت در دنیا، در خاورمیانه نیز به موقعیت ژئوپولیتیک کوردستان پی بردند؛ به این دلیل تا به امروز جغرافیای کوردستان یک مستعمره بوده و به مکان جنگها و غارتها مبدل شده است. خلق کورد هر زمان در چهار بخش کوردستان در مقابل استعمار و سرکوب سیستم مدرنیته‌ی کاپیتالیستی و دولت- ملت که یکی از پایه‌های آن است قیام نموده و مبارزه‌ی دستیابی به حقوق خویش را انجام داده‌اند. یکی از مهمترین عصیانهای تاریخ کوردها، قیام شیخ سعید است.

     

    در پانزده فوریه‌ی سال ۱۹۲۵ قیامهائی در  مناطق وابسته به باکورکوردستان که از پیران آغاز شد و در پالو، ارگانی، بینگول، لیجه، سیلوان، هانی تا «سرحد» گسترش و انتشار یافت. سازماندهی این عصیان بر عهده‌ی شخصی از اهالی وارتو به نام « خالد جبرانی» بود. خالد جبرانی یکی از سربازان کوردی بود که در ارتش ترکیه تا مقام سرهنگ ارتقاء یافته بود. در سال ۱۹۲۰ در ارزروم با بیست و چهار نفر از دوستانش کمیته‌ی استقلال (خودمختاری) کوردستان را تاسیس نمود و برای یک خیزش همه‌گیر کورد فعالیتهائی انجام داد. دولت با آگاهی از این موضوع، وی را  در سال ۱۹۲۴ در ارزروم دستگیر و در ۱۴ نیسان سال  ۱۹۲۵وی را اعدام کردند.

     

    شیخ سعید با خالد جبرانی دوستی نزدیکی داشت و دارای تفکرات مشابهی بودند. وی یکی از اشخاصی بوده که  برای استقلال کوردستان برنامه‌ها و طرحهای مشترکی ارائه داده و در قیام کوردستان نقش مهمی داشته است. علاوه بر این که مدرس، عالم، سید بود در  بین مردم نیز دارای نفوذ و احترام بود. عصیانی که خالد جبرانی آغاز نموده بود، پیشاهنگی آن را شیخ سعید نمود. عصیانی که از بدو آغاز، با استقبال فراوان کوردها مواجه شد.

    مصطفی کمال که در ابتدا بزرگی این عصیان را درک نکرده بود، با گسترش این عصیان، عصمت اینونو را به نخست وزیری گمارد و قانون « تامین امنیت و آرامش» را به تصویب رساند. برای سرکوب این عصیان علاوه بر پروپاگاندای نظامی، ایدئولوژیک، سیاسی هر کاری که می بایست، انجام دادند. به عبارتی دیگر همه‌ی اشکال جنگ ویژه را به کار بردند. در آن دوران همانند وضعیت کنونی ترکیه، انعکاس رویدادهای کوردستان در رسانه‌ها برای افکار عمومی ممنوع شد. با پوشانیدن لباسی دینی به عصیان در صدد لاپوشانی خواسته‌ی به حق استقلال کوردستان بودند. نیمی از ارتش ترکیه به کوردستان اعزام شدند، کوردها را قتل عام نموده و بعد از سرکوب، عشیره‌هائی که در این عصیان شرکت نموده بودند را به شهرهای ترکیه تبعید کردند.

     

      این یک واقعیت است که قیام شیخ سعید دولت ترکیه را به شدت تحت فشار قرار داد. چون برای شروع، به نتایج مثبت و موفقی دست یافته بود؛ هر چند اگر عصیانها سازماندهی‌تر و با برنامه‌تر باشند، به نتایج مهم‌تری دست خواهند ‌یافت. دولت ترکیه با پشتیبانی انگلیس‌، قتل‌عامهای بزرگی در کوردستان انجام داد. اما نتایج ناموفق بودن این عصیان، قوی بودن ارتش ترکیه نیست، همان‌طور که در همه‌ی عصیانهای کوردستان وجود دارد، کاستی‌های ایدئولوژیک، تئوری و عملی بوده است. عدم سازماندهی منسجم عصیان، ناهماهنگی و تضاد بین عشیره‌ها و عدم  همکاری مردم، مسائل پیشاهنگی، کمبود تاکتیک‌های نظامی و خیانتهای داخلی پیشرفت عصیان را با شکست مواجه ساخت. همین‌طورعصیان محدود به یک منطقه بود و آن را به عصیانی که تمامی کوردستان را در برگیرد، تغییر نداد و یکی دیگر از مهمترین دلایل شکست عصیان این بود که قربانی سیاستهای انگلیس در خاورمیانه شد.

    رهبر خلق کوردستان، عبدالله اوجالان دلیل شکست قیام شیخ  سعید را تلاش انگلیس  برای حاکمیت در خاورمیانه و بخشی از توطئه‌ی آنان علیه ترکها و کوردها ارزیابی نموده است.

    عصیان را همانند یک پروواکاسیون ( اخلال‌گری) بکار بردند و نتیجه‌ی آن قتل‌عام کوردها و ایجاد تنش میان کوردها و ترکها بودند. در پس اغلب قتل‌عامهای کوردستان و خاورمیانه سیاستهای کاپیتالیستی دولت انگلیس وجود دارد. در انتها شیخ سعید و یارانش در روز ۲۹ هزیران در مقابل «سور آمد» در مقابل چشمان مردم به دار اعدام آویخته شدند. مکان آرامگاه شیخ سعید هم اکنون نامعلوم است. چرا که سطح انکارگری و نفرت دولت ترکیه در مقابل کوردها تا به این حد است. اما سخنان شیخ سعید زمانی‌که به سوی دار اعدام می‌رفت بسیار بامعنا و مبین یک واقعیت است: « شما امروز می‌توانید ما را اعدام کنید، اما این را فراموش نکنید بعد از ما آیندگان از شما حسابخواهی خواهند کرد.»

    این سخنان شیخ سعید با تشکیل پ.ک.ک  به رهبری عبدالله اوجالان به واقعیت پیوست. مبارزه‌ای که چهل سال در کوردستان تداوم می‌یابد و یک عصیان نیست بلکه انقلابی است که تنها مختص به کوردستان نبوده و جنبشی برای انسانیت است. نیروهای مدرنیته‌‌ی  کاپیتالیست که از این انقلاب و جنبش به شدت هراس دارند بعد از گذشت ۷۴ سال از قیام شیخ سعید همان تبانی کریه را انجام داده و با توطئه، رهبر خلق کوردستان را ربوده و هجده سال است که وی را در شرایط تجرید در زندان امرالی حبس نموده‌اند. بعد قابل توجه این است که تاریخ دستگیری رهبر آپو پانزده فوریه و صادر نمودن حکم اعدام نیز ۲۹ هزیران است. یک، تاریخ آغازعصیان شیخ سعید و دیگری روز اعدام شیخ سعید است.  رهبری در سخنانی این اتفاقات را یک رویداد ساده نیانگاشته و تاکید نموده که این پیامی برای کوردها بوده است. پیام این است: هیچ‌گاه موجودیت شما را نخواهیم پذیرفت و شما را نابود خواهیم ساخت.

     رهبر آپو علی رغم شرایط دشوار انزوا، مبارزه‌ی آزادی را بیشترنموده و با گسترش تفکرات خویش توطئه را با شکست مواجه ساخته است. پیام داده شده را علیه فاشیسم تغییر داد. به همین دلیل مدت دو سال است که تجرید علیه وی سنگین‌تر شده که این خود دلیل بر ترس دشمن است. وظیفه‌ی اساسی ما به عنوان خلق کورد صیانت از مبارزه‌ی آزادیخواهی و همین‌طور مبارزه برای آزادی رهبرمان است.



    کژار