با نفوذ فرهنگ غربی و مدرنیته به جامعه سنتی و مذهبی ایران، جوانان در میان سنت ومدرنیته معلق مانده و دچار نوعی بی هویتی شده اند، از یک سو قادر نیستند فراتر از فرم های جامعه ، سیستم وخانواده گام بردارند و از سوی دیگر تمایلی به طرزتفکر وشیوه ی زندگی آنان ندارند، بنابراین به شیوه های دیگری از زندگی که هیچ گاه برای آنان آرامش و امنیت به ارمغان نمی آورد، روی می آورند. زنان و دختران نیز به دلیل افزایش نرخ اشتغال و از سوی دیگرتا حدودی کسب استقلال مادی در این کاتاگوری قرار دارند. هم اکنون در بسیاری از شهرهای ایران به ویژه کلان شهرها، زندگی مجردی درمیان جوانان رواج پیدا کرده است. علاوه بر این با افزایش تورم و نابسامانی اوضاع اقتصادی، جوانان تمایلی به ازدواجهای سنتی و دائمی که مطابق باعرف و عادات جامعه ایران است، ندارندو به ازدواجهای موقت ویا کوتاه مدت روی می آورند. لیکن ازدواجی که اخیرا در میان جامعه شیوع نموده است، ازدواج سفید است که این موضوع موجب نگرانی دولتمردان، شخصیتها و مراجع دینی شده است. ازدواج سفید در واقع زندگی طرفین در یک سقف مشترک بدون هیچ پیوند شرعی و قانونی مطابق سیستم ایران وهیچ تعهد ومسئولیتی در قبال یکدیگر است و تامین مخارج زندگی بر عهده هر دو طرف می باشد. در صورت بروزاختلاف ودرگیری، کسی که بایستی خانه را ترک کند، زنان اند. بنابراین مانند سایر ازدواجها و روابط،  قربانیان زنان اند. ازدواجهای موقت (صیغه) وسفید پیامدهای بسیاری دارد. علاوه بر سست شدن پایه های اخلاقی جامعه، نوزادانی که نتیجه چنین روابطی هستند، به سرنوشت نامعلومی دچار می شوند. بدون شک زمانی که اخلاق و ارزشهای انسانی یک جامعه کمرنگ شود جامعه رو به زوال وانحطاط خواهد رفت. تا زمانی که جامعه دمکراتیک و آزاد وجود نداشته باشد و مشکلات اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی به شکلی صحیح چاره یابی نشود، جوانان وبویژه زنان به جای ایفای رل اصلی خویش در جامعه، دچار مشکلات بغرنجی خواهند شد. زیرا هم اکنون خانواده نه تنها جایگاه امنیت وآرامش نیست بلکه خود منشآ بحران و درگیری است. مادامی که نتوانیم تعریف صحیحی ازخانواده ارائه دهیم قادر نخواهیم بود مسائل را ریشه کن نمائیم، زیرا روابط نادرست وسست، هیچ گاه انجام صحیحی نخواهد یافت.  

دیانا اورین