• برچسب‌ها:

    اوج‌گیری مبارزەی زنان در برابر نسل‌کشی

    1 آوریل, 2021

    پرسپکتیو کژار

    با امید و باوری عظیم، مقاومت و هوشیاری زنان، از سرتاسر جهان و با مبارزەای نوین 8 مارس سال 2021 را پیشوازی نمودیم. درون‌مایه‌ی سال نو را با روح مارس هم‌سو خواهیم نمود. چرا اینگونه بیان می‌کنیم؟ زیرا شاهد عکس‌العمل‌ جوامع مختلف علیه مسائل و بحران‌های اجتماعی از تمام گوشه و کنار جهان بودیم. تغییر ذهنیت مردان قدرت‌مدار و دسپوت در عرصه‌ی سیاسی، عکس‌العمل در برابر بحران‌های اقتصادی، دست‌درازی و تجاوز، خشونت علیه زنان، از میان برداشتن نابرابری‌های طبقاتی، برساخت تفکر آزادی‌خواهانه، دفاع از حقوق و آزادی‌های فردی، دفاع از خود در برابر استثمار، فاشیزم و اشغال، ایجاد و برساخت عدالت در سیستم آموزشی، نبود امکان مداوا به دلیل بی پولی، درخواست خدمتگذاری‌های تندرستی بهتر مواردی هستند که قبل از هرچیز موضوع بحث خویش قرار خواهیم داد. یعنی جنبش‌های زنان که در سراسر جهان مبارزات در رابطه با زنان را انجام می‌دهند در هر کشوری به سطحی نیرومند از هوشیاری و سازماندهی دست یافته است.

    امروز از همه مهم‌تر نیز این است که زنان علیه جنسیت‌گرایی اجتماعی، ملیت‌گرایی، دین‌گرایی با هدف پایان دادن به هژمون‌گرایی مرد عکس‌العملی عظیم و مقاومت‌طلبانه را سازماندهی می‌کند. صحبت از ادعای همبستگی تمام نیروهای جهان است. آنکه جنسیت‌گرایی اجتماعی را به عنوان مساله می‌پذیرد جنبش‌های زنان است. زیرا در مرکز مسائل جنسیت‌گرایی اجتماعی قرار دارد. بر این اساس نیز سیستم اجتماعی نادرستی برنامه‌ریزی شده است. تا زمانی که مساله از ریشه حل نشود، تلاش جهت تغییر جزء و یا بخشی از آن به چاره‌یابی مساله کمکی نمی‌نماید. یعنی می‌توان گفت که بررسی و چاره‌یابی همه‌جانبه‌ی مسائل اجتماعی کاری آسان نمی‌باشد. به همین دلیل مساله‌ی آزادی زنان که از سوی جنبش‌های زنان به موضوع بحث تبدیل گشته است از نگاهی دیگر می‌توان گفت مبارزه با مشکل جنسیت‌گرایی اجتماعی بوده و مساله‌ای استراتژیک می‌باشد. به همین دلیل نیز رادیکال است. چرا رادیکال است؟ زیرا هدف آن تغییر و تحولی ریشه‌ای بوده و ایجاد این تغییر از آماج بنیادین آن می‌باشد. با سیستمی علیه جامعه و ضد زن روبه‌رو هستیم. با چنین موضوعی نیز تا چه اندازه به صورت قسمی و پارچه پارچه مبارزه صورت گیرد حل آن نیز به همان اندازه سطحی خواهد بود. یعنی گذرا و محدود به مدت‌زمانی خواهد بود. چنین شیوه- متدِ مبارزه برخی تغییرات به همراه خواهد آورد. حل‌هایی قسمی را نیز ایجاد خواهد نمود. اما در معنای واقعی مشکلات برابری، آزادی، دموکراسی، عدالت و صلح را حل نخواهد کرد. از مساله‌ی آزادی زن دور خواهد ماند. به همین دلیل مساله‌ی آزادی زن، به عنوان مساله‌ای بنیادین، به دلیل اینکه تمام مسائل اجتماعی را دربر می‌گیرد بنیاد اجتماعی بودن را تشکیل داده و خود مساله می‌باشد. یعنی حل آن نیز تغییری اجتماعی را به همراه خواهد داشت. موضوع کارِ خویش قرار دادن مساله‌ی آزادی زن، تنها مربوط به زنان نبوده و موضوعی نیست که تنها در میان مرزهای حقوق و آزادی زن محدود گردانیده شود. مساله‌ی حقوق و آزادی زن زندگی اجتماعی و همچنین در رابطه با آن مساله‌ی سیستم اجتماعی را نیز مجبور به تغییر گردانیده است.

    سیستم کاپیتالیسم خود سیستمی ضد زن است. سیستم زن نیست. اگر به عنوان حقوقی که تنها قشری از جامعه از آن فایده می‌برد نگریسته شود، خواهیم دید که مساله‌ی آزادی زن مساله‌ی مردان است. باید به عنوان تغییر سیستم مردسالار و هژمون‌گرا نگریسته شود. چنین سیستمی خود ایجاد ضرورت می‌کند که تمام ابعاد آن مورد بحث قرار گیرد. این نیز مبارزه‌ای انقلابی را الزامی می‌گرداند. به همین دلیل وجود جنبش‌های مبارز زنان در سطح خاورمیانه و جهان شایان اهمیت می‌باشند. به همین دلیل امروزه پیشوازی نمودن از 8 مارس‌ها مرز فعالیت‌های سمبولیک را دیربازیست درنوردیده است. بیشتر از هر سال در رسانیدن اهدافمان به پیروزی دارای ادعا بوده و جهت رسیدن به اهداف و برساخت پروژه‌هایمان، تمام فعالیت‌های کژار را بنا به پرسپکتیو سالانه جهت‌دهی نموده و در تلاش ایجاد موضوعات موازی با آن خواهیم بود. همبستگی زنان را گسترش داده و به عنوان هدف اساسی خویش قرار داده و پیشاهنگی چنین کارزاری شایان اهمیت خواهد بود.

    وضعیت کوردستان و خاورمیانه در سطح جهان و همچنین جنبش‌های زنان که نقش مداخله‌ی وضعیت و نشان دادن اراده‌ و ادعای تغییر خاورمیانه را بر عهده دارند، دارای موقعیتی استراتژیک می‌باشد. ما به عنوان کژار و جنبش آزادی‌خواهی زنان بر این باوریم که پایان دادن به استعمار رژیم ایران با مبارزات زنان امکان‌پذیر خواهد بود. پیشاهنگی جنبش‌مان در برساخت جامعه‌ی دموکراتیک در عظمت و نیرو بخشیدن به فعالیت‌هایمان انعکاس خواهد یافت. شرق کوردستان در نیرو بخشیدن به فعالیت‌هایمان دارای زمینه‌ای رنگین و گسترده‌ بوده که حاصل میراثی هزاران ساله می‌باشد. در زمینه‌ی لشکری و همچنین اجتماعی نیز رده‌ی وضعیت حاضر خویش را بررسی نموده و با برشمردن آنچه که انجام داده و نداده‌ایم، برای جبران آن در فعالیت‌های سال جاریمان تلاش لازم را خواهیم نمود. کمبودهای نشات گرفته از پراکتیک پیشاهنگ در فعالیت‌های سال گذشته با ذهنیت و متد انتقاد و خود انتقادی گذار از آنرا هدف کار خویش قرار خواهیم داد. در عین حال نیز فعالیت‌های مرحله‌ی نوین زنان را با سیاستی جامعه‌محور با گامی نو آغاز نموده و گسترش این فعالیت‌ها را در میان تمام خلق‌ها و زنان ایران هدف کار خویش قرار خواهیم داد. ما به عنوان کژار با آمادگی گسترده‌ای سال نو خویش را آغاز می‌نماییم. 8 مارس سال 2021 انعکاسی از زمینه‌سازی‌های پراکتیک سال نو می‌باشند.

    8 مارس برای زنان روژهلات کوردستان دارای معنا و اهمیت بخصوصی می‌باشد. امروز در بسیاری از نقاط جهان تمام زنان علی‌رغم بسیاری موانع نیز در برابر نسل‌کشی زنان به سطحی از هوشیاری دست‌یافته و جوابگوست. در راه گسترش مبارزات آزادی زن تلاش می‌نماید. می‌توان گفت در هر گوشه از جهان مسائل و مشکلاتی را که زنان با آن روبه‌رو بوده و همچنین خواسته‌هایشان، مشترک است. انقلاب و رستاخیز زنان در روژآوای کوردستان در 9همین سالروز خویش همچنان ادامه داشته و در حال گسترش است. در اروپا مبارزات زنان در سطح چشمگیری انجام می‌گیرد. در آمریکای لاتین نیز مبارزات در سطحی صورت می‌گیرد که جوهر مبارزات صورت گرفته در تاریخ این سرزمین را به امروز منتقل نموده است. رقص “لاس دسیس” در سال گذشته واقعه‌ی شایان توجهی بود. این در حالی است که در آسیا و شرق دور مبارزاتی در برابر مسائل و مشکلات مربوط به سیستم حاکم موجود می‌باشد که اجتماعی و همگانی نگشته است. این موضوع قابل توجه است که زنان در هر نقطه از جهان باشد نیز در برابر سیستم حاکم هر زمان نقش اساسی را در ایجاد تغییر و تحول ایفا می‌کند. نیروی تغییر جهت پایان دادن به هژمونگرایی و مردسالاری در سطح چشمگیری از اراده می‌باشد. زن یک نیروی اساسی آزادی است. دارای ایستاری جدی و مبارزه طلب است. سطح تاثیر تمام جنبش‌های زنان را با جنبش آزادی زنان کوردستان مقایسه نمی‌کنیم، لیکن خواست دست‌یازی به آزادی که با آن اوج گرفته و روزانه در حال گسترش است شایان دقت است. ما نیز به عنوان کژار در موقعیتی قرار داریم که در برساخت زندگی آزاد باید به ایفای نقش پیشاهنگی خویش بیشتر از هر زمان نیرو بخشیم.

    خلاصه اینکه معنا بخشیدن به معنای قبول آنچه که هست نمی‌باشد. بیش از آن نیز با نیرو و عظمت بخشیدن به همبستگی و اتحاد زنان در روژهلات کوردستان خواهیم توانست بر سیستم کاپیتالیست تاثیرگذار باشیم. همچنین در موقعیتی می‌باشیم که می‌توانیم تاثیرات خویش را بر سیستم استعمارگر ایران افزایش داده و اینگونه خواهیم توانست سیستم جهانی را نیز به لرزه درآوریم.با در نظر گرفتن تمام این ابعاد باید همبستگی را عمق بخشید و عملی ساخت. در مرحله‌ای قرار داریم که لازم است سخنان، متدها و سیاست خویش را تنوع بخشیم. این هم در رابطه با ما و هم جهت جنبش‌های دیگر نیز امری ضروری است. این امر هرسال از مهمترین موارد مبارزه‌ی مشترک می‌باشد. می‌توان در این باره آشکار نمود که به سطحی از این مبارزه دست‌یافته و خود را رده‌ای از سازماندهی رسانیده‌ایم. بر اساس همین مسببات و همچنین جهت بیشتر در کنار هم جمع نمودن زنان سبب‌های محکم و مهم ضرورت دارد. به همین دلیل است که علت‌هایی را که برشمردیم، زیباترین علل می‌باشند. زنان بدون ترس از مشکلات موجود، برای حل مشکلات و مسائلی که از سوی سیستم مردسالار و ظالم به وجود آورده شده است، با اراده و باوری بر راهکار و راه‌حل تمرکز نموده، در این‌باره به سطح قابل توجهی از آگاهی دست‌یافته و به سوی آینده در حرکت است. در صدسال 21 جهت همراهی و همبستگی زنان به سازماندهی دست یافته که زمینه‌سازی نیرومند جهت برساخت کنفدرالیزمی جهانی می‌باشد. زیرا ایستار و سازماندهی زنان تنها به بحث در این باره محدود نبوده و به رده‌ای جدی از پراکتیک رسیده است. جهت تنظیم پرسپکتیوی جهانی لازم است تمام زنان از اقوام و ملل متفاوت بیشتر از همیشه دور هم جمع شده و مبارزه‌ای مشترک را نیرو بخشیم.

    مشکلاتی را که از جنس، طبقه و استعمار ملل نشات می‌گیرد ویرانی جدی را به همراه آورده و عمق یافته است. این ویرانی‌ها به معنای به وجود آمدن پرتگاه‌هایی است. پرتگاه‌های اجتماعی میان زن و مرد افزایش یافته است، پرتگاه میان دست‌رنج-ارزش وسعت یافته است، پرتگاه میان استعمار، ملت و ملت هژمونگرا بیشتر شده است. جدای از این نیز دخالات نیروهای هژمونگرای منطقه‌ای و جهانی دولت-ملت نیز اضافه شده است. عدم امکان تداوم خویش یا کائوس و بحران نام برده شده که به عنوان بحران سیستم جهانی نام‌گذاری شده است، در رویدادهای خشونت‌آمیز، جنگ‌ها، کوچ، کورونا، ویرانی‌های اکولوژیک روزانه بیش از پیش انعکاس می‌یابد. سیستمی که در وضعیت بحران قرار گرفته باشد بدین معناست که در مرحله‌ی از هم‌پاشیدن و ضعیف شدن قرار گرفته است. مرحله‌ی بحران و کائوس توانایی ایجاد آلترناتیوی نیرومند را نیز دارد. هنگامی که از مرحله‌ی گذار سخن می‌گوییم، نباید به عنوان مدت زمانی کوتاه نیز فرض شود. فاشیزم به رژیم زمان بحران موجودیت می‌یابد. در چنین مواقعی هیچ چیز به مانند گذشته ادامه نخواهد یافت. سیستم استعمار نیز آنگونه که باید نخواهد توانست به فعالیت بپردازد و در وضعیتی غیر قابل کنترل و نظارت خواهد بود. این بدان معناست که سیستم حاضر در حال پوسیدن است. مشکلات اجتماعی، گرسنگی، امنیت، تندرستی، آموزش در حد چشم‌گیری آشکار گشته است. هم بیشتر از هر زمان نقض حقوق صورت خواهد گرفت و هم آلترناتیو آن نیز نیرومند خواهد شد. جهت روی پا نگاه داشتن سیستم، گردانندگان سیستم جهت کنترل و از دست ندادن حاکمیت خویش به زور و خشونت دست زده و حتی به شیوه‌ای آشکار به انجام آن می‌پردازند. به دلیل آشکار گشتن سیاست‌های هژمونیک و استعمارگرانه که با استتاری مخصوص سیستم انجام می‌گرفت، از آن پس سیاست‌های ضد جامعه و خلق دیگر به صورت خشونت آشکار انجام می‌گیرد. به چنین مرحله‌ای می‌توان مرحله‌ی فاشیزم نیز گفت.

    بنا به ذات سیستم کاپیتالیزم تمام دولت-ملت‌ها دارای ذهنیتی فاشیست می‌باشند. اما هر زمان آشکارا با شیوه و متدهای فاشیزانه‌ی خویش را در برابر جامعه به کار نمی‌برند. بلکه هنگام آگاهی یافتن از پا نهادنشان به مرحله‌ی نابودی و علم به وضعیت غیرعادی و مشکلِ قرار گرفته در آن و همچنین پی بردن به ضعف‌هایشان به عنوان چاره به خشونت‌بارترین شیوه به اعمال فاشیزمی بدون لزوم استتار خواهند پرداخت. برخی مواقع نیز جهت بدون مشکل بر سر تخت نشاندن مردان سیاسی اقتدار، از روز نخست به روی حکم آمدن شروع به اعمال فاشیزم می‌کنند و سپس به مرور زمان طرز خود را نرم می‌کنند. برای با هم زندگی کردن دولت-ملت و جامعه انواع رفرم و شیوه‌های نرم به کار گرفته می‌شود. امروزه دولت ملت‌ها چنین شیوه‌ای را به کار گرفته‌اند. رژیم استعماری ایران نیز برای جلوگیری از نارضایتی‌های مدنی، قبل از همه بر زنان و به طور کلی بر تمام اقشار جامعه فاشیزم، اعدام، خشونت، کودک همسری، گرسنگی و بیو اقتدار، فقر، فحوش، قتل‌عام کولبران و از این قبیل را به عنوان شیوه‌ی اساسی در پیش گرفته است.

    چنین دشمنی در برابر زنان که از سوی رژیم ایران و دولت-ملت‌های دیگر اِعمال می‌شود، اوج‌گیری فاشیزم است. در شرایط تحکم فشارهای رژیم استعمارگر ایران، فعالیت‌های سیاسی زنان و مشکلات پیش‌روی مبارزات زنان بسیار بیشتر خواهد بود. فشاری فاشیزانه و بی قاعده و قانون از سوی رژیم ایران در برابر خلق در حال انجام است. قتل‌عام و ویران کردن از شیوه‌های آنان است. در چنین مرحله‌ای در ایران تمام حقوق آزادی‌خواهانه و حتی لیبرال نیز به کناری گذاشته شده که آشکارا قابل روئیت است. مرحله‌ی استعمار، ملیت‌گرایی، جنسیت‌گرایی، دین‌گرایی و فاشیزم مرحله‌هایی هستند که تاثیرگذارترین و سرسخت‌ترین مبارزان در حال انجام است. این وضعیت در هرچهار بخش کوردستان در حال وقوع است. رژیم استعمار در ایران نیز به همان شیوه است.

    یورش‌ها و حملات نسل‌کشی که در برابر جنبش آزادی‌خواهی خلق کورد و خلق‌های خاورمیانه نیز صورت می‌گیرد نیز به همین دلیل است. تجرید اعمال شده بر رهبریمان که به حد شکنجه رسیده است نیز به همین دلیل است. زنان و خلق‌ها برای آزادی رهبری به پا خاسته‌اند. به سطحی جهانی رسیده است. به سخنی دیگر سطحی را که مبارزەی زنان جهان به آن دست‌یافته شایان اهمیت است. با چنین هوشیاری امروز 8 مارس‌ها به اوج خود رسیده‌اند. ما نیز به عنوان زنان شرق کوردستان جهت هوشیاری جامعه، بخصوص نه تنها محدود به مرحله‌ی حاضر که این امر هر زمان در راس اهدافمان قرار داشته و خود را رساندین به تک تک زنان جامعه‌مان در شرق کوردستان، سازماندهی، همبستگی و نیرومندی زنان  از اولویات فعالیت‌هایمان می‌باشد. بنیاد قرار دادن چنین امری بسیار مهم بوده و باید اینگونه نیز به آن نگریسته شود. استعمار و فاشیزم یا تسلیمیتی به تمام معنا و یا مرگ با تحمیل می‌کند. هم سیاست رژیم استعمارگر ایران و هم سیاست جهانی دارای چنین ماهیتی است. در ابتدای آغاز قرن 21 ترس چنین رژیم‌هایی آغاز به حرکت نمودن زنان و خلق‌هاست. استعمار، سیستم‌های هژمونگرای مردسالار و فاشیزم، در وحله‌ی اول تمام تدابیرشان در برابر زنان است. جهت اعمال خشونت، نسل‌کشی، تجاوز، تعرض، فحوش تحمیلی بر زنان و کودکان، صیغه، ازدواج سفید، بردیل(زن به زن)، به کار آوردن آنان در جامعه و ترد وی از سیاست هرگونه تدابیر قانونی اتخاذ می‌شود. با مشاهده‌ای دقیق تر خواهیم دید که هر اندازه جنگ در کوردستان و خاورمیانه شدت می‌یابد، موازی با آن نیز دشمنی علیه زن در هر کشوری به طور هم‌زمان انجام می‌گیرد. باری دیگر فشارهای سیاسی، قانونی، اجتماعی، اقتصادی و تدابیر برنامه‌ریزی و عملی می‌شوند. تمام این سیاست‌های جنسیت‌گرا و فاشیزم، که بر آن است تا زنان را تنها به عنوان زمین دونلنمه و ماشینی جهت به دنیا آوردن فرزند در واقع همان ذهنیت به وجود آوردن جامعه‌ی گلّه است. به طور سیستماتیک نقطه‌ی حرکت فاشیزم همانا ابتدا زنان را هدف قرار دهید آغاز می‌شود. هر آنچه که مدام تکرار شده و اعمال آن دارای نظمی شده باشد به معنای سیستماتیک شدن آن است. آنچه علیه زنان انجام می‌گیرد امروزه تنها در چهارچوب قتل‌عام و جنایت‌ها، خشونت‌های فیزیکی و جنسی مورد بحث قرار نمی‌گیرد. بلکه نسل‌کشی زنان و جامعه موضوع بحث است. چنین خشونتی که علیه زنان انجام می‌گیرد، نسل‌کشی زنان و جامعه به شیوه‌ای استراتژیک در سراسر جهان اعمال می‌شود. زنان جهان نیز در برابر چنین امری نیروی تحول آفرین عظیمی می‌باشد. در هر مکانی با سازماندهی خویش و کمپین‌ها در برابر آن مقاومت می‌کند. دارای ادعا و نیروی تغییر و تحول هژمونگرایی مردسالار است.

    کوتاه سخن اینکه جنبش‌مان در روژهلات کوردستان 8 مارس2021 را در چارچوب کارزاری که با شعار “با همبستگی زنان به نسل‌کشی زنان پایان خواهیم داد”  اعلام نمودیم، پیشوازی کرده و با این ادعا سال نو مبارزات را آغاز نمودیم. با توجه به تمام این موضوعات، تمام زنان جهان به سطحی از هوشیاری دست یافته‌اند. در ایران و تمام کشورهای جهان نیز استعمارگران به طور مستقیم در برابر زنان مرتکب جنایت جنگ می‌شود. جنایت جنگ در برابر زنان اعمال می‌شود. در 8 مارس 2021 تمام زنان در میدان‌ها علیه استعمار هژمونگرایی مردسالاری یک‌صدا فریاد برآوردند. به مناسبت 8 مارس تمام رهبران دیکتاتور در برابر مبارزات عدالت- دموکراسی- برابری و آزادی زنان محاکمه خواهند شد. در شخص آنان علیه تجاوز، خشونت، قتل‌عام‌ها، و سیاست‌های نسل‌کشی زنان مبارزه صورت می‌گیرد. در شخص این اشخاص تبعیض علیه زنان که به حد نژادپرستی رسیده است، محکوم می‌شود. در هرچهاربخش کوردستان نیز راهپیمایی‌های آزادی برای “آزادی رهبر آپو” مانند سیل به خیابان‌ها خواهند ریخت. جهت پایان بخشیدن به از هم پاشیده‌شدن‌ جامعه نسل‌کشی علیه زنان، در هر چهار بخش کوردستان نارضایتی‌های زنان اوج گرفته و به سطحی از پولتیک بودن دست‌یافته و با زنان جهان نیز همبستگی ایجاد نموده است. تمام این پیشرفت‌ها را به رهبر آپو، همراه حقیقی زنان، مدیونیم. ما زنان امید خویش را با دست‌رنج خویش به دست خواهیم آورد. امیدواربودن، مقاومت‌های عظیم و روزانه را، فعالیت‌های نیرومند و گسترده، با مجادله‌ی خویش به دست آورده و خواهیم آورد. بدون شک بر این امر واقفیم که امیدمان به همان اندازه که به وجود آوریم، وجود خواهد  داشت. زنان با علم بر چنین موضوعی در 8 مارس در تمام عرصه‌ها به سِیلی از قهر و کینه تبدیل شدند. در نوروز زنان هم این را به اوج خواهند رسانید.

    نیروهای ضد سیستم کاپیتالیست، امید و آینده‌ی خود را در موج آزادی زنان در خاورمیانه با مرکزیت کوردستان می‌بینند. کاپیتالیسم هیچ وقت نتوانسته در خاورمیانه جای‌گرفته و مورد قبول واقع شود، لیکن در هر فرصتی به ویران کردن و یورش بر خاورمیانه پرداخته است. امروز نیز در شخص زنان کورد شاهد موجی نوین از فریاد مقاومت علیه خویش خواهد بود. رهبر آپو به عنوان رهبر انسانیت پدید آورنده‌ی چنین امید و زمینه‌ی زندگی آزاد می‌باشد. از آن روست رهبر آپو می‌گوید :”نام دیگر امید و مقاومت، زن است”. زن کورد در عین حال برای تمام زنان جهان و انسانیت نیز امیدی تازه است. زنان و خلق‌های تحت ستم، با فرهنگ غنی خویش، خواهند توانست که در روژهلات کوردستان و هرجایی رژیمی سیاسی بدون دولت-ملت را برسازند. پارادایم مردانه در حال افلاس بوده و به بن‌بست رسیده است. این قتل‌عام و نسل‌کشی- جنایت‌های علیه زنان پایان سیتم هژمون‌گرای مرد را به همراه خواهد آورد. پارادایم آزادی‌خواه زنان به پیروزی خواهد رسید. ملیتانی زنان که ذهنیت و هوشیاری وی در باب مجادله‌ی جنسی شفافیت یافته و جنبش سازمان‌یافته‌ی زنان که بر هدف خویش متمرکز شده است، سرنوشت جهان را تغییر خواهد. جهان را زنان آزاد نجات خواهند داد.



    کژار