این منشور تدبیر است یا امید؟؟
22 دسامبر, 2016بدون شک هرکسی که سرش را بیشتر بلند میکرد، بیشتر در رویارویی با این هوای مهآلود قرار میگرفت. همهی آنانی که به این هوایِ مسموم،آلوده نشده بودند و تنها راه را مقاومت در برابرش میدانستند، بعنوان مانعی در برابر دولت شناخته شدند. روزبه روز شاهد تلاشهای دولت به منظور از بین بردن افرادی بودیم که به این سیاستها تن ندادند و همچون خطری بزرگ، دولت را تهدید مینمودند. بارزترین نیروهای مقاوم و مبارز در برابر دولت، زنان و جوانان بودند. در طول این 4 سال، شعارهای دولت برای بهبودِ وضعیت زنان پررنگتر و در مقابل در عمل، ناتوانتر میگشت. دولت سعی مینمود با رنگ و لعابی که بر روی سیاستهای خویش زدهاست، وضعیت و موقعیت درون جامعه را پنهان نماید. در طول این مدت، خندههای پشتِ برجام و پسا برجامِ برون مرزی، سایهاش را بر روی سیاستهای درون مرزی انداخته بود! هر روز بر تعداد زندانیان زن، افزوده میشد و در این بحبوبهی دستگیری فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … زنان، مسئولین دولتی از نبود مشکلِ سیاسی و زندانیان سیاسی دم میزدند. دست و پنجه نرم کردن روزانهی زنان با طناب دار، سنگسار، خودکشی، خودسوزی، اعتیاد، اسید پاشیهای زنجیرهای، ارتش زنان بیکار، قتلعام زنان، کارتون خوابها، صیغه، مشکلات و موانع دولتی در تمامی عرصهها و عدم برخورداری از ابتداییترین و کوچکترین حقوق خویش، را تنها میتوان سیاستِ دولتی دانست که روز به روز تدبیرش برای کمرنگ نمودن حضور زنان و تضعیف ارادهی آنان بیشتر میشد که امید را نابود سازد. زنان در طول این چهار سال مجبور گشتند که حتی برای بدست آوردن برخی از حقوق ابتدایی، همچون حضور در هم خوانی، دوچرخه سواری، حضور در استادیومها و … مبارزه کنند. در طول این چهار سال، دولت پیاپی از حقوق زنان صحبت مینمود، درحالیکه همهی برنامههایش در راستای عدم حضور زنان در سیاست و اجتماع بود. اکنون نیز با نزدیک شدن به انتخابات، دوباره مطرحنمودن منشور بوی وعده وعیدههای دولت روحانی در انتخابات گذشته را دارد تا بتواند باردیگر از طریق مطرح ساختن برخی از مسائل حساس جامعه، مهرتایید را بر بقای خویش بزند.
به مفاد منشور بنگریم، فراتر از وظایف و مسئولیتهای دولت در قبال زنان در این منشور، از وظایف زنان در قبال دولت سخن به میان آمده است، بعبارتی از زنان خواسته میشود در برابر مادههای منشوری که بر مبنای قوانین اساسی تنظیم گشتهاند، مسئولیت خویش را به بهترین شیوه بیان دارند! اما یک سوال؟؟ در حالیکه دولت، با تصویب قوانین شرعی و قانون اساسی در طی بیشتر از 36 سال در تلاش بوده که با به انزوا کشاندن زنان در واقع جامعه را نیز به تسلیمیت وا دارد، این منشور تا چه اندازه میتواند پاسخگوی نیازهای زنان باشد؟ برخی از مفاد منشور از تشکیل خانواده و اهمیت آن صحبت نموده است. از همینرو بهترین امر را برای زنان، همان تشکیل خانواده و بهترین مکان را برای آنان، فضای خانه و بعبارت بهتر همان آشپزخانه دانسته است تا بتوان او را بهتر از فضاهای عمومی و اجتماعی دور ساخت. از انتخاب پوشش برای زنان صحبت نموده است، آنهم پوششی باب دل دولت و در عین حال اسلامی ایرانی! علاوه بر این نیز از مطالبات اساسی زنان با هویت گوناگون ملی و آیینی و وضعیت آنان در زندان و … هیچ حرفی به میان نیامده است. میتوان گفت تمام پیشفرضهای خاصهی دولت را مطرح ساخته و از زنان خواسته که برای عملی ساختن آن نیز، وظایف خویش را انجام دهند. با توجه به این مفاد، چه تعریفی را میتوان از شهروند بودن زن، ارائه داد؟؟ زمانیکه مرزهای ایجادگشته توسط ذهنیت مردسالارانه، موجودیت زن را مشخص سازند و زنان را مجبور به انتخاب بین بد و بدتر نمایند و این وضعیت را نیز دموکراسی بخوانند، حقوق شهروندی چه معنایی خواهد داشت؟؟ اگر زنان پیشگامان توسعهی کشور هستند و کلید پیروزی را در دست دارند، پس لازم است زمینههای فعالیت آن آنان فراهم آید. از یک سو از حضور زنان در مجلس صحبت میکنند، از یک سو در همان مجلس، به زنان توهین میشود و دولت دم نمیزند؛ هم اکنون بسیاری از نیروهای دولتی از حضور زنان در مجلس و بیشتر شدن تعداد زنان در مجلس سخن میگویند، اما آنچه که لازم است بدان توجه شود، این بوده که همان زن برای ورود به مجلس، از غربال مردانه عبور نمودهاند تا توانستهاند به آنجا راه یابند که گر غیر این باشد، چرا دولت از نیروهای فعال زنان در جامعه می هراسد؟؟ دولتی که پیرسالارانه و پدرسالارانه حکم میکند و سیاستهایش در راستای ترویج ضدفرهنگهای مردسالارانه میباشد، چگونه میتواند مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق زنان باشد؟ هنوز پاسخ دولت در برابر تمامی مطالبات زنان در هر عرصهای، زندان است، روز به روز به تعداد اتاقهای حبس ذهن افزوده میشود، در این صورت چگونه میتوان از تنوعات و تفاوتمندی صحبت نمود؟ در منشور از انتخاب آزاد زنان صحبت نموده است، اما هنوز بحث بر ازدواج زنان در زیر 13 در مناطق گرمسیر و سردسیر است است و روز به روز به مادران کودک افزوده میشود. زنان در وضعیت خفقانباری که دولت حاکم نمودهاست، برای دفاع از خود، بهای گرانبهایی که جانششان است را میدهند. بطور خلاصه میتوان گفت در طول این مدت، ما شاهد حرف تازهای برای بهبود وضعیت زنان نبودهایم. آنچه که روزانه بارزتر گشته است، افزایش خشونت علیه زنان بوده است که با قوانین و فتواهای مجتهدان مشروعیت یافته است و در نهایت راه برای عملی ساختن برنامههای دولت هموار ساخته است. با بررسی وضعیتِ کنونی زنان و وعده وعیدهای روحانی که در راستای بهبود وضعیت زنان در کشور داده بود، میتوان این سوال را پرسید که آیا این به این منشور امید بست یا اینکه روحانی تدبیری برای بقای خویش در آینده میاندیشد؟ و در نهایت میتوان اینطور گفت بدون حلقهی گمشده« که همانا زنان میباشد» نمیتوان زنجیرهی آزادی را بههم پیوند زد و از حقوق شهروندی صحبت نمود.
رزرین کمانگر
عضو کمیتهی دیپلماسی جامعهی زنان آزادشرق کوردستان KJAR