مقولات متعلق بە گذشتە شرم‌آور، کریە، بد و اشتباە هستند
25 نوامبر, 2023رهبرآپو
جهت درک بهتر، سطح و احساسی را کە همە با آن آشنا بودە و شاید هم بسیار آرزوی آن را داشتە‌اید، روشن‌تر نماییم. این را بسیار برزبان راندیم. احتیاجی بە احساسات بی‌بها وجود ندارد و نباید حتی بە آن امکان نیز دادە شود. شاهد نابودی احساس و محبت هستیم. هنگامی کە حاکمان بر تو یورش می‌آورند، در عین حال مانع احساسات، دوست داشتن و حتی گریەکردن طبیعی و انسانی تو می‌شوند. در مقابل استعمارگران نباید خندید و گریە کرد، باید همانند یک مجسمە ایستاد. ساختار استعماری اجازە یک احساس طبیعی را نیز نمی‌دهد. می‌خواهیم معنی رابطە و احساسات شما را درک نماییم. من نیز آن وضعیت غیرطبیعی را داشتم اما با تحلیل شخصیت خود بە این وضعیت رسیدم. تا بە حال نیز مبارزەای را برای احیای احساس و محبت انجام می‌دهم. حقیقتا برای من بسیار دشوار است. درحالی کە روزانە با این همە مشکلات ناشی از مسائل جنگ، ارتش شدن و نظامی باید این رفقایمان را دوست داشت؟ چگونە باید روابط آن‌ها را از روابطی منطبق بر “قانون حیوان باربر” و یا “قانون سگ” بیرون آورد و مبدل بە روابطی انسانی‌تر و قابل قبول نماییم؟ در مقیاسی باورنکردنی بە احساس انسانی علاقە داشتە و سعی بر پیشبرد آن دارم. زیرا آن‌قدر تحمیل روابط سطحی وجود دارد کە برخی را بە خیانت، برخی را بە حماقت و برخی دیگر را بە هرگونە فرمایگی کشاندە و کریە می‌نماید. در طرز تفکر و نگرش من ویژگی احتراز از زشتی بە صورت محسوسی وجود دارد.
از همان اوان کودکی بە این سو معتقد بودم کە یک شخص مجبور است کە بە صورت صریح سخن بگوید. در حیات خویش از شفافیت برخوردار بودە و هدف از کار خود را بە صورت آشکار درک نماید. باید زیبا و تاحد ممکن توجە دیگران را بە خود جلب کند. باید مشخصا خاطرنشان کنیم کە اساسی‌ترین دلیلی کە ما را بە سوی انقلاب کشید، دیدن کراهت و زشتی همەگیری بود کە خانوادە و اطرافیان را در برگرفتە بود و سبب ایجاد واکنشی در من گشتە بود. زن و مرد در نظرم سمبل‌هایی زشت بودند. تا بە حال نیز بە یاد دارم، در آن روابط زشتی را می‌دیدم و از آن متنفر می‌شدم. در مورد روابط موجود در زندگی همسایەهایمان آن را بە معنی می‌دیدم. آن را عیب بزرگی پنداشتە و می‌گفتم اینان چگونە این زندگی را برازندە خود می‌بینند؟ همانطور کە گفتم این سرگذشتی طولانی دارد، باید بە صورت جداگانەای آن را توضیۆ داد.
تمام این موارد مرا بەسوی انقلاب و حزبی انقلابی سوق داد. در زیر بار شرمی کە احساس می‌کردم، بە انقلاب تمایل یافتم. شما نیز در نتیجە یک امر عیب بە صفوف پیوستید. سرزمین‌تان ویران گشتە و خلق‌تان دچار هرگونە وضعیت شرم‌آور و منفوری شدە است. معایب بزرگی دارید. این مسئلە همانند سطح کلی جامعە، در نهاد خانوادە نیز بە این شکل است. یعنی همە جا مملو از عیب، زشتی، بدی و اشتباە است. مبارزە در برابر تمامی این موارد انسان را بەسوی نیکی، راستی و زیبایی‌ها می‌کشاند. از جنبەای دیگر نیز زندگی متوقف گشتە است. بنابراین سعی خواهید کرد کە بە این شکل زندگی را ادامە دهید. با این اصطلاحات خود را بە بوتەی نقد بگذارید. در کدام سطح از زیبایی هستید؟ کدام جنبە شما از صورت خود خارج نگشتە، اشتباە حرکت نکردە و تحریف نشدە است؟ چەچیز شما بە بازی گرفتە نشدە است؟ نقد تک تک شما کار چندان دشواری نیست. می‌توانم نشان‌دهم کە تا چە اندازە در اشتباە، زشتی و بی‌شرمی فرو رفتەاید.
من قدرت خود را از تحلیل این موارد می‌گیرم. وقتی شروع بەکار کردم، نە اسلحەای داشتم و نە ثروتی. در صورت توجە می‌بینید کە من با سطح برخورد خویش نیرومند گشتم. نیروی تأثیر بر انسان‌ها را اینگونە کسب نمودم. بەراستی یک قروش پول و یک فشنگ نداشتم، حتی بدهکار بودم. یک فرد در خانوادە از من پشتیبانی نمی‌نمود. اگر علی‌رغم این، موفق بە تأثیر گذاری شدە باشم، پس لازم است دلایل آن را درک کنید. نمی‌توانید ادعا کنید کە با کارهای معینی شما را فریب دادم. شما نیز همانند سیستم حاکم فریب نمی‌خورید. بسیار منفعت طلب هستید. اگر مطابق منافع شما نباشید، حتی یک قدم برنمی‌دارید. درواقع در شما چندان حالات دیگر و رومانتیسم وجود ندارد. بەطور حتم برخی اقدامات را بە سبب این کە در جهت منافعتان است انجام می‌دهید. رفتار ما کمی متفاوت است. بەنظر من فرار از عیب، ایجاد رابطە با علم یعنی گرایش بە حقیقت و فرار از زشتی، احساساتی بسیار سیستماتیک هستند. من مرگ را برزندگی زشت ترجیح می‌دهم. تفاوت قائل شدن میان همە، خواە زن باشند و یا مرد، براساس میزان اعتقادش [بە ارزش‌های انقلابی] است. این یکی از معیارهایم است کە هر زمان بخواهم بە فردی نگریستە و وی را ارزیابی می‌نمائم، این رفتاری علمی است. تمام این موارد، اینگونە ساختار شخصیت طبیعی ما را دگرگون می‌سازند.
این اصطلاحات تا چە میزان روشن شدە و حق آن‌ها ادا گشتە و بە چە تناسبی بەسوی حقیقت سوق دادە شدەاند؟ این موارد را درمورد خود بە اجرا بگذارید. اگر شخصی حقایق سیاسی، تشکیلاتی و نظامی را بە بازی گرفتە و پیوند آن‌ها را با حقایق قطع نماید و اگر تا آخرین حد بسیاری از مقولات را بە صورت زشت، غیراخلاقی و پست بپذیرد و قبول نماید، قطعا بەغیر از یک مبارز و مبارز می‌تواند بە هرشخصیت دیگری درآید. اما اگر اندکی شخصیت خود را با معیارهای انقلابی پرورش دهی آنگاە موفق می‌شوی. انگاە ثابت می‌گردد کە انسانی باهوش، آزاد و با ارزش هستی. در این صورت، هر کس طرفدار تو بودە و دوستت خواهد داشت. آشکارا می‌گویم کە این قانون زندگی است.
درحال حاضر می‌توان کمی بە من احساس علاقە نمود. من تا حدودی شانس زندگی دارم. فکر‌می‌کنم از نظر مادی و معنوی تا حدودی این گونە هستم. مورد توجە واقع می‌شوم. حتی نظام حاکم نیز بە من توجە نشان می‌دهد. دیگر این نظام نیز بیشتر از قلع و قمع- کە بە اقتضای ضد انقلاب بودن خواهان آن است و علی‌رغم خواستە‌اش توان آن را نداشتە و نخواهد داشت- بە نقطەای رسیدە کە برایمان حق زندگی قائل هستند. تمام این‌ها مقولات مهمی هستند. اگر شما می‌خواهید کە قهرمان شوید، مجبورید کە قدرت چارەیابی را در خود توسعە دادە و شخصیت خود را اینگونە پیشرفت دهید. مسئلە کسب خصوصیات یک مبارزPKK نیز بسیار مهم است. جنبش PKK جنبش قهرمانی است، از نظر علمی نیز اینگونە است. اعضای آن باید برازندە قهرمانی باشند و یا بە شیوەای هدفمند در راستای قهرمانی زندگی نمایند. این نیز شیوەای است کە ما خواهان توسعە آن هستیم. در واقع شیوە قهرمانی از نظر تاریخی، اجتماعی و واقعیت سیاسی، نظامی امروزین ما یک اجبار است. یک قهرمان نمی‌تواند خود را کوچک پنداشتە و بە شکلی سطحی مبارزە نماید. همەچیز شما را ناچار از قهرمان شدن و مبارزە کردن می‌نماید. این نیز یک قانون است. شیوەای نیست کە من ایجاد کردە باشم بلکە شیوە رسیدن بە زندگی آزاد و قانون آن است.
من از این برخورد خویش لذت نمی‌برم، نظراتم را نیز جهت شکنجە بە شما ارائە نمی‌نمایم. با آرتیست شدن خود را بە شما نمی‌قبولانم. درواقع سعی می‌کنم کە خود را مطابق قوانین مطلق زندگی آمادە کنم. برخی از قوانین زندگی وجود دارند و مرا مجبور می‌کنند کە آن‌گونە باشم. اما شما در پی کدام قوانین هستید؟ مطابق کدام قوانین زندگی می‌کنید؟ قوانین شما بە نسبت زیاد قوانینی بد، کریە و شرم‌آور هستند. یک انقلابی بە هیچ‌وجە نمی‌تواند این‌ها را قبول نماید. از این نظر مجبور هستیم کە در مبارزە درونی خود پیروز گردیم.