رهنمود رهبر آپو

مشهود است کە کوردها تاکنون درکی از عشق نداشتە و عشقی را تجربە نکردەاند. حتی مم و زین احمدخانی از کنار عشق هم گذر نکردە است. بەجای عشق، از گفتە دیگری استفادە شدەاست. فرجام اینکە، زین زبان بستە حتی قادر بە ایستادن روی پای خود نبودە و مم هم نمی‌تواند دو گام بردارد. یعنی دارای هیچ‌گونە توانی نیست. در آن داستان و عشق کلاسیک بزرگ، عشق دیگر بە وضعیتی گرفتار آمدە کە بحث ناپذیر است. خلاصە اینکە، هیچ کس قادر نیست در مورد یک عشق زیبا چیزی بە نگارش در بیاورد. اکنون چندان مهم نیست کە ما در اینجا تا چە حد عشق را آفریدە و یا نیافریدەایم، ام دارای یک ادعا و عمل گرایی هستیم. سعی می‌کنیم با زن این را تحقق بخشیم. مهم نیست چە کسی چەنامی بر آن خواهد گذاشت، من آمادگی خود را اعلام داشتم. همراهان مان، زنانی را کە از آنها تأثیر پذیرفتە و کسانی کە بر آنها تأثیر گذاشتەایم نیز در عرصە میدان هستند. بدون شک شاید هم آنها انتظار بیشتری از من دارند، اما آنچە در ما بە تحقق رسیدە، همین است. خواستم بدین وسیلە، در حدی کە انتظار می‌رود، نمایانگر انسان بودن و حتی مرد بودن باشم.

“کشتن مرد” یکی از گفتەهای من است کە طی سالە گذشتە بطور فراوان آن را بکار گرفتم. کشتن مرد بە معنی کشتن همە جانبە مردی است کە در مقابل زن، موضعی پلید بسان یک ستمکار، مستبد و مصرف گرا را داراست. هر مردی، بەخصوص مردهای صفوف ما ناگزیرند آگاە باشند. با مردهایی کە درمقابل زن این گونەاند چکارکنم؟ این مرد بودن در واقع، مردبودنی است کە چیزی از دستش برنمی‌آید. قادر بە انجام جنگی درست و حسابی نبودە و نمی‌تواند یک تاکتیک درست و حسابی را اجرا کند. روشن است کە این مرد نزد دختران و زنان بیدارشدە کورد بی‌ارزشند؛ در مقابل عظمتی بە مانند زیلان، مرد بودن کلاسیک هیچ ارزشی نخواهد داشت.

همە باید بدانند دیگر انقلاب از برخورد مبنی بر صرف غرایز جنسی با یک زن گذار کردە است. دیگر باید درک نمود رویدادی کە بە منزلەی زن تعریف می‌گردد سرنوشت ساز و عمل محور می‌باشد. بە این سبب، بە میزان رک‌گویی، ارتقای خود بە جایگاهی قریب بە برابری و آزادی مهم است. بجز این بە هیچ‌وجە دیگری با زن نمی‌توان وصال و گفتگو نمود. اگر احترام، بزرگ منشی و ثباتی وجود داشتە و مردهای مان مستلزمات این را بجای آورند، می‌توانند یک زن بیابند. چرا تا این حد زنان بە ما پایبندند؟ عموما مردهای مان حسودند. حتی پایبندهای بزرگ هیچ مشکلی برای من تشکیل نمی‌دهد. مسئلە مهریە در جامعە این طور است، در صفوف ما نیز با پناە جستن و نمایش مقام و قدرت، نمی‌توانید یک زن را بە دست بیاورید. راە بە دست‌آوردن یک زن، بە شیوەای خواهد  بود کە زیلان خویش را صرف آن می‌کند.

اگر توجە کنید من و این همرە زن‌مان باهم هیچ‌گونە آشنایی نداریم، اما توانستە بزرگ‌ترین پایبندی‌اش را نشان دهد. این یک نکتە بسیار مهمی است. سعی می‌کند چگونە بودن مرد برای زن را روشن سازد. اگر اندکی بتوانید آنچنان باشید، معلوم است کە یک زن چگونە می‌‌تواند پایبند گشتە و نەتنها این، بلکە چگونە قهرمان گردد. اگر قادر بە درک این نشوید، بطور یقین نمی‌توانید خود را مرد بنامید. در یک جایی دیگری خارج از صفوف‌مان شاید بتوانی خود را مرد بخوانی، اما در واقعیت خویش امیدواریم کە این را برای تمامی خلق‌مان بە ارمغان بیاوریم. ابراز احترام بە این شخصیت نیز بە گونە دیگری امکان پذیر نیست.

همچنین بە این هم بسندە نکردە و آشکار می‌سازد کە نمونە انسان نوین برای یک زن تا چە حد مهم است. اگر وجدان و اندکی هم قدرت دارید، بایستی از خودتان بپرسید کە من مدام نگویم زن طبق امر و خواستەهای من چطور باشد، پس من چگونە مطابق زن باشم؟ حال باید این پرسش سرنوشت سازتر را بپرسید کە چرا از هر نظر زن باید طبق میل تو باشد؟ آیا برای این است کە کمی صاحب پول، مال و ملک هستی؟ آیا بە این جهت کە کمی قدرت جسمانی داری؟ روشن است کە با این ها نمی‌توان هیچ گونە عشق و محبتی را بە دست آورد. این گونە شخصیت‌ها خواستار آن‌‌اند طی صدها سال زن را بە خود وابستە سازند. بفرمایید، علیە این، یک قیام بزرگ شکل گرفتە است. من بە این احترام قائل شدە و از انجام رهبریتش نیز احساس افتخار می‌کنم. از رهبربودن چنین زنانی نیز لذت فراوانی می‌برم. زندگی کردن این چنینی باآنها هیچ ایرادی ندارد. از تکوین ارتش زنان و  از اینکە بزرگ‌ترین پشتیبان آنها هستم نیز بە خود می‌بالم. چرا این‌ها با سخنانی ارزان ارزیابی می‌شوند، یاری رسانی بە تکوین ارتش چنین زنان قهرمانی چرا بە موضوع بختان مبدل می‌شود؟ زنانی کە هر کدام از آنها می‌توانند بە قهرمانی بزرگ مبدل گردند. چونکە همسر ندارید حسادت می‌برید، این مشکلی جداگانە است. شما هم قهرمانی کنید، شما هم شخصیتی طبق ر‌غبت زنان نمایان سازید کە این زنان هم همرە و نامزدتان شوند، اما این توان را نشان نمی‌دهید، البتە کە در این سرزمین زنی نخواهید داشت.

براین مبنا هرچە بیشتر از توانم استفادە خواهم نمود. من یک انتقام جویم. شما اصلا از کشورتان صیانت بە عمل نیاوردە، در راە آزادی، کاری از پیش نبردە و هیچ ارتباطی میان گفتار و کردار برقرار قبول نیست. شخصیت زیلان این را با خاک یکسان کرد. بەخصوص در صفوف حزب‌مان هرکسی باید بداند کە بیهودە، این سخنان بیان نشدەاند. اگر نیاز باشد مردبودنی را تحقق خواهم بخشید کە عموم زنان بتوانند بە آن پایبند شوند. بە حدی ارتقا می‌یابم. کە صورت هم می‌دهم. کە آنها از لحاظ معنوی توانمند گشتە و نسبت بە هیچ مردی احساس وابستگی نکنند. زنان با اشتیاقی بزرگ، این را نگاە خواهند داشت، اما این بە تنهایی کافی نیست. دلم می‌خواست کە تمامی مردهای مان، کم‌و بیش بر این اساس، در شخصیت خود احساسات و اندیشەهای همرهان زن را بە درستی بنمایانند.

از همە مهم تر نیز، زندگی بدون میهن، آزادی و بدون جنگ و پیروزی امکان‌‌پذیر نیست. برای همین، زنی هم در کار نخواهد بود. تا زمانی کە این درک نگردید، زیلان و زن ملیتان آزاد را نیز درک نخواهید نمود. می‌پرسم آیا در میان همە مردان و یا همرهان حزب‌مان کسی وجود دارد کە بخواهد با زن زندگی کند؟ ای کاش می‌توانستید زنی را دوست داشتە و اندکی بدین لحاظ دل و وجدان داشتید تا کە شخصیت‌تان کمی جان می‌گرفت! من می‌خواهم راهگشای این باشم. باید بدانید کە با سخن ارزان، مباحثی پیش کشیدە شدە، در موردمان ارزیابی‌های نادرستی انجام خواهد شد و می‌خواهند راهگشای این باشند.

زن هستی‌‌ای است کە باید شرافتمندانە و مقدس و همراە با ارزش‌های عظیم با او زندگی کرد. می‌خواهم معنای این را دریابم. آیا می‌توان مشارکتی ارزشمندتر از این در زندگی داشت؟ اگر دلیری و مردانگی دارید، آیا کوششی ارزشمندتر از این وجود دارد کە  در این مورد خود را نشان دهید؟ طی یک سال اخیر خواستم این گونە احساس و اندیشەها را از هر لحاظ رشد دهم. با اندک موفقیت‌های کسب شدە در جنگ، خودستایی نخواهیم کرد. در واقع، از این‌ها هم ناخرسندیم. هیچ‌گاە از دیدگاهی سادیسمی بە جنگ نگاە نکردەایم. نمی‌گویم چون بە سرباز و خائن ضربە وارد می‌سازیم، لذت می‌بریم. بە این جهت کە این‌ها در مقابل زندگی  بە مثابە مانعی قد علم کردە و لحظە بە لحظە می‌خواهند ما را امحا کنند، با آنها در جنگیم. وگرنە در این جهان، اگر کسی فاقد توان جنگ وجود داشتە باشد، آن نیز منم. چرا کە زندگی راە دیگری ندارد. در این بارە هر روز فراخوان دادە و می‌گویم از طریق راهکاری انسانی، یعنی بدون کشت وکشتار و تخریبکاری، چندی ازمشکلات این خلق را با گفتگو حل و فصل نماییم، اما این‌ها قلب ندارند، بی وجدان‌هایی بزرگ‌اند. حتی نمی‌خواهند درک کنند حقوق یک خلق کدام‌اند، حسرت و آرزوی انسان‌های تحت فشار چیستند. تحت لوای” اتحاد و تمامیت ملی” مفهوم” یک خلق نابود شود، کلیە انسان‌ها از زندگی حذف شوند” مطرح می‌باشد. این، برای آنها گویا شرافت است. با بسیار خوب بر این شرف واقفیم؛ نمونەهای تاریخی این بسیارند.

ما جهت دفاع از خود وارد جنگ با چنین قدرت‌های ظالمی گشتەاین کە جز فروپاشی و امحا کردن ناحق و کورکورانە، هیچ هدف دیگری ندارند، اما جنگ اصلی ما جهت معنا بخشیدن بە زندگی بربادرفتەمان است. این جبهە حداقل بە میزان جبهە جنگ دارای اهمیت بودە و براین باوریم کە یک زندگی دلپذیر، دوست داشتنی و همراستا با سطحی کە باید در روابط زن. مرد بە دست بیاید احتمال تحقق یافتن دارد. بە گمانم می‌توانم زن را بە صورتی کە شخصا قدرت تصمیم گیری داشتە و بە گفتوگو بپردازد، همچنانکە در شخصیت زیلان نیز مشاهدە شد قادر بە کسب ژرفای عاطفە و معنا باشد، پیشرفت دهم. سعی می‌کنم در این بارە بایستەها را انجام دادە کە این، صحیح ترین کار است، بەویژە برای جامعە ما یکی از مقدس‌ترین وظایفی است کە باید انجام گیرد.

نخست برای خلق و دوستداران محترم و ارزشمندمان و کسانی کە در مورد زندگی درون حزب‌مان می‌خواهند ژرفای مشخصی بەدست‌آورند، این‌ها را بیان می‌نماید کە اگرچە دشوار هم باشد، حتی از جنگ هم سخت تر باشد، خلاف بسیاری از آداب و سنن، ارزشهای روحی و یا اخلاقی و دینی کە بە آنها پایبندید باشد نیز، ناگزیرم راە زندگی نوین را بدین شکل بگشایم. می‌توان گفت دین، اخلاق و آداب‌مان چنین می‌گویند؛ برای من اینها مهم نیستند، زیرا این بی‌وجدان‌ها وطن‌مان، زندگی و زن و مرد را نابود خواهند ساخت. من چنین نیتی ندارم زندگی سهل و ارزان را تداوم بخشم. درست بە این صورت کە در اینجا برآن تأکید شدە، پایبند بە این مبدأ هستم کە ” باید ادعا و زندگی بزرگ باشد.” در راستای این مبدأ هر آنچە نیاز باشد انجام خواهیم داد. هیچ یک از افراد دیندار قادر بە انجام جنگی تا این حد بزرگ نیستند، ولی در پ.ک.ک یک دختر جوان ملیتان آزادی قادر بە نمایش این توان شدە است. در هیچ یک از آداب، سنن و اخلاقی نمی‌توان این عشق و وجدان را مشاهدە کرد. آری این، در اخلاق و آرمان آزادی نشان دادە شدە است.

عموم خلق، دوستداران و تمامی ملیتان های مرد و زن درون حزب‌مان، باید حول زندگی با رهبری متوجە یک تحول باشند. فروتنانە و درست زندگی کردن با زن بە جنگ هم قدرت خواهد بخشید. این، چنان کە پنداشتە می‌شود بە خود پرستی نخواهد انجامید. هر کسی تصورکند کە بە خودخواهی منتهی می‌شود در اشتباە است. با زن بودن، توجیەگر جنگ است. هرکس باید بداند کە درسال‌های اخیر بە میزان همراهی‌ام با زنان، بە همان اندازە نیز توانستەام رزمندەای بی‌امان باشم. مرد کلاسیک اگر زنی را گیر بیاورد، در یک چشم بهم زدن، بە جنگی کە در آن پیروز شدە خیانت خواهد کرد. این مرد، در نزد من بی‌ناموس‌ترین مرد است. این شخصیت می‌تواند یک زن هم باشد، اما هرگز فکرنمیکنم هیچ یک از زنان پیرامونم، مرا از جنگ حذف کنند. در اصل، خود زیلان بر همگان روشن است؛ با زیلان بودن یعنی انجام بزرگ‌ترین عملیات جنگ. آیا می‌خواهید با زن باشید، در این صورت باید بزرگ‌ترین رزمندە باشید. با بزرگ‌ترین میهن‌دوستی و بزرگ‌ترین آزادی همراە باشید. همچنین اگر زنی خواهان مرد است، بایستی با انسان نوینی کە در شخصیت من پرورش یافتە همراە باشد، یعنی بە مانند همرە زیلان باشد. جز این توجیە دیگری ندارد. نباید بگوید( درک نکردیم، توانش را نداریم.) آنچە را کە مقدس خواندە و قراردادی را کە بی‌نهایت در قلب و مغزمان بدان متعهدبودن می‌نامیم، این است.

من این را مانیفست زندگی نامیدم. از این پس در این سرزمین، زندگی میان زن و مرد این خلق، مطابق این مانیفست خواهد بود. با ظهور زنان ملیتان ارزشمندی، می‌خواهم اندکی بیشتر این را بە اثبات برسانم. خواستم با آوردن زنان دلیر جلوی دیدگان مردان و در صورت لزوم، تر‌غیب بیشتر آنها بە رزمندەبودن و اگر ممکن شد، کمی بە وجدان و جنگ فرا بخوانم. همچنین خواستم جهت پایبندکردن شان بە یک شور بزرگ بە زندگی، معنا و اهمیت زن را نمایان سازم. پیشرفت‌های محدودی انجام می‌گیرند، اما بەنظر من جالب اند. این زندگی آنچنان کە بسیاری‌ها می‌پندارند، بدون ژرفای فکری و وجود یک روح بزرگ آفریدە نشدە است. شهدای زن در پ.ک.ک مطابق این مانیفست ظهور می‌کنند. می‌خواستم پیروزی کامل این‌ها را تحقق بخشم. سعی می‌کنم همە چیز را نیز دیوانەوار انجام دهم تا قدرتم کفایت مرا داشتە باشد. ولی شاید این کافی نباشد. هرآنکە با شهدا سوگند پایبندی یاد کردە، در حد امکان در زندگی روزانەاش ادعامند و عمل گرا ظاهر گردد. بە نظر من حتی یک فرد عادی اگر مدعی و عملیات‌گری بزرگ شود، می‌تواند هم جلوە گر زندگانی و هم بە میزان نیاز رزمندە آن بودە و پیروزی را نیز قطعی سازد. در نخستین سال گرامیداشت آن شهید و عملیات بزرگ نوازیی قرار داریم.

بدوم شک گفتار همرە زیلان برحق بودە و ادعا و شور زندگی‌اش بی‌نهایت اصیل است. ما بدین جهت کە راهگشای این شدەایم ابراز خوشبختی کردە و چون پیروزی نهایی آن را تحقق نبخشیدەایم، هنوز در نگرانی و شرمساری بسر می‌بریم. اما جهت گذار از این نیز قطعا تلاش‌های بی‌امان‌مان را تداوم خواهیم بخشید. همچنانکە لحاظ بطور حتم نەتنها خط مشی جنگ، بلکە شخصیت پیروزمند زندگی نیز در مانیفست زیلان معنا یافتە است. از این پس، زندگی در تطابق با این مانیفست و این سوگند معنا خواهد یافت. ما کوشیدیم برغم کلیە نواقص‌مان، اشتباهات و خطاهای‌مان، ملزومات این را اندکی بجای آوریم. ایمان دارم کە از این پس با نزدیک‌تر شدن بە نکات درست، آگاهانەتر، جسورانەتر، هوشیارانەتر و بە منزلە انسانهای با احساس، بایستگی های زندگی را نیز بجای آوردە و بە میزان جنگ، پیروزی زندگی را نیز حتمی خواهیم ساخت.

٣٠ ژوئن ١٩٩٧