• برچسب‌ها:, ,

    فدایی بودن، راه باوری و حقیقت

    21 ژوئن, 2022

    ژیان هَردَم

       خداوند و ملیتان‌های زن آپویی که نام خود را با دست، عقل و احساس خود نوشته‌اند، همان خداوندان قرن 21 می‌باشند که سیما و صدای تمامی زنان و خلق فرودست می‌باشند. زیلان(زینب کناجی)، سما یوجه و زیلان په‌پوله همان زنان فدایی و قهرمانی‌اند که نام خود را با حروف طلایی حک نمودند. در ادبیات احزاب، سازمان‌ها و تمامی خلق‌ها، ما از آنان تحت‌عنوان شهدای جاوید یاد کرده و در عقل، دل خلق و رفقای خود جای گرفته و جادوانه‌اند. هر انسانی یک‌بار زندگی‌ می‌کند، و یک‌بار نیز می‌میرد پس آنچه اهمیت دارد، این است که چه بر جای می‌نهد. شهدا، فدایی میهن خود، رهبر خود، آزادی خلق خود و تمامی انسانیت‌اند. آنان شهدای جاودان‌اند و رهبر تمامی خلق‌هایند. ما با ادای احترام و عشق به پیروزی از آنان یاد کرده و تا آخرین قطره‌ی خون خود، ادامه‌دهنده‌ی مسیر و خط این شهدا خواهیم بود که با عشق به زندگی، خود را جاودانه ساختند. همان زنانی که خواب از چشمان اشغالگران بریده‌ و کابوس شبانه‌ی آنان گشته‌اند.

       این زنان فدایی، که هستند و به دنبال چه می‌گردند؟ این افراد نه به دنبال مال دنیا و نه پایه و جایگاهی‌اند. آیا جستجوگران حقیقت‌اند؟! آری، آنان دختران کوردی هستند که در دبستان رهبر آپو می‌خوانند و به خداوندان این قرن می‌مانند. آنان نیز انسان‌هایی هستند که با باور و اعتقاد به آزادی بزرگ شده و می‌شوند. چنان زنان قهرمانی‌اند که هر کس در برابر ایشان سجده کرده و تحت فرمانداری آنان حرکت می‌کند.

       رفیق زیلان، دختر کورد اهل ملاتیای شمال کوردستان است. در رشته‌ی دکترای روان‌شناسی مشغول به تحصیل است. قبل از پیوستن به سازمان در بیمارستان دولتی و در بخش رادیوگرافی مشغول به کار است. رفیق زیلان، مطابق آداب و رسوم جامعه ازدواج می‌کند، اما جوابی برای پرسش، جستجوی و خواست حقیقت و آزادی خود نمی‌یابد. در سال 1995 با اراده و عزمی راسخ، تصمیم به پیوستن به جنبش PKK گرفته و به منطقه‌ی درسیم رفته و به حرکت می‌پیوندد. همان منطقه‌ای که سالیان سال است که خاک ما، فرهنگ ما و اراده‌ی ما را به اشغال درآورده‌اند و رهبری را مورد سوءقصد قرار می‌دهند. در همین جاست که رفیق زیلان با عزم و اراده‌ای آزاد به اوج فدایی بودن می‌رسد و در حین انجام عملیات فداییانه‌ی موفقیت‌آمیز خود، 35 اشغالگر را از میان می‌برد. خود را در دل اشغالگران کوردستان منفجر کرده و به خوف و کابوس شبانه‌ی دشمن و اقتدار مبدل می‌شود. نام او دیگر بر سر زبان‌ دوست و دشمن جاری می‌گردد.

       خداوندی که دیگر نه‌تنها شخصیتی، بلکه احساس، اراده، عزم، جسارت و معیار زندگی آزاد و همچنین تاکتیک همدم است. رفیق حقیقی رفقایش و خود رهبری است. در واقع می‌توان گفت که رفیق زیلان، خط فدایی و ایدئولوژی زندگی آزاد است. شخصیت‌هایی چنین از دایره‌ی فکر و فلسفه‌ی آپویی گذار کرده و تمامی زیبایی‌ها را در شخصیت خود آفریده‌اند. رفیق زیلان علی‌رغم آنکه چنان تقدسی را در شخصیت خود گرد آورده، اما باز هم می‌گوید: “کاش از جان خود بیشتر چیزی داشتم تا فدا می‌کردم.” این خود آستانه‌ی اصرار عمیق و مبارزه‌ای بی‌همپا را نشان می‌دهد. رهبری می‌گوید: “زیلان برای ما وصیت است و آنان که آن دانشجویان را از یاد ببرد، خیانتکار است. زیلان په‌پوله نیز همان مبارزی است که نام رفیق زیلان را بر خود نهاد. اهل شرق کوردستان و از ارومیه بود که به جنبش آزادی پیوست. دختری جوان و خنده‌رو که هیجان زندگی آزاد را می‌زیست. با نام و قهرمانی زیلان بزرگ می‌شود. رفیق زیلان په‌پوله در هر مرحله‌ی زندگی خود، خط شهید زیلان و فلسفه‌ی آپویی را مبنا قرار می‌دهد. به زنی آگاه، متفکر، کامل و سرخوش آزادی مبدل می‌شود. هر جایی که شهید زیلان په‌پوله گام می‌نهد برای رفقای خود، هیجان و خروش، باور به پیروزی را ارمغان می‌آورد. همچون پروانه‌ای از پرواز بازنمی‌ایستاد و جستجوگر آزادی و عشق بود. برای شناختن، تطابق فکر و فلسفه‌ی رهبر آپو در شخصیت خود، همیشه در حال تلاش و مبارزه بود. برای انجام‌وظیفه و طی مسیری طولانی رو به سمت شرق کوردستان می‌کند. با سپاه پاسداران ایران دچار درگیری سنگینی می‌شود و در این جنگ و درگیری، پروانه‌ی جوان زخمی می‌شود و برای آنکه به دست دشمن به اسارت گرفته نشود، پیم بمب فردی خود را می‌کشد. نام و عملیات این انقلابی جوان، همچون بمب او در شرق کوردستان، منفجر می‌شود. ملیتان آپویی جوان به ترس و خوف دل جلادان رژیم اشغالگر کوردستان مبدل می‌شود. این شخصیت‌های انقلابی که دلی چون پولاد دارند برای تمامی زنان و زندگی آزاد در شرق کوردستان، ایران و برای تمامی انسانیت، شمع و روشنایی‌اند. تحت‌تأثیر همین مبارزین، ده‌ها دختر از شرق کوردستان به صفوف انقلاب می‌پیوندند و نام زیلان بر خود می‌نهند.

    دختر مقاوم دیگر، سما یوجه در زندان دولت اشغالگر ترک به ادامه‌دهنده‌ی خط زیلان مبدل می‌شود. علی‌رغم تمامی جنگ‌ویژه‌ و اعمال روش‌های غیرانسانی تسلیم‌گیری اشغالگران کوردستان بر زندان‌ها نیز رفیق سما یوجه، خط مظلوم‌ها، خیری‌ها، کمال‌ها، بریتان‌ها و زیلان‌ها را ادامه داد. زن مبارز و مقاوم در چهاردیواری زندان با آگاهی راه فدایی و با اراده‌ای آزاد، عملیاتی فدایی و شرافتمندانه را انجام می‌دهد. در سال 1998 با آتش بدن خود، نوروز را جشن گرفت. تمثیل مسیر میان 8 مارس و نوروز به پل مقاومت و مبارزه مبدل می‌شود. این باوری و اعتقادی که در شخصیت این ملیتان‌های جاودان زندگانی می‌شود، تمثیل راه PKKیی بودن است. با این عملیات خود ضربات مهلکی بر ذهنیت پنج‌هزار ساله‌ی مردسالار و خط خیانت می‌زنند. این شخصیت‌های سمبل، نام و نشان زنان آزاد و جامعه‌ی دموکراتیک‌اند.

       تا زمانی که اشغالگری بر کوردستان تحاکم داشته و کورد خائن همکار آنان موجود باشند، طبیعت زیبای کوردستان، آماج بمباران آنان شده و فرهنگ و موجودیت کورد مورد انکار قرار می‌گیرد. زن در تمامی عرصه‌های زندگی مورد تجاوز قرار می‌گیرند. شخصیت‌های فدایی و روح آپویی در تمامی عرصه‌ها، زنده نگه داشته شود و مبارزه صورت گیرد. دشمنی که چهل سال است با تمامی تانک، توپ، هواپیما و نیروی ناتوی خود در برابر کوردهای آزاد می‌جنگد. در کنار آن نیز کوردهایی همچون خانواده‌ی بارزانی را که در اوج بی‌ارادگی و خودفروختگی در برابر کورد باشرف به کار می‌گیرد. باز هم نمی‌توانند در برابر این اراده و روح فدایی آپوگری پیروز گردند. دشمن انسانیت از مستوره اردلان‌ها، زریفه‌ها، بسه‌ها گرفته تا لیلا قاسم‌ها را نتوانستند مسکوت کرده و جلوی مبارزه‌ی زنان کورد را گرفته و آنان را تسلیم بگیرند. برای نمونه امروزه نیز صدها ملیتانی که تحت فرمانداری شهید زیلان، سما، زیلان په‌پوله و هزاران جنگاور و شهیدانی که در این راه، جان خود را فدا نموده‌اند با روح پیروزی، مبارزه می‌کنند. این روح و اراده، همان آینده‌ی مادران دل‌سوخته و کودکان گشنه که برهنه بر خاک طلایی گام می‌نهند و ایمان و باوری به انتقام را در آنان زنده نگه می‌دارد. دولت‌های اشغالگر با سیاست انکار و امحا، هرگز نخواهند توانست جنبش PKK، روح آن و اراده‌ی زن آزاد را از میان بردارد. چراکه PKK، پارتی شهدا، خلق فرودست و پارتی زنان است. زنان، امروزه دیگر دارای ارتش خود، ایدئولوژی خود و دارای پارتی و سازمان خود می‌باشند. در تمامی سنگرها می‌جنگند و در تمامی عرصه‌های زندگی به مبارزه می‌پردازند.

       درخواست ما از تمامی خلق ما این است که در همه‌ی عرصه‌های اجتماعی و هر که باشد، حال مادری، جوانی، زنی و یا مردی باشد، لازم است که هر کس عاشق و سرخوش میهن، خاک خود و فلسفه‌ی زندگی آزاد باشد. روح میهن‌دوستی را با تمامی وجود حفظ کرده و هر آنچه را از دست او در این مرحله‌ی حساس تاریخی برمی‌آید، انجام دهد. در برابر اشغالگری و فاشیزم از کوچک و بزرگ گرفته، هر کسی دست خود را زیر سنگ بگذارد و پرچم شرافت و پیروزی را بر گردن کشد و در خط شهیدان و فلسفه‌ی زندگی آزاد تا پیروزی مطلق، مبارزه نماید. PKK خود خلق است و ضروری است که خلق نیز در تمامی عرصه‌ها مبارزه کند. آنزمان پیروزی از آن زنان، زندگی آزاد و تمامی خلق‌ها باشد.      



    کژار