اصالت هنر
23 اکتبر, 2021آدار چیا
اگر کە امروزە کوردها توانستەاند موجودیت فرهنگی خود را حفظ کنند بە علت نیرومند بودن فرهنگ تاریخی و کهن آنها میباشد. کوردها همیشە زندگی بر مبنای ریشهی فرهنگی منطقهای را بر زندگی مدرن و بر اساس مدنیت مرکزگرا ترجیح دادەاند. این مهم را نباید بە عنوان عقب افتادگی و واپسگرایی تفسیر کرد. فرهنگی کە کوردها زندگی خود را بر اساس آن شکل دادەاند فرهنگ شهرنشینی، طبقاتی و دولت نیست. بلکه فرهنگیست کە بە اتوریتر شدن و طبقاتی شدن اجازەی حضور نمیدهد. بلعکس این خلق دیرین در زمان شکل گرفتن پادشاهی و امپراتوریهای گسترده نیز بر اجرا کردن دمکراسی قبیلەای اسرار نموده، به همین دلیل است کە تا به حال نیز توانسته فرهنگ خود با جوهرهی دموکراتیک را حفظ کرده و بر مبنای آن زندگی کند. از دیربازان هیچ نیرویی به آسانی نتوانسته آنها را تحت سلطەی خود درآورد. فرهنگ کوردی همیشە در توسعە و گسترش فرهنگ خلق محور نقش پیشاهنگ را برعهدە داشتەاست.
آنیمیزم و زنده گرایی در فلسفه و فرهنگ حیات این خلق از سنگ بناهای اساسی است. یکی از اصول بنیادین فلسفه ی طبیعت نیز زیست اشتراکی است که هر دو مورد نیز در ایفای تفکر و ذهنیت مشترک جامعه در قالب هنر منعکس شده اند. بە این علت میتوان گفت کە در شرق کوردستان و ایران فرهنگ و هنر بە مانند یک رود اصلی در حال جریان است. حفاظت از فرهنگ از سوی این خلق بخصوص از طریق هنر، موثرترین راهکار در دفاع مشروع میباشد. ساختار و تصویر یک جامعە نمودی از ذات فرهنگ است. در صورتی که به ارزیابی زن و فرهنگ، زن و هنر، زن و ادبیات، زن و صنعت در تار و پود تاریخ این خلق بپردازیم، میتوانیم بە این توامانیِ پی برد. در جامعەای کە زن در راس مدیریت و شکلدهی آن باشد میتوان آشکارا درک، معنابخشی و آزادی را در ذات این جامعه مشاهده نمود. زن با دسترنج و تلاش خود زندگی را در بطن جامعه خلق کردە و بە صورت طبیعی هنر نیز در آن شکل گرفتە است. وقتی کە پیشرفت ها و دست آوردهای انسان ها را مشاهدە میکنیم میبینیم کە نحوەی برخورد آنها با زندگی، خلاقانە بودەاست و ما این امر را یک طرفە ارزیابی نمیکنیم. بلکە این مهم در درون خود یک زندگی اصیل را میگنجاند و ارزشهای غنی را در خود میپروراند.علم و توانای زن در سطحی است کە میتواند نقش اجتماعی خود را بە بهترین نحو اجرا نماید. آشکار است که زن بسیار بهتر از مردِ دسپوت میتواند جامعە را سازماندهی کند. هنگامی که بنا بر این حقیقت جملەی زن زندگیست ( ژن ژیانە ) را ارزیابی میکنیم، پی میبریم که زن نه تنها در یک چارچوب بخصوص بلکە در تمام عرصەهای زندگی میتواند تعیین کنندە باشد. مرد حیلەگر دریافته است کە چگونە جامعە را تحت تأثیر خود قرار دهد و بە صورتی نامحسوس عواطف جامعە را بە درون سیستم و نظام خود جهتدهی کند. بە این دلیل کە “زن بودن” دارای درونمایەای غنی است که باید درک گردد.
نباید فراموش شود که مرد حیلەگر بر آن است تا حافظە و حتی بدن زن را تحت سلطە درآورد و شخصیت و کاراکتر وی را بنا به ذهنیت خود شکل دهد. همیشە برآن بودە تا زن را با سیاه نمایی در درون جامعە سرکوب کند و در همین جهت انواع معنا و مفهوم هایی را کە در اصل شخصیت و ذهنیت مرد حیلەگر میباشد را بە او نسبت دادەاند. مانند ضعیف بودن یا حیلهگری و … در این میان اسلام سیاسی نیز نقشی اساسی را داراست.
زن خدمات بیهمتایی در عرصەی هنر ارائە دادەاست. اما بە دلیل فشار و تحمیلات ذهنیت برده گرا و برده گردانیدن شخصیت زن، زنان نتوانستە و نمیتوانند بە شیوەای مستقل این کار را بنابر دیدگاه خود یعنی دیدگاهی زنانه انجام دهند. اما هزاران زن در مقابل این قالبها و تحمیلات، گردن کج نکردە و سعی کردهاند تا پلی در میان جامعه و هنر اصیل ایجاد کنند. به دلیل هضم نگشتن این امر از سوی سیستم مردسالار بسیاری از این زنان متحمل گفتەهای نابجا و سیاه نماییهای چنین ذهنیت شدەاند. عایشە شان، مریم خان، ایران خانم، مستورە اَردلان و …. از این دستە هنرمندان هستند. از سویی نیز هنرمندان گمنامی در سراسر تاریخ کورد وجود دارند که حتی به عنوان هنرمند شناخته نمیشوند. برای مثال در داستان درویش و عدوله که این داستان نمودی از شخصیت و کاراکتر جامعهی خلق کورد می باشد، مرثیهای را که عدوله به هنگام کشته شدن درویش میخواند، دارای مضمونی هنری است. البته فراموش نشود که بسیاری از داستانها و مرثیهها بدین شیوه سینه به سینه آمده و بیشتر نیز راویان این تاریخ عظیم خلق زنان هستند. آیا اگر این آهنگ با صدای عدولە خواندە میشد و نه با صدای مردان چگونە میبود؟ بە دلیل نادیده گرفتن و کوچک انگاشتن زن و همچنین حرام نمودن صدای زن از سوی ادیانی مانند اسلام، ضربهی عظمی به ذات و اصالت هنر کوردی و منطقهای وارد شدهاست. ذهنیت مردسالار که زن در جامعه ناچیز تعریف کرده و جزو املاک پدر یا برادران قلمداد کرده است، موجودیت روحی او نادیدە گرفتە است. همچنین استعدادهای زن تاجایی قابل اهمیت شمرده میشود که در چرخهی مالکیت و تجارت مرد مفید واقع گردد. به همین دلیل زن نتوانستە هنرمندی خود را تداوم بخشد.
علیرغم تمام اینها در بسیاری از عرصەهای ادبیات، تئاتر، پیکر تراشی، موزیک، شعر، سینما، نقاشی و… تأثیرات زنان قابل روئیت است. نمونەی آن را امروزە بە وضوح میتوان دید. زن کورد کە بە درجەای از دانایی و آموزش ذاتی رسیدە کە هرگز بە ارزشهای خود خیانت نمیکند. به همین دلیل سیستم استثمارگر بدون وقفە بە قلب زنان حملەهای ایدئولوژیک میکند. زن همیشە بە این امر باورداشتە کە مسئولیت زندگی بر دوش اوست و نباید از آن دست بردارد. این است که برای آفریدن ارزشها در سطح خداوندی تلاش کردە است. زنان امروزە نیز درون سیستم کاپیتالیسم بە هنر میپردازند. اما چگونە هنری؟ این سخن رهبر آپو که میگوید ” درست است کە زن زندگیست اما با زن امروزین زندگی ممکن نیست” را اگر به درستی ارزیابی کنیم، درخواهیم یافت که زن امروزی را از هر لحاظ و بخصوص از نظر چگونگی ایفای هنر از سوی او باید مورد بازآفرینی شخصیتی و ذهنیتی قرار داده شود. نه تنها زن که تمام جامعه، البته در چنین عرصه ای نیز زن نقش پیشاهنگی بازیابی خویشتنِ خویش را برعهده خواهد داشت.
در جامعهی انحرافی بزرگ بوجود آمدە کە سیستم کاپیتالیسم تحت نام آزادیهای فردی میخواهد جامعە را از هم پراکندە کند. نظام سرمایەداری با گسترش آزادی فردی، جامعه را به پرتگاه نابودی روز به روز نزدیکتر می کند. در چنین شرایطی نیز زنان همیشه در وضعیتی محکوم و مجبور به تحمل چند برابر آنچه است که بر جامعه از سوی این سیستم گردانده شده است. زنان عصیانگر هم بە دلیل مورد قبول واقع نشدن در جامعه و متفاوت دیده شدن، از جامعه ترد شده و حتی مجبور به خودکشی گردانده شده و حتی کشته می شوند. در بهترین وضعیت تسلیمِ تلقیناتِ خانوادە و یا سیستم شوند! هیچ راهی برای او نمانده است. بە هر عرصەای کە قدم میگذارند مورد حقارت قرار میگیرند. سیستم کاپیتالیسم اجازە نمیدهد کە زنان بە صورت مستقل از مردان و کومینال خود را سازماندهی کنند. چرا که آنها از کومینالیسم و دمکراسی وحشت دارند. رهبر آپو سخنی میگوید: ” مادری کە برای ما نان را خلق کرد، امروز خود بی نان ماندە است، صاحب دست رنج و وجدان تنها زن است”.
قوانین زیادی بر ضد زنان بە تسویب رسیدە است، بە ویژە در شرق کوردستان و ایران اگر زنان بخواهند بر ضد نظام بە شیوەی دمکراتیک مبارزە کنند خلاف قوانین و حتی ملحد خوانده میشود. که در این راه نیز مجازات بسیار غیر انسانی از جمله زندانهای درازمدت، اعدام و رجم را متحمل می شوند. سیستم مردسالار یورشها خود علیه انسانیت را قانونی تلقی میکنند و آزادیخواهی و برابری طلبی را محاربه با خدا و غیر قابل قبول تعریف کردەاند. هجمات علیه زنان در اصل حملە بە انسانیت است.
زنان هیچگاه نباید سیستم کاپیتالیسم را به عنوان راهچاره دیده و راه چاره را در سیستم موجود به هیچ عنوان نباید جستوجو کرد. بلکە این سیستم باید به عنوان سیستمی که تضعیف، آسمیلاسیون، نسل کشی و نابودی زنان را به همراه دارد، ارزیابی گردد. این سیستم زنان را از اخلاق و زیباییشناسی دور گردانیده است. به همین دلیل زنان باید بە شیوەی دمکراتیک سعی در بازپسگیری حقوق مشروع خویش از این سیستم و ذهنیت برآمده و نخستین گام در این راه سازماندهی و همبستگی خویش میباشد.
آزادی زن در جوامع غربی به بی حدودی در ارتباطات جنسی تقلیل داده شده است. تجارت فیزیکی زنان از همین منطق منحرف سرچشمه میگیرد. آیا این آزادی است؟ منطق تجاری و به عنوان کالا ارزیابی نمودن زنان از تفکرات بنیادی ذهنیت مردسالار است. بنا به همین تفکر در جوامع شیوههای ازدواج با تحریفات چشمگیری روبه روست. از جمله ازدواج دختران در سنین کم که بە تمام معنا تعمیق بردەگی زنان میباشد. قیمتگذاری بر روی فیزیک زنان و نگریستن به زن به عنوان سرمایهای استراتژیک از سوی “پدر” در هر یک از جوامع غربی و شرقی به شیوههای جداگانه نمود یافته که از بنیان قرار دادن همان ذهنیت سرچشمه میگیرد.
در برابر این ذهنیت وتفکرات همبستگی زنان و نیرومند ساختن مبارزات اجتماعی، ایدئولوژیک و سازمانی شایستهترین پاسخ میباشد. زنان توانایی برساخت زندگی و جامعهای شایسته بنا به ارزشهای اخلاقی، زیبایی شناسی و آزادی را دارند. در شرق کوردستان و ایران زنان بهتر از هرجای دیگری میتوانند در جهت حفظ فرهنگ و هویت خود تلاش کنند. چرا که چنین پتانسیل و شرایطی موجود است تا زنان برای دستیابی به حقوق خود بە صورت منسجم و سازماندهی شدە مبارزە کنند. هیچ کس نباید ذهنیت و توانایی زنان را بە بازی گرفته و ناچیز شمارد. زنان دارای قدرتی بیهمتا و تاریخی بامعنا و غنی میباشند.