• برچسب‌ها:, ,

    ۸ مارس، پلی تاریخی از مبارزات دیروز تا پیروزی‌های امروز

    7 مارس, 2020

    کاوندا آگری

    روز جهانی ۸ مارس، روزی که به‌عنوان روز جهانی زنان شناخته می‌شود، پیمانی اجتماعی بود که زنان را برای یک مبارزه‌ی فراگیر در راستای کسب حقوق خویش گردهم آورد. در این روز ۱۲۹ زن و یک کودک در آتش‌سوزی عمدی در کارخانه نساجی در آمریکا جان باختند. این روز گرچه به‌عنوان روز زنان کارگر نیز شناخته می‌شود، اما از یک مبارزه‌ی تاریخی و مقاومتی بی‌نظیر سخن به میان می‌آورد. زنان با پیشاهنگی خود بار دیگر اثبات نمودند که برای دستیابی به حقوق برحقشان، جان خویش را فدا می‌نمایند. این مبارزات تنها به ۸ مارس در آن سال محدود نمانده و تاکنون نیز ادامه دارد.

    همان‌طور که می‌دانیم زنان و جوانان به دلیل نیروی مبارزه‌خواهانه و عصیانگر خویش همواره مورد هدف تهاجمات دولت و نیروهای اقتدارگرا قرارگرفته‌اند. از سوی دیگر اگر به وضعیت سیاسی – اجتماعی و اقتصادی دولت‌ها نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که تا چه اندازه وضعیت زنان بحرانی و کائوتیک است. زنان روزانه با انواع سیاست‌ها و پروژه‌های دولت روبه‌رو گشته و برای رسیدن به حقوقشان بدترین شکنجه‌ها را به جان می‌خرند. همان زنی که زندگی پیرامون او سامان گرفت، حال زیر سایه‌ی سیاه و شوم ذهنیت مردسالار، کمرنگ گشته و به نابودی کشیده می‌شود.

    همان‌طور که رهبر آپو نیز بیان می‌نمایند،" آزادی یک جامعه در گرو آزادی زنان است." به‌عبارتی‌دیگر چه اندازه زنان در جامعه‌ای از نیروی اظهار عقیده و تصمیم‌گیری خویش برخوردار باشند، می‌توان گفت آن جامعه پویا و زنده است. از همین روست که دولت نیرو و پتانسیل جامعه را مورد هدف قرار می‌دهد. دراین‌باره به‌طور مستقیم می‌توان به دولت ایران اشاره نمود. در ایران زنان هم قبل از انقلاب و هم پس از انقلاب عرصه‌های فعالیت را هیچ‌گاه خالی ننمودند و از مبارزه پا پس نکشیدند. زنان برای رهایی از نظام شاهنشاهی دست به قیام زدند.

     اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، نه‌تنها وضعیت زنان بهتر نشد، بلکه روزبه‌روز وضعیت بدتر نیز گشت. بهترین مکان برای زنان، همان محدوده خانه و بهترین وظیفه نیز همان خانه‌داری و مادری تعیین گشت! نقش زنان در فضای کنونی ایران نه پیشاهنگی، بلکه به درجه دوم، دیگری، ضعیفه و پشت‌صحنه تقلیل یافته است. از خیابان تا خانه، از دانشگاه تا مراکز سیاسی و به‌طورکلی تمام عرصه‌های اجتماعی-فرهنگی و سیاسی رنگ و بویی مردانه حکم‌فرما گردیده است که از ذهنیت مردسالار و جنسیتگرای موجود که هزاران سال قدمت دارد نشأت می‌گیرد.

    روزانه شاهد پدیده‌هایی همچون قتل ناموسی، افزایش کودک همسری و چندهمسری، کارتن‌خوابی، زیارت خوابی، خودکشی و خودسوزی و … هستیم. هر روز، هر ساعت، هر دقیقه و هر ثانیه مرگ زنی به گوشمان می‌خورد. هرلحظه، فریاد زنی در گلو خفه می‌شود. باوجود چنین وضعیتی چگونه می‌توان از موجودیت و هویت زنان سخن به میان آورد؟ چنین زنی چگونه می‌تواند از خواسته‌ها و مطالباتش بگوید؟ به‌طور خلاصه می‌توان گفت روزبه‌روز جامعه رو به قهقرا کشیده می‌شود. در چنین وضعیتی خودآگاهی، آموزش، فعالیت و مبارزه‌ی روزافزون زنان، جوانان و همه‌ی اقشار جامعه امری ضروری و غیرقابل‌چشم‌پوشی است. در کشوری همچون ایران که تهاجمات لحظه‌به‌لحظه صورت می‌پذیرد، بایستی هر روز روز ۸ مارس تلقی گردد. هرروز به زمان مبارزه و هر عرصه به مکانی برای دستیابی به آزادی مبدل گردد. زنان در ایران و شرق کوردستان به سطحی از آگاهی رسیده‌اند که ماهیت دولت را به‌خوبی بشناسند، اما به دلیل ضعف در شیوه‌ی سازمان‌دهی و نبود اتحاد و یک‌صدایی، این مبارزات آزادی‌خواهانه آن‌طور که لازم است، مداوم و فراگیر نبوده است. سازمان‌دهی زنان، راه بر سازمان‌دهی جامعه می‌گشاید، سازمان‌دهی جامعه نیز به معنای برقراری دموکراسی و برساخت جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک است. پس ۸ مارس را به روز اتحاد زنان و مبارزه برای دستیابی به یکسانی و عدالت مبدل نماییم.

     



    کژار