• هشت مارس، روز عصیان و همبستگی زنان

    10 مارس, 2016

     

    شیرین کمانگر

    هشت مارس، روز زن را به همه ی زنانی که مفهوم و کرامت زن بودن را می زیند و براین اساس مبارزه ی خویش را پیش می برند، تبریک می گویم.  دلیل نامگذاری هشت مارس، یادبود ۱۲۹ کارگر زن شاغل کارخانه ای در نیویورک است که زنده در آتش سوزانده شدند. یاد همه ی زنانی را که در راه کلارا زتکین، رزا لوگزامبورگ و سکینه جانسزها به شهادت رسیدند، با احترام و عشق گرامی می داریم. این روز را به رهبر آپو که با تلاشها و مبارزات بی نظیر خویش راه مقاومت با شکوه و ارتقای مبارزات زنان در خاورمیانه را گسترش داده، تبریک می گویم. در طول تاریخ پنج هزار ساله مبارزه ی زنان برای دستیابی به آزادی، مبارزه و مقاومت آنان حتی قبل از ۸ مارس نیز هیچ گاه از حرکت باز نایستاده و در این راه بهای سنگینی پرداخته اند. زنان با اشکال متفاوت از زمان اینانا در مقابل انکی حیله گر تا به امروزمبارزه کرده اند. اولین اقتدارعلیه زن، با خیانت ماردوک در مقابل تیامات به واقعیت رسید. انکار مقاومت بزرگ تیامات بخشی از واقعیت تاریخ ماست. اولین جوانه های حیات، انسانیت، فرهنگ و عشق که در این سرزمین سبز شد، هم اکنون با بذرهای  خیانت، زور، دروغ و حیله کاشته می شود. در جامعه ای  که با محوریت زن آفریده شده، بتدریج سیستم مردسالاری جای خود را تحکیم می بخشد. خدایان، دسترنج و ارزشهای انسانی خداوندان را ربودند؛علی رغم این نه تنها زنان هیچگاه از مبارزه دست نکشیدند، بلکه به عصیان لیلیت، فریاد بی صدای مریم نیز افزوده شد.

    مقاومت آمازون ها که تداوم مقاومت مادربزرگان آنها بود، شکل دیگری به خود گرفت. دراروپا و در اعماق جنگل ها، جادوگران را به آتش کشیدند. شکار جادوگران، جنگی بود که علیه زنان شدت می یافت. هدف آن ها بازستاندن نیروی اجتماعی زنان و تضعیف اراده ی آنان بود. شکار جادوگران صدها سال ادامه یافت و به عنوان یکی از فجایع ذهنیت هژمونی مرد در تاریخ ثبت شد. زنان با قیام و عصیان در مقابل هژمونی مرد در معرض هر گونه حمله قرار گرفتند. از طرفی زنان به دست شکارچیان جادوگر در آتش می سوختند در خاورمیانه نیز با سنگسار کشته می شدند و به فریاد خاموش تاریکی شب مبدل شدند. صدا با صدا آمیخته شد و این صداها به تفکری مبدل و روان گشت. زنانی  که دارای تفکر آزادی بودند همانند اولیمپی دگوگس با گیوتن به قتل رسیدند. ماسک مردانگی که با خرده بورژوا جلا یافته بود، اینگونه برافتاد. زنان، واقعیت شعارهای برابری، آزادی و دمکراسی که در بین مردان به عنوان یک منفعت و اتفاق نظر بود با رفتن زیر تیغ  گیوتن، پی بردند. عصر دروغ و حیله گری  مردان است. برای از میان برداشتن این مردانگی و ریشه کن ساختن این ذهنیت، به مبارزه و سازماندهی قوی، نیازی مبرم وجود دارد. با این گفته ی فمنیست ها که "جستجوی خویش، آزادی است" هویت خویش را که در بیراهه های تاریخ گمشده، جستجو کنیم. اولین و دومین موج فعالیت های فمنیست ها از نظر آگاهی و مبارزه ی بیداری زنان، واقعه ی مهمی است. علی رغم همه ی کاستی هایشان از دید تاریخ زنان، راه مبارزه را برای کسب هویت زنان گشودند. امروزه این مبارزه در نمود زنان کورد با تمام شکوه و تفاوت خود در خاورمیانه تداوم می یابد.

    اجتماع انسانیت براساس دسترنج زن، بنا شده است. این دسترنج از سوی سیستم هژمونی مرد مورد استعمار قرار گرفته است.  جنسیت گرایی اجتماعی با به مالکیت در آوردن زنان ، ایدئولوژی جنسیت گرای اجتماعی و فرهنگی را در جامعه اشاعه می کند.  برای تغییر حیات اجتماعی و تاریخی زنان بر اساس  اقتدارخود در ابتدا زنان را تحت سلطه ی خویش قرار داده و سپس آنان را تضعیف کردند. اینگونه واقعیت مرد دروغگو در جامعه به وجود آمد. اقتدارگرایی، حیله گری و ذهنیت میتولوژیکی علیه زنان و جامعه به وجود آمد. جنسیت گرایی اجتماعی، حیله گری و دروغ، ایدئولوژی هژمونی مرد در جامعه سازماندهی کرده است. اجرایی نشدن و با شکست مواجه کردن این ایدئولوژی با مبارزه و سازماندهی و ارتقای آگاهی امکان می یابد. زنان در طول تاریخ به عنوان مدیران جامعه، رنج ها و سختی های  بسیاری متحمل شده اند. زنان مقاومت خود را از زمان اینانا تا به امروز در نمود «سیوه» ها با تسلیم نشدن در برابر هژمونی مردان و انسانیتی که در شخص زنان برجسته شده است، هیچ گاه از مقاومت منصرف نشدند. مبارزه ی زنان تحت عنوان مبارزه ی اجتماعی و آزادی هیچ گاه با شکست مواجه نشده است. این از دیدگاه  مبارزه ی ما دارای اهمیت وافر و خالق میراث عظیمی است. به عنوان جنبشی که برای آزادی زنان مبارزه می کند، حقیقت هشت مارس را با روشنایی بخشیدن به تاریخ و تغییر آینده مان با تفکری عالی، معنا خواهیم بخشید. معنای هشت مارس شامل مبارزه ی اینانا  برای حفظ ارزشهای انسانی در مقابل ماردوک است. تداوم و بسط این مقاومت به معنایی که به تاریخ زن می دهیم، بستگی دارد.

    رهبر آپو با گفتن این جملات که "اساسی ترین ارزش مبارزه ی آزادیخواهانه ی ما  آزادی زنان است. فعالیت هایم برای کسب آزادی زنان تا به امروز ادامه دارد. حماسی ترین فعالیت هایم در خاورمیانه، در رابطه با آزادی زن است.  به نظر من آزادی زن از آزادی وطن و دسترنج مهم تر است. چون زنان اولین  طبقه، ملت و جنسی هستند که قربانی ارتجاع و بردگی شده اند. به همین دلیل آزادی زن، مبارزه ی بزرگی می طلبد" مبارزه و انقلاب زنان را اساسی ترین مسئله  ارزیابی کرده است. رهبر آپو قبل از هر چیز ما زنان را آموزش داده و به خط آزادی و پیشاهنگی هدایت کرد و ما را نیرومند ساخت. با مبارزه و رنج نامحدود خویش به زنی که به صفوف مبارزه پیوسته و هم زنانی که در همه ی حوزه های جامعه حضور دارند، معنا بخشید. رفاقت خویش با زنان را بر اساس این مفهوم و وابستگی پیش برد. جنبش آزادی خواهانه ی ما این مفهوم، اطمینان و پایبندی را تا به امروزحفظ کرده است. رهبر آپو هر زمان برای زنان از مسائل زن و خانواده  تا دیالوگ، رهنمود و تحلیلاتش، منشا  نیرو بوده است. ارتش شدن زنان، ایدئولوژی رهایی زنان، کنفدرالیسم زنان و ژنوئولوژی، نتایج تلاش های ارزشمند وی است. ایدئولوژی "رهایی زن" با معنا، ارزشمندترین و یگانه ارمغان هشت مارس رهبر آپو به زنان است. رهبر آپو با تعمیق معنا و مفهوم به هشت مارس و حیات بخشیدن به زنان، جامعه را نیز زنده کرده است.

    تاریخ در این سرزمین با ساراها به پا خاست. جنبش زنان  با کسب آگاهی بر اساس اراده و سازماندهی خویش علیه هژمونی مردان، به این سطح رسیده است. این دستاورد آزادی، اهمیت بسیاری دارد. مبارزه ای که از سارا، بریتان، زیلان، سماء، ویان، شیرین، آرین تا سیوه ها ادامه داشته و براساس دانش و اراده  گسترش می یابد. مبارزه ی سی و پنج ساله ی آزادی خواهانه ی زنان که در کوردستان گسترش یافته با شهادت هزاران زن به این سطح رسیده است. این مقاومت باعث تغییرات مهمی در کوردستان شده و زمینه ی انقلاب در خاورمیانه  را ایجاد کرده است. انقلاب ما زنان با عصیان در مقابل جنسیت گرایی اجتماعی آغاز شده و تداوم می یابد. ارزش های آزادی خویش را که بر روی چنین انقلابی گسترش یافته را بیشتر از گذشته در این جغرافیا توسعه می دهیم. انقلاب زنان در روژآوا، به همه ی ملت ها و جوامع سرکوب شده  نیرو و امید بخشیده  و امکان دنیایی آلترناتیو را نشان داده است. انقلاب ما که از روژآوا آغاز شده و در باکور کوردستان ریشه دوانیده در باشور و روژهلات کوردستان نیز بذرهای آن پاشیده شده است. از یک سو در منطقه، جنگ، نسل کشی و تراژدی های انسانی وجود دارد و از سوی دیگر مبارزه برای آزادی، دمکراسی و درواقع چگونگی چاره یابی حل معضلات وجود دارد. بیداری عظیم زنان، سیستم هژمونی مرد را به طور جدی تحت فشار قرار داده است. هم اکنون مبارزه ی آزادی خواهانه ی زنان در تغییرات و تحولات  خاورمیانه  نقشی اساسی ایفا می کند. اکنون دیگر در مقابل سیستم هژمونی مرد، زنان درمانده وجود ندارد. هم اکنون جنبش های زنان بر اساس دانش، اراده و سازماندهی  وجود دارد. سازماندهی خویش در برابر فاشیست هژمونی مرد را با آغاز نگارش تاریخی نو که از سوی ذهنیت مرد، وارونه نگاشته شده، ارتقاء خواهیم داد. بر اساس رهنمود ملت- دمکراتیک، در مقابل ذهنیت سیستم فردگرا، مرکزگرا و اقتدار گرا خواهیم ایستاد و انقلاب دمکراتیک را در باکور و روژآوای کوردستان، اجتماعی خواهیم ساخت.

    هشت مارس امسال را به شهدای خودمدیریتی باکور کوردستان، سیوه، فاطمه و پاکیزه تقدیم می کنیم. با گسترش سازماندهی حیات آزاد، از تمامی نهادهای فاشیستی، حسابخواهی خواهیم کرد. در نمود شهدایمان در جزیر، پایبندی خویش به شهدای دمکراسی و آزادی را اعلام نموده و انقلاب دمکراتیک خویش را به واقعیت پیوند خواهیم داد. معنای دیگری که به حقیقت هشت مارس بدهیم، برجسته کردن مقاومت زنان و گشودن راه به سوی چاره یابی مسائل اجتماعی است. در میان بحران و تنش هایی که هم اکنون در خاورمیانه وجود دارد، جنگ های جنسیتی نیز در کنار جنگ های مذهب و اقتدار، وجود دارد. به ویژه در مرحله ای که مبارزات آزادی خواهانه  در کنار معضلات و تنش ها، به سرعت در حال گسترش است؛ زنان بیشترین کسانی اند که در معرض قتل عام، تجاوز قرار دارند و فاقد استاتو هستند. زنان هم اکنون در مقابل قتل عام سیستم هژمونی مرد، جنگی آغازنموده اند. ذهنیت هژمونی مرد، برای نابودی جنبش آزادی خواهی زنان سیستماتیک ترین حملات و قتل عام ها را آغاز نموده است. زنی  که شخصیت، ذهنیت و سیستم مرد را نمی پذیرد  و دیگر با مردان بر اساس معیارهای گذشته زندگی نمی کند با  نسل کشی گسترده روبه رو مانده است.

    وضعیت هم اکنون، مخفیانه ترین قتل عام دولت است که در طول تاریخ  بر روی آن سرپوش گذاشته شده است. در هیچ دوره ای از تاریخ به اندازه ی دوران معاصر، بیداری و رد سیستم توسط زن وجود نداشته است. این بیداری، ایدئولوژی خانواده گرایی، نهاد خانواده واقعیت بردگی زن را آشکار ساخته  و سازوکار مدرنیته ی کاپیتالیست و ذات دولت را در هم ریخته است. مدل  ملت- دمکراتیک  به عنوان آلترناتیوی  برای دولت- ملت که همانند جلادی در طول هزاران سال نفس گرفتن را برای زنان و ملت ها دشوار ساخته است. با معنا ترین پاسخ در مقابل سیاست های سیستم، انشای حیات آزاد  در خط زن آزاد و ارتقای مبارزه ی مشترک و دادن معنای دیگری به هشت مارس است. زمان ایجاد تغییر برای ایجاد انقلابی اجتماعی است. حقیقت هشت مارس، دارای ارزش مبارزه سازماندهی شده ی زنان است. در عین حال، حالت روح مقاومت است. آگاهانه و با سازماندهی، هشت مارس  را به روز مقاومت و مبارزه مبدل خواهیم کرد.

     

     

     



    کژار