• برچسب‌ها:, ,

    تاراج دسترنج زنان کارگر

    1 می, 2019

     

    به مناسبت اول می روز جهانی کارگر

    آرین زانا

    اگر تا یک سده پیش از این حضور زنان در عرصه های اجتماعی و مشارکت در عرصه اقتصادی  در ایران به مثابه پدیده ای کم آشنا اِنگاشته می شد،اما امروزه پرشمارند زنانی که با اتکا بر توانایی های وجودی خود و مقاومتی زنانه ذهنیت مردسالارانه ی حاکم بر ساختارهای سیاسی- اقتصادی جامعه را در هم شکسته و مشاغلی که پیشتردر انحصار مردان بود را بدست آورده اند و  حتی بهتر از مردان در انجام کارها موفق بودند.

    با پیشرفت فناوری و در دسترس بودن اطلاعات در دنیای امروز، زنانی که تا دیروز و بوسیله جامعه ی جنسیتگرا برای اینکه چشم وگوششان باز نگردد و حق خود را طلب نکنند، از خواندن و نوشتن محروم گردیده و در سنین کودکی مجبور به ازدواج می گردیدند، امروزه با اعتماد به نفس و بااراده در تحصیلات عالی گوی سبقت را از مردان ربوده اند و لیاقت و شایستگی شان را برای به دست گرفتن کارهایی که مردانه نامیده می شوند ثابت کرده اند.

    یکی از مهمترین معیارها برای سنجش میزان توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت زنان درعرصه های علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن می باشد. آنچه جای تأمل است، این که با وجود بالارفتن سطح تحصیلات هم لیکن به دلیل سیاستهای ضد زنان جمهوری اسلامی ایران به منظور جلوگیری از استقلال مالی زنان و محبوس کردنش در درون حصارهای خانه، مشارکت زنان در اشتغال نسبت به استاندارد جهانی بسیار کمتر است.

    حکومت جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای مردسالارانه و محول نمودن امور خانه به زنان عملا از حضور زنان در امور اقتصادی جلوگیری کرده تا زنان را در حصار خانه منزوی نماید. خامنه ای با اظهار اینکه جمعیت ایران رو به پیری می نهد و باید زنان به جای کارکردن، در خانه بمانند و کودکان بیشتری به دنیا بیاورند، در حقیقت زنان را همچون ماشین تولید مثل دیده وارزشی برای فعالیتهای اقتصادی آنان قائل نگردید.

    آنچه جای ترس و نگرانی جمهوری اسلامی است استقلال مادی زنان است که باعث می گردد زن تنها به خاطر وابستگی مادی به مرد تن به هر ذلتی ندهد و خود در زندگی اش صاحب اراده باشد و فارغ از هرگونه فشار و استثمار سودجویانه ی مرد ابراز عقیده نماید.

    وضعیت اقتصادی وخیمی که ایران در آن فرو افتاده است فشار زیادی را به جامعه ایران و بویژه قشر کارگر وارد کرده است. در این بین وضعیت زنان کارگر در بدترین شرایط قرار دارد. زن به جرم زن بودنش و با وجود کار برابر با مردان لیکن از درآمد کمتری برخوردار است. کافی است به اطلاعیه های استخدام کارخانه ها، مغازه ها، مطب ها، دفاتر خصوصی و…  که می خواهند با استخدام زنان با دستمزد کم ، رنج زنان را به استثمار بکشند، نگاهی بیندازیم تا این دیدگاه منفعت طلبانه را که در فکر غصب دسترنج زن است را به وضوح ببینیم. صاحبان سرمایه با سوءاستفاده از شرایط اقتصادی زنان، در نهایت بی شرمی به استخدام زنان با حقوق کمتر مبادرت ورزیده و با حیله گری بر ثروتهای نجومی خود می افزایند.

    در حالی سالگرد اول ماه می را گرامی می داریم که سیستم سرمایه داری امروزه تمامی سعی و تلاش خود را برای نابود کردن اقتصادی که پایه اش کشاورزی است و وابسته سازی طبقه ی کارگر به خود می نماید؛ درواقع سرمایه داری تحریف و انحراف بزرگی را در معنای اقتصاد ایجاد کرده است. خدایان سرمایه با مکاری و حقوق کم و در مقابل با افزایش قیمت کالاها، راهی جز فروش دسترنجشان را برای کارگران باقی نمی گذارند. همان گونه که خواننده نامی کورد «نجم الدین غلامی» در ترانه «نان» می گوید: من کسی هستم که زندگی امروزم را برای خریدن نان فردا می فروشم، در حقیقت این واقعیت زندگی کارگران است که سیسستم درصدد است آنان را به برده های خاموش خود تبدیل کند.

    حال در این میان وضعیت زنان به تاوان زن بودن بسی اسفبارتر است. اگر مردان کارگر از سوی سیستم یک بار استثمار می شوند، زنان همیشه به عنوان نیروی یدک در بازار کار به حساب آمده، از لحاظ برابری حقوق با تبعیض جنسیتی روبرو گردیده و صاحبان سرمایه هر زمان که بخواهند از کار بیکارشان می نمایند.

    رهبرآپو می گوید: «مشکل اقتصادی در اصل با طرد کردن زن از اقتصاد آغاز می‌گردد.» و تا زمانی که زن که آفریننده اقتصاد است، جایگاه خود را باز نیابد و در اقتصاد نقش آفرینی نکنند، اقتصاد مردانه جامعه را به سوی فروپاشی خواهد کشاند.

    آنچه جای هیچ شکی نیست این است که کار و دسترنج زنان از سوی سیستم مردسالار غصب گردیده و سرمایه داران با استفاده از همه ی نیرنگ های کاپیتالیستی خود کار و رنج زنان را تصاحب می کنند. به همین دلیل آنچه که نیاز بدان ضروری دیده می شود، همبستگی زنان کارگر و یک صدایی آنان در برابر تبعیض های جنسیتی است .  

     

     



    کژار