• روز زن؟!

    10 مارس, 2016

     

    لاوان شاهو

    ۲۰ جمادی الثانی، ۸ مارس،شاید فقط  یک مادر و دختر و یک زن ایرانی معنای هر کدام از این تاریخ ها را بداند و درکی حقیقی از روزهای ثبت شده در تقویم جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد. با زیرنویس هایی که سالانه حکمی می شوند برای یادآوری و تاکیدی بر نقشهایی که تاریخ ناعادلانه برایمان رقم زده است. در جامعه ای که جنسیت دنیا نیامده را با به پرواز درنیامدن کفش دوزکی تعیین می کنند و پیشاپیش او را به اسارت در آورده و حق بلند پروازی را از او می ستانند و یا با گذاشتن عروسکی در آغوشش تمام روزهای کودکی را از او می ستانند تا برای سالهای دوری که نامش را تقدیر زنانه نهاده اند،آماده شوند و بیشتر جبری است که گویی اختیارتوانایی برای مقابله ندارد و اگر به صدا درآید اهریمنی می شود که به جنگ با خدا برخواسته وبا نامیدن کافر بی رحمانه وجدان خاموش جامعه اش زندگی را از او می ستانند.

    متاسفانه  درایران و به ویژه روژهه لات کوردستان شاهدیم که با سواستفاده کردن از قداست مادرانه، آنان  را مجبور به سکوت در مقابل خشونت مردان به خصوص همسرانشان می کنند. با اینکه به شکلی فرمالیته در تقویم365 روزه ی نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت تولد حضرت فاطمه ۲۰ جمادی الثانی را برای تقدیر از مادران روز مادر نامیده اند، اما هدف اصلی این است که ذهنیت جامعه ی زنان را به اسارت درآورند و با نامیدن مادران به عنوان معلمان اولیه ی افراد،بر ناکارآمد بودن نظام خود سرپوش گذاشته و اگربعدها کودکان  به واسطه ی مدیریت نادرست آنها با توجه به عرف جامعه ناصالح درآیند، تنها مقصر مادری باشد که نفسش را بی دریغ با فرزندش تقسیم  کرده است و به این شیوه ذهنیت اقتدار گرا ومردسالار جامعه با مشروعیت بخشیدن به مشکلات جامعه که از سیاست نادرست آنها در ارائه ی راهکارها برای حل بحرانها ناشی می گردد، قدرت خود را برای سالهای بعد تحکیم بخشند. متاسفانه نهادی که به شکلی اساسی به بازخواست نظام دیکتاتور دولت مردان  بپردازد،وجود ندارد.

    با نگاهی دقیق به تاریخ خدیجه ها،فاطمه ها،عایشه ها ، مریم ها ، زینب ها … و بازبینی صحیح آنها که متاسفانه به شیوه ای دیگر برایمان تفسیر کرده اند، می بینیم که زنان نامدار تنها برای انجام وظایف خانگی و تحت فرمان مطلق مردان زیسته اند و هیچ اشاره ای به مسئولیتهای اجتماعی آنها اعم از تربیتی، قضایی، نظامی، ایدوئولوژی ، سیاسی-اخلاقی و سایر زمینه های انسانی در جامعه ی خود نداشته اند تا بتوانند پرده  از رخسار نظام  استبداد و دروغ گوی جمهوری اسلامی ایران بردارد.

    افسوس که معلوم نیست تا چه زمانی باید در قبال تاریخ  ظلم کنند و هم تاریخ فرداها را ظالمانه نگارش کنند.

    بله! معاویه های امروز با نامگذاری روزهایی از سال به نام تعدادی از قدیسان تاریخ، فقط قصدشان ایجاد تبعیض ما بین اقشار جامعه است چرا که می خواهند وانمود کنند فاطمه ها و عایشه ها همیشه در تضاد با هم بوده  وخواهند بود تا که استعمار و استثمار خود را بر افکار جوامع حاکم نموده و با برپایی نبردی همیشگی در میان اقشار مختلف جامعه و علی الخصوص در دیدگاه زنان سبب شوند که از اعاده ی حقوق طبیعی خویش ناتوان شده و ازپیمودن خط مشی صحیح روابط اجتماعی منحرف شوند.

    اینکه کدام روز در ایران روز زن اعلام گردد مسئله ای نیست که مشکلات زنان  در ایران را بازگو و چاره یابی گرداند، بلکه واقعیت این است که نمی خواهند حقیقت آشکارا شود و کاری می کنند که زنان در حاشیه ی روابط اجتماعی قرار گرفته و نقش آنها فراتر از یک زن خانه دار نرود و برده ای برای مردان بمانند و مردان نیز برده ای برای حکومت دیکتاتور دولت مردان و نظام مرد سالار جمهوری اسلامی ایران شوند.

    بنابراین با آگاهی هرچه بیشتر زنان در روژهه لات کوردستان و موازی با آن کل جامعه ی ایران از نقش اصلی زنان و تاثیرگزاری آنها بر تمام جوانب اجتماعی و بهره گیری از توانایی آنها درچاره یابی حل مسائل، مشکلات و نیازهای جامعه بتوان گامهای موثری را در زمینه ی دمکراتیزه کردن جامعه ی ایران و آزاد شدن ملت کورد و سایر ملتهای ایرانی  برداشته و از سیستم دولت –ملت گذار صورت گیرد.

    نمونه ی بارزی که خلق های ایران بخصوص جامعه ی زن در ایران می تواند با الگوبرداری و برقراری ارتباط و بهره گیری از تجربه ی آنها برای سازماندهی هرچه بیشتر و کارآمدتر خود انجام دهند ؛ فعالیتهای ایدئولوژی – سیاسی و نظامی زنان در روژآوا ،باکور، روژهلات و باشور کوردستان است که با پیوستن به صفوف گریلاهایی که رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان فلسفه و ایدولوژی آن را بنا کرده است، صورت می گیرد. امروز شاهدیم که طی چهل سال فعالیت مداوم و طاقت فرسایی که مبارزان زن در برابر ذهنیت اقتدار گرای پنج هزار ساله ی مردان انجام دا ده اند و به واسطه ی تلاش ، ازخودگذشتگی  و مبارزه ی زنانی همچون شهید سکینه جانسز ،آرین، شهید پاکیزه و بریوان ها در هر چهاربخش کوردستان رخ داده و با تکیه براعتماد و ایمانی که شخص رهبری عبدالله اوجالان نسبت به زنان داشته و با پیشکش کردن علم ژینولوژی به جامعه ی زنان  و مهیا کردن زمینه ای که زنان بتوانند با اراده برای زندگی خود تصمیم بگیرند ، توانسته اند آزادی خود و جامعه شان را بر اساس سه پارادیگمای اصلی ایدئولوژی رهبر آپو یعنی  ملت – دموکراتیک، جامعه ی اکولوژیک و برابری جنسیتی تحقق بخشند. آشکار است که زنان کورد با پیروزی در مقابل داعش در روژآوای کوردستان و سوریه و استقامت امروز زنان در باکور کوردستان و ترکیه در مقابل حکومت فاشیست و ظالم ترکیه سمبلی برای خواسته های آزادی طلبانه و صلح جویانه ی ملت کورد شده اند . می توان در آینده ای نه چندان دور شاهد مبارزه ی زنان روژهلات کوردستان و خاورمیانه همانند مبارزه ی زنان در باکور و روژآوا باشیم؛ و فریاد زنان در برگهای تاریخ پیچیده شود،چرا که نه یک روز کفاف آن همه رنج مادران  را دارد و نه یک روز تعبیری از زندگی مشترک آزاد در روابط همسری را خواهد داشت و نه یک روز نشان از پاکدامنی دختری را دارد که سالها باید هراسان از سایه ی مردانی بگریزد تا  قربانی تجاوز و یا عشقی دروغین نشود تا سر انجام تنها مجرم جنایت، قربانی آن یعنی دختر شود!  

     



    کژار