مهاباد راپرین

جنگ “موجودیت و آزادی” با تمامی شدت خود ادامه دارد. واقعیت جنگی که تنها آنکه می‌زید، درک می‌کند، معنا می‌دهد، امید می‌آفریند و پیروزی را مسلم می‌گرداند. زیر بمباران صدها باره‌ی “بمب‌های تاکتیکی نوکلیری” برای فروپاشیدن و تخریب “تونل‌های مقاومت گریلا”، بی‌نظیرترین مقاومت انسانی و تاریخی تداوم دارد. تونل‌ها و غارهایی که از همان اوان ظهور انسانیت، جای زندگی و دفاع ذاتی انسان‌ها و ظهور پیامبران بوده و بسیاری از این غارها اکنون در جای‌جای جهان، خاورمیانه و به‌ویژه کهن‌ترین آنها در کوردستان به مکان توریستی و گردشگری مبدل شده، اخلاقی‌ترین مقاومت همین طبیعی‌ترین و اصیل‌ترین انسان‌ها در برابر اشغالگری، تالان و قتل‌عام بر کوردستان، مهر حقوقی ـ سیاسی تروریسم خورده! مدافعان و انقلابیون این ملت اصیل منطقه، فدایی‌ترین ایستار انسانی را در همین غارها و تونل‌های تاریخی و در دل کوهستان‌های آزاد انجام داده و تاریخ‌دوستی و انسان‌دوستی فانتزی مدرنیته‌ی سرمایه‌داری را با حقوق ضدانسانی‌شان به چالش می‌کشند. هلیکوپتر، هواپیماهای جنگی F16، هواپیماهای کشف تحت‌عنوان SIHA، با روش‌های ضدانسانی بستن دوربین و بمب به سگ‌های آموزش‌دیده‌ به تونل‌های جنگی مقاومت و هر تاکتیکی را که در جنگ‌های متفاوت به‌کار برده شده امتحان می‌کند و نابرابرترین، ناانسانی‌ترین و بی‌اخلاق‌ترین جنگ را بر کوردستان و مدافعان خلق کورد و خلق‌های منطقه فرض می‌کند. روحی فدایی که تنها پیروزی را مبنا قرار داده و بی‌تردیدترین طرز زندگی را سمبلیزه کرده و معنای “مرگ برای زندگی‌ای شرافتمندانه و زیبا” را رنگی دگر می‌بخشند. با معیار مقاومت اصیل آپویی “دِین‌دار خلق خود بودن” و “فراتر از جان خود، چیزی نداشتن برای فدا کردن” خلق را به مقاومت و قیام فرا می‌خوانند و سوگند خود به رهبری، شهدای راه آزادی، خلق خود و مقاومت زندان‌ها زنده می‌سازند. 

آوزَم، باگَر، آرین و شَرزان چهار گریلای فدایی و سمبل فدایی بازهای زاگروس، همان گریلاهایی‌اند که قریب 50 روز در تپه‌ی شهید “بَرخودان” تا آخرین نفس در برابر سنگین‌ترین حملات و با انجام موفق‌ترین عملیات‌هایی زیر کشف و بمباران‌های بی‌وقفه‌ی دشمنان انسانیت و آزادی، سلاح‌های برجای‌مانده از سنگرهای درهم‌شکسته‌ی فاشیزم برمی‌گیرند و مهر تردید در دل فرمانداران این جنگ نابرابر انداخته و بر اراده‌ی انقلابی آپویی نیز مهر تأئید می‌زنند. ناگفته پیداست که فداییان رهبر آپو، مصرانه و سرفرازانه تاریخ مقاومت خلقی را رقم می‌زنند که رنج و دستآوردها، فرهنگ، زبان‌، سیاست، مدیریت و دفاع‌ ذاتی‌اش مهر تروریسم خورده و برای پاک کردن لکه‌ی ننگِ بیچارگی، مظلومیت و بردگی‌ای را که بر پیشانی هر فرزند این خاک خورده تا پای جان می‌جنگند و شعار “یا مرگ یا پیروزی” را به خاک سپرده و “یا پیروزی یا پیروزی” را فریاد برمی‌آورند و دشمن را بیچاره می‌سازند.

این شهدای راه آزادی، تاکتیک‌های دشمن غدار را درهم‌شکسته و علی‌رغم فرصت و امکان عقب‌نشینی و آماده‌کاری برای هجومی دیگر دارند، دست‌بردار تپه‌ی شهید برخودان نشده و در بدترین شرایط و بی‌امکانی در اوج عزم و اراده با تاکتیک‌های گریلایی، جدیدترین و وحشیانه‌ترین تکنیک‌های دشمن را پوچ گردانده و سنگر برآوردن خیال‌های رفقای خود را مقاوم‌تر و محکم‌تر می‌نمایند. این تصاویر مقاومت، دفاع مشروع و جنگ “موجودیت و آزادی” در پیش چشم جهانیان و نیروی ناتو به‌عنوان مدافع سیستم جهانی مدرنیته‌ی سرمایه‌داری به‌وقوع می‌پیوندد که روزانه ادعای دروغین حقوق انسان و حقوق زنان در پارلمان‌ها، کانال‌های تلویزیونی و سایت‌های سیستم جهانی بلندتر می‌گردد!

هرچه سیاست انزوا بر رهبر آپو بیشتر و طولانی‌تر می‌گردد، مقاومت گریلا به اوج خود رسیده و واقعیت این سیستم و نیروی ناتو را آشکارتر می‌سازد. در حالی که بیچارگی نیروی ناتو و پشتیبانی از فاشیزم و قتل‌عامی که با سلاح‌های تولیدی آنان هم‌راستا با دادن چراغ سبزشان با مرکز مقاومت‌ امرالی و در شخص رهبری و تداوم آن در کوهستان‌های‌ آزاد و در شخص گریلاهای آزادی و در قیام و نفرت خلق‌ها در کوردستان و خارج از میهن در میدان‌ها و خیابان‌های آکنده از فریاد آزادی‌خواهی و حق‌خواهی برضد فاشیزم و فرهنگ استعمار و استثمار، پوچ گردانده می‌شود، دیوان عدالت لاحه را مجبور به نشستی در رابطه با پرونده‌ی PKK و پاک‌سازی مهر تروریسمی که خود پیشآهنگی آن را بر‌عهده گرفتند، کرد. این در حالی‌ است که حقوق بین‌الملل برای کوردها و خلق منطقه چیزی بیش از هیچ ندارد. چراکه پرونده‌ی ترور PKK که “خلق است و خلق نیز هر‌جا و برپاست” و پاک‌سازی مهر تروریسم بر چهره‌ی خلق کورد، نه موضوعی حقوقی بلکه موضوعی سیاسی است که تنها و تنها به شیوه‌ای عملی و با مقاومتی انقلابی(استراتژی جنگ خلق انقلابی) و درنهایت فروپاشی فاشیزم و اشغالگری به نتیجه خواهد رسید چراکه تاریخ مقاومت خلق‌ها در منطقه و خلق کورد این را به وضوح نشان می‌دهد. 

ایستار فدایی گریلاهای آزادی در سینه‌ی کوهستان‌های آزاد کوردستان، دعوت به قیام، خودسازماندهی و آماده‌سازی امکانات و شرایط لازم جهت وقوع “جنگ خلق انقلابی” که در آن گریلا و خلق دست در دست هم تمامی انرژی و نیروی خود را جهت فروپاشی فاشیزم و اشغالگری به کار می‌گیرد، می‌نماید. بر همین مبنا در شخص “فرمانداری فدایی بازهای زاگروس”، فدایی بودن و مقاومت در برابر اشغالگری را تانهایت اساس گرفته و تمامی خلق ما با روح فداییان زاگروس، هر آنچه را از دستشان برمی‌آید انجام داده و به‌ویژه خلق‌مان در شرق کوردستان و ایران، تمامی نیرو و انرژی خود را جهت خودسازماندهی به میدان عملی گسترده‌تر و عمیق‌تر رهنمون نموده و قیام خود را به سمت فروپاشی فاشیزم و شکستن انزوا و آزادی فیزیکی رهبر آپو سوق دهند.