• برچسب‌ها:,

    مسائل دینی و مذهبی

    5 اکتبر, 2021

    رهنمود رهبر آپو

    بعدها بر مسائل دینی‌ای کە اقوام در درون خویش داشتند، مسائل مذهبی نیز افزودە گشت. وعدەهای برادری، یکپارچگی و صلحی کە ادیان میدادند، در برابر منافع مادی دارای تاثیری محدود بود. روند طبقاتی بودنی کە در جامعە پدید آمدە بود، مدت زمان بسیاری بود کە همان اقوام را بە حالت کلافی از مسئلە و ستیزە درآوردە بود. در قبیلەی بسیار کوچک و در خودفروبستەای همچون یهود و در زمانی کە هنوز موسی در قید حیات بود، منجر بە ستیزەهای بسیار شدیدی بین نزدیک‌ترین خویشاوندان او شدە بود. کشمکش‌های بین برادر و خواهر موسی، یعنی هارون و مریم، امری جالب توجە است. عیسی ابتدا موسویان محروم را مورد خطاب قرار می‌داد. معاویە حتی پیش از وفات محمد آ‌غاز بە برتری جویی و منازعەی خاندانی علیە اهل بیت نمودە بود. در اسلام، بعدها خوارج جهت رهانیدن خلافت دو رأسی و حتی سە رأسی از دست علی، معاویە و عمروعاص، تصمیم بە کشتن(آنها) گرفتند. سپس یزید ابن‌معاویە، برگزیدەترین اولاد اهل بیت را در صحرای کربلا با قساوت تمام سربرید. هر خلقی کە بە اسلام می‌گروید، هم در درون خویش و هم بین خود و دیگران، مسائلی بهمن آسا را بە همراە می‌آورد. تمدن ریشەدار ایران در صدد برآمد تا با ایجاد مذهب تشیع، بە شکست در برابر اعراب اسلامی پاسخ دهد. بیگ‌های سلسلەهای سلجوقی و عثمانی ترک تبار، منافع‌شان را در سنت استیلا یافتەی اسلامی یعنی تسنن یافتند. ترکمن‌ها بە مثابەی قشری محروم، اکثرا تشیع و علویت را برگزیدند. انشعاب مشابهی در میان کوردها نیز پدید آمد. بیگ‌های صاحب قدرت، بە تسنن گرویدند و مزدوری جهت سلاطین عرب و ترک را سرلوحە قرار دادند، قشر محروم و شرافتمند نیز علوی گشتە و زرتشتی باقی ماندند.

    سیصد سال ابتدای مسیحیت نیز مملو ازانشعاب مذهبی بود. طبقات و اقوام ناچار بودند منافع خودشان را تحت پوشش مذاهب تداوم بخشند. جهت هر قوم، یک مذهب تشکیل شدە بود. لاتین‌ها از طریق مذهب کاتولیک، یونانیان و اسلاوها از طریق مذهب ارتدوکس، ارمنی‌ها از طریق مذهب گریگوری، آشوری‌ها از طریق نسطوریت و بە همین نحو اقوام مختلف از راە مذاهب متفرق بسیاری، در پی رهایی بودند. همچنین بر سر اینکە بە دین امپراطوری تبدیل شوند یا نە، با مسائل جدی انشعاب دست بە گریبان بودند. یهودیت از منظری در بطن خویش تا سطح قبایل منشعب گشت. انگار انشعاب یهودیە و اسرائیلیە کافی نبود کە بە شکل طرفداران فارس‌ها و یونانیان نیز منشعب گریدند. بعدها بە عنوان یهودیان شرق و غرب( سفاراد و اشکناز) دچار انشعابی متفاوت گشتند. در عصر تمدن کاپیتالیستی، روشنفکران سکولاریست و لائیک نیز از میان آن سر بر آوردند.

    در این دورە، مسیحیت از رفرماسیونی بزرگ گذار نمود. پروتستانیسم ظهور کرد و کلیساهای ملی شکل‌گیری یافتند. در تمدن‌های خاور دور و در راس آن در هندوستان و چین، انشعاب‌های دینی و مذهبی مشابهی بسط پیدا کردند و مسائل نوینی را با خود بە همراە آوردند. هنگامی کە بنیان‌های مادی تمام این مسائل مذهبی و دینی را مورد تحقیق قرار می‌‌دهیم، بە آسانی خواهیم دید کە دستگاەهای فشار و استثماری کە شیوع پیدا کردە و تراکم یافتەاند، نقش اساسی را ایفا می‌نمایند. جنگ‌های استثماری و فشار‌آوری مطرح‌اند کە انحصارات درهم تنیدەی مادی و ایدئولوژیک، در برابر جامعە بە راە می‌اندازند. از همان دوران دولت‌های کاهنی سومر ومصر بدین سو این مسائل پدیدآمدند و با جنگ‌ها، آن‌ها را هرچە بزرگ‌تر نمودند. بودا پس از آزمونی بزرگ گفت” آتش را با آتش نتوان کشت” و با این سخن واقعیتی بزرگ را برزبان آورد. قدرت بە معنای جنگ بود و جنگ نیز بە معنای استثمار. بنابراین قدرت تنها با قدرت می‌جنگید، زیرا پیدایش” سود شیرین و پر حلاوت” راە دیگری نداشت!

    بدین ترتیب تاریخ بیش از پنج‌هزار سالەی تمدن، از یک لحاظ عبارت از تاریخی بود کە بەطور روزانە مسئلە تولید می‌نمود، راەحل هایی خیالی کە تحت نام ابزار حل مسائل مطرح می‌شدند نیز تنها مسائل را شیوع دادە وحدت می‌بخشیدند. نە اسطورەی خدایان شکوهمند کاهنان سومری، نە پیامبران و خدائ ادیان تک خدایی کە از همان سرچشمە بودند و نە انشعابات مذهبی چند راسی، هیچکدام نمی‌توانستند راە چارەای جهت بردگی ژرفایابندە باشند. راە‌حل‌های خیالی، قابلیت مبدل‌شدن بە راە حل‌های مادی را نداشتند. هنگامی کە انحصارات قدرت و استثمار بە برقراری حاکمیت خویش در میان تمامی اقوام کفایت ننمود و بر مبنای دولت- ملت تا بنیادی‌ترین سلول‌های جامعە رخنە نمود، تابلوی با تصویری” شیوع مسائل در تمامی جامعە” شکل گرفت. با توجە بە اینکە روزنەی دیگری در جامعە نماندە کە انحصارات ظلم و استثمار پنج‌هزار سالە مسائل را در آن رخنە دهند و بە تبع آن سودشان را افزایش بخشند، حقیقتا نیز پایان‌شان فرا رسیدە و یا فصل ختام آن‌ها در حال نمایان شدن است. هنگامی کە از این حیث گفتە می‌شود پایان تاریخ فرا رسیدە است، شاید هم بیش از هر زمانی بە حقیقت نزدیک هستم!



    کژار