• برچسب‌ها:,

    سیــــاســتهای اقتــصادی ایران در یک نگاه

    1 فوریه, 2021

    پیمان ویان

    [همه ی کشورهای دنیا به رقابت بر سر تصاحب منابع زمینی و زیر زمینی جهانی مشغول هستند،رقابت و جنگ سرمایه داری  بین دولتها برقرار هست و این بین مردم قربانی میشوند ،چون  پای جنگ قدرت طلبی در میان هست،کشورهای که از لحاظ منابع طبیعی و ذخایر زیر زمینی غنی هستند و مردم زیادی  در حالیکه  روی  میلیاردها بشکه نفت نشسته اند، بەویژه در دوران رونق نفتی اما همچنان در فقر و محرومیت بسر میبرند و برای تامین هزینه های زندگی خانواده خود جان میدهند،واین سیاست خود دولت‌هاست که دست روی تمام جنبه های زندگی اجتماعی و اقتصادی  مردم که با تلاش و خدمت آنها پیش میروند میگذارد تا آنها را از لحاظ اقتصادی به خود وابسته کند،سیاستهای اقتصادی دولت ها آن را از کنترل ملت خارج و آنها  را نیازمند خود میکند،وقتی این وابستگی اقتصادی ملت به دولتها بوجود میایید بطور غیر مستقیم میتوانند سیاستهای خود را بر ملت اعمال نمایند.

    اگر بخواهیم بطور اساسی به این مساله بپردازیم خواهیم دید ،ایران هم یکی از کشورهای هست که با وجود منابع بسیار زمینی و  زیر زمینی خود بخصوص منابع  نفت و گاز شناخته شده و تولید کننده های بزرگ نفتی می‌باشد البته این منابع نه برای خدمت به مردم  بلکه به نفع دولت بکار گرفته میشود،با دست گذاشتن روی اقتصاد جامعه تسلط خود بر مسایل سیاسی پیرامون جامعه ی ایران را نیز تقویت کرده اند،روزی که رژیم ولایت فقیه بر سر کار آمد نقشه و هدف اش نیز همین وابستگی مردم  به دولت در راستای  پیشبرد سیاستهای  آنان بود،سیستم ولایت فقیه و بعد از تاسیس سپاه پاسدران جایگزینی برای سیستم شاهنشاهی  شاه و سازمان ساواک بودو اما این بار این هدف رو در قالب تازه ای ارائه دادند و زمینه را برای مالکیت   و تسلط دولت بر مردم رو قدرت بخشیدند.

    نظام کنونی حاکم بر ایران همه ی تلاش خود را بکار میگیرد که در این حوزه ها در  سطح جهانی رقابت کنداین حوزه ها بیشتر حول محور نفت میچرخد،بیت رهبری و سپاه پاسداران که چون جانوران وحشی به جان مال و منابع مردم افتادند و به چپاول منابع اقتصادی مردم مشغول شدند و بودجه ای که از پول فروش نفت  بدست میامد را به اختیار گرفتند، نفت بعنوان منبع اصلی تامین اقتصاد ایران قرار داده شده و این اقتصاد نفتی به نفع رژیم ایران بود چون با این اقتصاد تک محصولی ملت را به خود وابسته و حاکمیت خود بر آنان را هر لحظه تقویت میبخشیدند و برای اینکه دستمزد (حقوق) مردم بدست بیت رهبری وبەویژه  سازمان سپاه افتاد و از این طریق هر وقت صلاح دانسته مردم را سیریا گرسنه نگه میدارد و آنطور که برنامه ریزی کرده بودند پیش میرفتند.

    اقتدار اقتصادی آنها  اینگونه بیشتر شد.

    زندگی معیشتی  مردم به سپاه و نفت پیوند خورد و نفت به پاره ای از جامعه شناسی سیاسی ایران تبدیل گشت این سیاست تا به امروز به شکل فجیع تری ادامه دارد و بدست سپاه پاسداران که وابسته به بیت رهبری و با تمام جوانب  زندگی مردم سر و کار دارد تصاحب گردید و این اقتصاد نفتی سبب فساد و از بین رفتن فرصتهای شغلی و تضعیف بخش خصوصی و در نهایت زمین گیر شدن اقتصاد ایران گشت،سپاه دست روی تمام منابع کشور گذاشته و به دخالتهای خود در تمام بخشهای مدیریتی کشور مشروعیت بخشید و همه ی جوانب زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده و آنها را از حقوق اقتصادی و سیاسی خود محروم نمودند.

    به ویژه بعد از جنگ با عراق که مدیریت نیروهای  بسیج و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و زندانهای مخفی به دست سپاه افتاد به این ترتیب بخش اصلی مدیریت که بر  جامعه حاکم بود بدست نیروهای سپاه افتاد ، دیگر به روش های مستقیم نیروهای مخالف حکومت را سرکوب و قتل عام میکردند.

    بعد از حاکمیت سپاه بر نیروهای نظامی و امنیتی کشور رفته رفته دست روی بخش  اقتصادی جامعه نیز گذاشتند و بخصوص در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی سپاه در بخشهای مختلف اقتصادی جای پای خود را محکم نمود.اقدامات خاتمی که با ایدهی اصلاحات  که ادعای پیشرفت در زمینه های اقتصادی را داشت و آن هم فقط در حد شعارهای فریبندهی انتخاباتی بود و بس ،در زمان ریاست جمهوری  احمدی نژاد نیز   با درصد بالاتری اقتصاد ایران رو تحت مالکیت دولتی قرار داده شد.با قدرت سیاسی امتیازهای اقتصادی زیادی را  نصیب شد.به نیروهای سیاسی امکان داد که بطور رسمی و قانونی پروژه های اقتصادی به دست سپاه بیافتد.نیروهای اقتصادی هم  از نیروهای سیاسی حمایت میکردند و مافیای قدرت و ثروت حول (حلقه ی ولایت مطلق فقیه ) قدرت و حوزه ی تعهدات و اختیارات دولت گسترش و اقتدار مردم تضعیف گردید

    نیروهای سیاسی با پشتیبانی نیروهای اقتصادی در دوران  احمدی نژاد در سال1392  ۱۳٨۴/

    دیگر  پای سپاه با خیال آسوده تری به ذخایر ملی  نفت و گاز راه پیدا کرد، صادرات لوله های  گاز و نفت را به کشورهای همسایه شروع کرد خط صادرات نفت به دست سپاه افتاد راههای  قاچاق بندر  و اسکله هم بدست سپاه افتاد، با تسلط بر اقتصاد ایران دیگرسپاه حرف اول و آخر را در ایران میزند ،چون بطور مستقیم از حمایت رهبری بهره مند هست و بطور پنهان و آشکارا اقتصاد ایران را در دست گرفته و همه ی فساد های مالی بدست سپاه پاسداران انجام میشود .

    اینجا بحث بوجود میاید که ما چرا به مساله سپاه در ایران پرداختیم؟چون وقتی سپاه در نظر رهبری بازوی دفاع از ایدلوژی‌های  رژیم تعریف میشود دیگر میدان اقتصادی هم به  دست سپاه احاطه میشود و اقتصاد هم  در خدمت سپاه به حصر در  میاید .

    سیاست های اقتصادی ایران بیشتر به نفع نیروهای نظامی و سپاهی بوده و  طبق گفته ی یکی از مسئولین سپاه  سردار نقدی که میگوید که اگر سپاه وارد میدان اقتصادی کشور شده نه برای منفعت خود بلکه برای منفعت مردم وارد شده،اما کاملا واضح و روشن هست که منفعت مردم در اقتصاد نظامی نبوده و یک دولت نفتی هرگز نمیتواند یک دولت رفاهی تلقی شود.

    وقتی در داخل کشور اقتصاد دست خوش نظامی گری میشود ،دیگر حاصل آن را  برای رقابت بر سر اقتدار حاکمیت خود با نیروهای داخلی و کشمکش های خارجی هزینه میشود مردم ایران چهل سال است بازیچه‌ی ماجراجویی های ولایت فقیه و قربانی تحکیم آرمانهای به اصطلاح مقدس نظام اسلامی هستند و همواره حاصل منابع داخل را صرف قدرت اندوزی نیروهای تندرو چون حزب الله ،طالبان ،حوسی ها و حشد شعبی کرده اند.

    [وقتی اقتدار اقتصاد ایران رو بدست گرفت ،منابع ایران را جهت راه اندازی  هلال شیعه  در خاورمیانه هزینه کرد،با این سیاست ها مردم هرچه بیشتر فقیر تر  و  سرکوب و مجبور به  مهاجرت  شدند،با اعمال  تحریم ها بر  ایران جنگ قدرت در حاکمیت بیشتر از قبل نمود پیدا کردد و جناح های موجود یکدیگر  را  به فساد های مالی و رانت محکوم کردند،سپاه از فساد در همه ی اومور داخلی ایران بی بهره نماند و تحریم ها نیز فشار اقتصادی زیادی بر مردم وارد کرد،قدرتهای جهانی در صدد بودند با اعمال این تحریم ها ایران را تنبیه نموده و وادار به پذیرش قطعنامه های خود نمایند اما این فشارها نه نیز نتوا نست از محرومیت اقتصادی و نقض حقوق انسانی مردم ایران بکاهد،  چون قدرت های سرمایه داری جهان که دیدند ایران از کنترل آنان خارج و به نیرویی مخالف تبدیل میشود،بەهمین خاطر تحریم ها بر علیه ایران را شدت بخشیده،این تحریم ها به خودی خود آشفتگی سیاسی و اجتماعی بوجود آورد،تحریم ها تمام منابع درآمدی دولت را محدود کرده و حالا زشتی و مشکلاتش نمایان تر شده اقتصادی که تمام زشتی و فساد و مشکلاتش را با درآمد نفتی پوشش میدهد حالا دیگر در آمد نفتی ندارد هیچ بلکه درآمدغیر نفتی را هم از دست داده است ،اینگونه بود که با جنگی بدون صلاح (تحریم های اقتصادی) تنش‌ها را در ایران عمیق تر شدند  و هدف  اصلی از تمدید و تشدید این تحریم ها سرکوب ایران در منطقه بود،ما در بالا اشاره کردیم به جنگ بر سر  منابع طبیعی ، دول سرمایه داری جهان در پی تصاحب منابع و ذخایر کشورهای غنی از این حیث هستند،قدرت بر سر تصاحب اقتصاد جهان ،تصرف منابع ایران و منطقه  نیز یکی از معادلات این قدرتهای سرمایه داری جهان میباشد ،آمریکا به حال آماده باش در آمد و این این مداخله ها رو با اعمال تحریم های اقتصادی بر ایران آغاز نمود،با هماهنگی میان آمریکا و روسیه ،آمریکا توانست تحریم ها بر علیه ایران رو شدت بخشد،ایران در بخش استخراج منابع بطور جدی به مشکل برخوردو اقتصاد ایران با شکستی بزرگ روبرو گشت ،سپاه پاسداران ایران به لیست سازمان‌های تروریستی اضافه شد و اینگونه پروژه ی فلج کردن ایران استارت زده شد.

    تحریم های خارجی و فساد مالی در داخل کشور را گسترش داد و فسادی سیستماتیک پدید آمد که در پایه های سیستم نفوذ و هیچ انگیزه ای هم برای مقابله با آن در کار نیست،فساد و رانت خواری هایی که بدست مسئولین حکومتی صورت میگرفت بیشتر نمود پیدا میکرد و آشکار میشد، سیاستهای اقتصادی ایران چه در داخل و خارج از کشور با بن بست مواجه شد و جور این ناکارآمدی دولت را هم مردم با فقر و قتل عام و سرکوب به دوش میکشند در اصل دست دولت در جیب ملت است ،ضعف  دیپلماسی در این پنج سال اخیر که تحریم ها در ایران شدت گرفته بیشتر از پیش شد ،ضعف دیپلماسی اقتصادی ،سیاسی مشکلات بسیاری را برای ایران بهمراه داشته است

    اروپا هم در این مورد به ایران پشت نمود چون منافع خود را  در الویت میدید،با وجود این فشار ها بر ایرانیا باید تسلیم این سیستم موجود شود یا فرو پاشد ،ایران خوب آگاه هست که بـا اتمام شدن دوره ترامپ هم نمیتوانند این آشفتگی و نابسامانی اقتصادی خود را التیام بخشند، نقشه برگشت دوباره به برجام فقط برای فریب اذهان عمومی  است، سیاست داخلی و همچنین خارجی ایران بی رمق تر از گذشته پیش میرود و در یک سراشیبی بەسوی نابودی جلو میرود، اکنون تلاش میکند به شیوه دیپلماسی  با چین و روسیه در ارتباط و قراردادهای امضا کند تا از این طریق از سیمای آشفتگی خود بکاهد، تعهد ۲۵ ساله با چین یکی از این قرار دادها بود، در حال حاضر چین تنها کشوری هست که ایران امکان فروش نفت خود از طریق خاک آن را دارد، این دیپلماسی در اصل برای بهبود اوضاع اقتصادی مردم نبود و فقط برای تضعیف تحریم ها و به نفع حاکمیت تمام میشد و این دیپلماسی در حقیقت در خدمت جنگ افروزی و بقای حاکمیت بود،بر همین اساس ایران سعی نمود با این روابط دیپلماسی تحریمها را دور زده و نفسی تازه کند.[

    .

    [در این شرایط بحران مدیریتی و فساد ساختاری در داخل کشور نیز تمام جوانب زندگی نظامی میشود ،مردم مورد سرکوب و خشونت قرار گرفته و با محروم نگه داشتن آنها در تلاش بودند آنان را سرکوب کنند،دک از نوع کثیف ترین نوع سرمایه هست دولت سهم زیادی از ذخایر ملی را  برای دلالان  به خدمت گرفت تا از این طریق  تحریمها را دور بزنند

    مردم ایران در سالهای اخیر زندگی پر مشقت و سختی رو میگذرانند و هر روز تاوان این بی کفایتی مسئولین را ب قربانی کردن جان   خود در برابر  نان  میدهند، جنبش آبان ماه شورش گرسنگان بود،هزاران انسان جانشان فدا شد ،با برنامه ی گرانی بنزین اعتراضات  به این تصمیم دولت آغاز و با کشتار و شکنجه جواب داده شد ،  ترس و وحشت  از نظام را در وجود مردم نهادینه کردند و در صدد حذف پتانسیل ملت که مخالف فساد دولتی  و نظام ضد انسانی بودند برآمدند، این رژیم منحوس و ضد آزادی پیوسته در حال قتل و زندانی کردن مردم  ورنگ و  لعاب بخشیدن به جنایات خود  است، ایران که جز یکی از کشورهایی با جمعیت جوان در جهان است و در همین حال بیکاری در آن موج میزند و در این بین نرخ تورم افزایش یافته و امید به زندگی در میان مردم ایران کاهش بسیاری یافته این شرایط نابسامان ایران در حالیکه کشوری غنی از نظر منابع نفت و گاز و معادن بسیاری است خروجی سیاستهای اقتصادی دولت است  که  رژیم  برای ملت  ایران به ارمغان داشته میتوان نتیجه گرفت دلیل اصلی شکست سیاستهای اقتصادی ایران حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی، حاکمیت خوب میداند اگر امکان استفاده از فرصتهای اجتماعی و اقتصادی برابر برای همگان بوجود بیاید رشد اقتصادی افزایش و این توازن طبقاتی نیروهای اجتماعی به ضرر حکومت و بنفع جامعه میباشد و قدرت سیاسی خود را در خطر میبیند برای همین متوسل به سرکوب معترضین میشود، افزایش نرخ بیکاری یا کار با دستمزد کم برای طبقه ای که نقش اساسی  در اهداف اقتصادی یک کشور ایفا میکند اما از امکانات رفاهی و معیشتی محروم گشته است دولت و دستگاههای قضایی و امنیتی تمام قد پشت کارفرمایان و سرمایه داران  می ایستند و اعتراض کارگران  را به نام ًاقدام علیه امنیت ملی برچسپ میزنند و این وسط کارگر بی دستمزد و بدون قدرت آسیب پذیر است و  کارگران بسان  طفلان بد سرپرست نظام سرمایه داری میمانند

     

    حکام تاراجگر  با ثمره تلاش آنان به رانت و اختلاس مشغول هستند  و سرمایه داران زیر سایه‌ی حکومتی غاصب که فساد و غارت تا مغز و استخوانشان نفوذ کرده باید هم احساس امنیت کنند و به اقتدار این نظام برای خودشان امید ببندند.

    در نتیجه‌ی این سیاستهای عقب مانده هزاران کارگر ،زن وجوان بیکار و ارتشی از بیکاران در ایران بوجود آمده و زندگی ملت ایران در میان یک آشفتگی و نابسامانی عمیقی فرو رفته و بطور ویژه زنان از اقتصاد دور افتاده اند و از این طریق جامعه از لحاظ روحی و روانی در شرایط بحرانی بسر میبرند ،جامعه وقتی از لحاظ اقتصادی ساقط میشود تبدیل به کارگری بدون دستمزد یا حداقل دستمزد میشود و وابسته به دولت نا کارآمد  میشود ،در ایران زنان خانه دار در سرشماری ها مثل زنان شاغل محسوب میشوند و به این طریق زنان را در خانه حبس میکنند و این حبس هم بر  افزایش آمار  زنان شاغل  درایران تاثیر میگذارد و  از این رو همیشه در  تعدیل نیرو  زنان همیشه در الویت هستند.در شرایط بحرانی کنونی پروژه ی قاسم سلیمانی که بودجه ای ٨ میلیارد و نیم به آن اختصاص یافته و سرپرستی آن هم  بر عهده ی زینب سلیمانی  گذاشته شده ،این  پارادوکس ،تضعیف اقتدار زنان است .

    در آن مناطق از ایران که سرشار از منابع اقتصادی هست، مردم  فقیر و برای تامین ضروریات  زندگی از جان خود مایه میگذارند،بعنوان مثال اهواز یکی از شهرهای نفت خیز ایران است

    بیشتر درآمد و عواید مالی دولت از این منطقه بدست میاد ولی فقر و فلاکت سالهاست گریبانگیر مردم آنجا شده و هر ساله با بارش باران شاهد وقوع سیل های ویرانگر و در بیشتر ماه‌های سال نیز شاهد آبرفتگی معابر و در نتیجه ویرانی خانه و زندگی خود هستند و سبب این  محرومیت  بی کفایتی دولت در توزیع عادلانه امکانات  وحفاظت اجتماعی شهروندان در این مناطق است و کوردستان نیز شامل این توزیع ناعادلانه امکانات و محرومیت های بیشمار است ،سالانه صدها کولبر  بخاطر بیکاری و تنگدستی در شرایط سخت روانه ی کوهها میشوند و در همین حال رژیم باز هم عرصه را به آنان تنگ نموده و در نهایت با شلیک مستقیم نیروهای مرزی خود آنان را بخاطر نان به کام مرگ میکشاند، نگاه امنیتی مرکز به مناطق کوردنشین که با گرسنه نگه داشتن مردم سیاست سرکوب را پیش میبرند وتاب تحمل تفکری بر خلاف تفکرات خود را ندارند .

    محیط زیست و منابع  کوردستان را نابود میکنند و دریاچه های مناطق کوردنشین را خشک و آب آن را به دریاچه های شهرهای مرکزی انتقال میدهند دریاچه ارومیه هم شامل این سیاست ها و نگاه امنیتی مرکز بوده و اکنون که کشور با بحران اقتصادی و سیاسی روبرو شده ، پروژه ی روحانی تحت عنوان بودجه ۱۴۰۰ که برای سال پیش رو تقدیم شد ،این هم مثل بقیه‌ی وعده های روحانی که در زمان پیمان اتمی داده بود با شکست مواجه شد ، پروژه ی دولت روحانی و وعده هایی که در جهت رفع محرومیت و رفاه مردم داده شد نه تنها تغییری در وضعیت اقتصادی  و سیاسی مردم نداشت بلکه اوضاع را بحرانی تر کرد و  روبه ورشکستگی هدایت کرد، این پروژه زمانی به نتیجه خواهد رسید که تحریمی در کار نباشد و روزانه دو میلیون  و سیصد هزار بشکه ی نفت بفروش برس و خریداری باشد که در قبال تاراج این منابع لااقل پول آن را نقد بدهد و گرنه مجبور به مبادله نفت با کالای بدرد نخور چینی خواهیم بود که آنهم رویایی بیش نیست، اقتصاد ایران ویران و پوسیده شده و این شرایط اقتصاد مقاومتی نام گرفته، اقتصاد دولتی بوده نه مردمی، اقتصاد هر زمان که در کنترل مردم و مستقل از دولت باشد میشود اقتصاد مقاومتی، آنهم زیر سایه‌ی جامعه ای آزاد تحقق میابد نه زمانیکه مردم در یک قفس آهنی اسیر و پاسخ اعتراض مردم به شرایط موجود گلوله و شکنجه نباشد، اقتصاد ایران دیگرنه با روابط دیپلماسی ونه با وعده های توخالی روحانی حل خواهد شد.

    وقتی آهن میپوسد ترمیم نخواهد شد، سیستم حکومتی ایران هم به همین شیوه کهنه و پوسیده شده و ترمیم نخواهد شد، لازم است از پایه ساخته شده و دستخوش تغییر اساسی شود و فسادهایی  که  چون زالو  خون مردم رامیمکند نابود و مردم از دست دیکتاتوری  رهای ییافته، این سیستم دیگر نمیتواند بطور سطحی تغییر کند و ملت را فریب دهد و مجبور است از پایه وریشه تغییر و تحول یابد  ایران در تمام حوزه های اقتصادی دارای منابع انسانی و طبیعی قابل قبولی است باید مدیران  بی کفایت و چپاولگر دولتی جای خود را به مدیران اقتصادی سالم و کارآمد داده و مردم سیستمی را ایجاد و اقتصادی مستقل بدون وابستگی به دولت  را بدست بگیرند ، آنهم اقتصادی منسجم و یک دولت رفاهی در سایه دموکراسی شکل بگیرد..

     



    کژار