رویداد تلخ تاریخ کورد؛ شروع مرحلهای نو
13 فوریه, 2020از قلم گریلا
همراه با تمام جوانب منفی توطئهی 15 فوریه، این مرحله آغازگر دوران جدیدی برای بسیاری از انسانهایی بود که عبدالله اوجالان را نمیشناختند و این اتفاق موجب متحول گشتن زندگی آنها گشت. رهبر آپو اساس دستگیری خود را رفاقت کم و دوستی متقلبانه دانست. در روژهلات کوردستان بعد از اعتراضات و راهپیماییهای مربوط به دستگیری رهبر آپو، اشتیاق به شناخت چنین فردی که مردم در گوشاگوش دنیا برای دستگیریش بدن خود را میسوزانند و اینچنین خودجوش برای دستگیریاش به راهپیمایی پرداختند در بسیاری از افراد ایجاد گشت.
شاید تصویری که از آن روزها در خاطر همهی روژهلاتیها مانده است درگیری شدید در خیابانها و زد و خوردهای آن روز سیاه باشد و یا تصویر دادگاههای نمایشی حقوق بشر اروپا برای محاکمهی شخصی فردی که از جنبههای فردی، جنسیتی و ملی گذار نموده بود اما حکم اعدامش صادر گشت و باز این ذهنیت در مردم کورد زنده گشت که دگربار نیز کورد شکست خورد؛ اما کاملا برعکس، در عصر حاضر، انسانیت باز هم وقوع معجزه را تجربه کرد اما نه در روایات اسطورهای و آیات قرآنی و دیگر کتابهای مقدس بلکه در جایی به نام امرالی که ادراکی حقیقتمدارانه و مبارزهای قوی در آن به وقوع پیوست به گفتهی خود رهبر آپو، زندان امرالی برای او به یک حوزهی تمام عیار پیکار در راه حقیقت مبدل گشت و بازتاب آن به همهی جستجوگران حقیقت رسیده است.
به عنوان فردی خاورمیانهای و کورد، چالشهای مذهبی، فرهنگی و هویتی همواره گریبان گیر تواند و مرتب در حال دست و پا زدن برای رهایی از این چالشها و سعی در یافتن هویت خود هستی که هر لحظه در حال انکار شدن است و تو نیز دیگر خود به انکار آن میپردازی و به تخریب آن دامن میزنی. در این فوران نسلکشی فرهنگی و انسانی در این گیجی مبهم و جامعهای متلاشیشده که ارزشهای معنوی در آن از بین رفتهاند دیگر به مرحلهی بیگانگی کامل با خود که از خویشتن خود خارج گشتهای و بیگانگی کامل با جامعهی خود میرسی حال یا به این شرایط تسلیمیت و خود انکاری اکتفا میکنی و یا به فراخوان ندای آزادی اطرافت گوش فرا میدهی.
بسیاری از افرادی که در زمان دستگیری آپو سن کمی داشتند با گذر زمان و در بزرگسالی با کتابهای رهبری که در زندان به رشتهی تحریر درآورده است و با آنها انقلاب عظیمی را به پا کرده؛ آشنا گشتند. این آثار، دستاوردهای حقیقت هستند که در زندان امرالی و بعد از دستگیری رهبر آپو خلق شدند. این آثار دفاعیات رهبر آپو هستند که به دادگاه حقوق بشر اروپا ارائه شدند و در واقع رهبر آپو این دادگاههای نمایشی را که به بهانهی مبارزه با ترورست عمل میکردند به فرصتی برای دفاع از خود متحول گرداند. این دفاعیات را به منظور دفاع از خود یا بهبود شرایط زندانش ننوشت بلکه اهداف بزرگی در پس نوشتن این دفاعیات که در واقع مانیفستهای او هستند وجود داشت. (رسواسازی دادگاههای حقوق بشر که هیچگاه هدفشان برقراری عدالت و حل مسئله نبوده)، (تحلیل تمامی مراحل نوع انسان از زمان پیدایش تا مرحلهی اجتماعی شدن، از تمدن تا مدرنیتهی کاپیتالیستی و بعد تا مدرنیتهی دموکراتیک)،(چارهیابی مسئلهی کورد با رهیافت دموکراتیک)،(تحقیقات در مورد واقعیت کوردها و موجودیت آنها در برابر تمدن و مدرنیته)،(ارائهی مدلهای مدیریت دموکراتیک در برابر تمایلات دولت-ملتگرایانه) خلاصهای از محتویات این دفاعیات را تشکیل میدهند
با درک و شناخت نظریات رهبری میتوان زندگی با دیدگاه ملت دموکراتیک و پذیرش هر فرهنگ، زبان، ملیت، قومیت، دین و مذهب نه با نام وطن مقدس و ملگرایی افراطی و مرزهای محدود کننده را ممکن ساخت. این مفاهیم اولین بار با تغییرات ذهنیتی و شکست افکار قدیمی و در واقع انقلاب ذهنیتی به منصهی ظهور میرسند نه با مبارزات نظامی و برقراری حکومتهای فاشیستی و نژادپرست و هدایت مطلق توسط دولت. در واقع شکستن هر یک از این قالبهای ذهنی و مبارزه در راه رسیدن به حقیقت، شیرینترین لحظات زندگیاند و امید و شوق بازگشت به جامعهای اخلاقی و انسانیست.
من خود به عنوان یک زن کورد با شناخت رهبر آپو تولدی دیگر یافتم. پیگیری جنبش آزادیخواهانهای که با اتکا به واقعیتهای تاریخی و تحلیلات قوی به مسئلهی زن میپردازد قطعا برای یک زن که به جنس ضعیف مبدل گشته جالب خواهد بود و قرار گرفتن در بطن مبارزات این جنبش و مشارکت در سازماندهیهای مختص به زنان نیز نوید زندگی نوین برای زن است که از بیشتر فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محروم گشته است و در واقع اینگونه تلقین گشته که واقعیت موجودی زن تنها برای حبس شدن در خانه و حاکمیت همهجانبهی مردسالاری است.
آنچهکه بسیار مهم است به عرصهی عمل درآمدن تئوریها و تحلیلات قویای است که ارائه گردیدهاند. در این صورت است که جرقهی امید به زندگی نو و خلاص شدن از حاکمیت دولت-ملتی به مدیریتی دموکراتیک و عملی گشتن زندگی با مفاهیم اخلاقی ممکن میگردد. حال این زمینه در جایی دور از این تمدن پر رنگ و زرق و برق سرمایهداری و شهرها و روستاهای آن و در کوهستانهای آزاد و روژآوا در حال پیادهسازی است هر چند که نیروهای هژمونی هرگز تاب و تحمل این وضعیت را ندارند و برای از بین بردن این جنبش آزادیخواهی تمامی امکانات خود را به کار میگیرند اما اگر فرصت زندگی به ما اهدا شده است ، باشد که در راه مبارزهی آزادیخواهی و به معنای واقعی انسان زیستن باشد اینها شعار نیستند بلکه هدف هر فرد انقلابیست و پیشاهنگ آن نیز رهبر آپوست که با وجود قرار گرفتن در زندان امرالی و انزوای شدید از پیکار و جستجوی هر راه صلحآمیز و رهیافت دموکراتیک دریغ نورزیده است.
باید با درک این واقعیات و تعلق کامل به خویشتن خویش، از رفاقت کم گذار نماییم و با اتکا به نیروی قوی زندگی اجتماعی و اتحاد انسانی باید در برابر تقلبی بودن دوستی دولتهای حاکم بر دنیا که جز به سقوط انسان و سود خود به چیز دیگری نمیاندیشند ایستاد.