سارا دلووان
قرن بیست ویکم، عصری که نوای آزادی، دمکراسی وانسانیت طنین انداز گشته و ندای رهایی رنگها، صداها و اندیشهها را سر میدهد و آزادیخواهان عصری به نام مقاومت را بازآفرینی نمودند.
در چند سال اخیر رکاب زنیهای دنیای سرمایهداری جدالی سخت و طاقت فرسا در سراسرجهان به ویژه خاورمیانه، برجوامع انسانی به راه انداختهاند. در واقع خاورمیانه به مانند سفرهای میماند که قدرتهای جهانی و منطقهای نیازهای کوتاه مدت و بلندمدت خویش را در راستای سلطهگری هرچه بیشتر بر جهان از آن تامین میکنند. آمریکا و دیگرمتحدانش همچون انگلیس، آلمان و اسرائیل مقدمهی این فاجعه تاریخی و انسانی را فراهم نمودند. سال 2006 آغازشکلگیری داعش در کشور عراق بود و برای بازیگران فرامنطقهای که درصدد تغییری نوین در راستای سرمایه و پیشبرد هرچه بیشتر قدرت درخاورمیانه را در سرمیپروراندند بود و به واسطه داعش به بخشی ازمقاصد خویش دست یافتند. داعش با جنگ ویژهای که از ابتدای هجوم در سوریه ایجاد کرده بود مبنی برپذیرش خلافت اسلامی یا تیغ شمشیر رعب و وحشتی در جوامع انسانی ایجاد کرده بود. نظیر چنین شیوهی جنگ ویژه را میتوان به حکومت مغول تشبیه نمود. هنگامی که مغولها قصد هجوم و تصرف سرزمینی را داشتند با این شعار که نعل اسب ما برهر سرزمینی کوبیده شود آن سرزمین در تصرف ما است، آن سرزمین را اشغال میکردند. کردها تا به امروزتلفات وهزینههای سنگینی در برابر قدرتهای منطقه و فرامنطقهای و نیز ظهور داعش دادهاند.
آرین میرکانها و ویان پیمانهایی که راوی تاریخ انسانیت بودند …
شکست بازیگران جهانی، منطقهای ونیزداعش در کوبانی وشنگال ازسوی نیروهای مدافع خلق «ی پ گ » بویژه نیروی زنان، خشم وانزجار قدرتهای حاکم را برافروخت.
دیروزکوبانی وشنگال بود، امروز هم عفرین ..!
پیکاری سخت و بزرگ درجنوب وغرب کوردستان آغازگردیده است. تصاویری که در این روزهای اخیر نظارهگرش هستیم، کشتار وزخمی شدن افراد غیرنظامی بویژه زنان و کودکان دل و روح هر انسانی را به درد میآورد. در عصری زندگی میکنیم که بهای توسعهطلبیهای قدرتهای جهانی را باید کودکان با ازدست داشتن جان خویش بپردازند. اردوغان رئیس جمهوردیکتاتور ترکیه با تداومدهی امپراطوریت عثمانی، بحران واتوریتهای مرکزی را در منطقه خاورمیانه، بویژه روژاوا آغازنموده که امروز درعفرین سکان قدرت را در دست گرفته است. اردوغان با چراغ سبز حاکمان قدرت همانند ناتو، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و نیروهای منطقه ، با حملات نظامی هوایی و زمینی برمنطقه و نواحی شهرعفرین، طوفان ژنوساید به پا کرده است. در مقابل این اقدام سازمانهای جهانی ومنطقهای که ادعای حمایت حقوق انسانی را دارند تاکنون نسبت به این حملات خونین و بیرحمانه سکوت اختیار کرده و عکسالعملی نشان ندادهاند که این نیز دو روی سکه را آشکار نمود.
نابودی دستاوردها، ارزشهای سنتی و فرهنگی، تسلیمیت هویت، زبان، فرهنگ از اقدامات نیروی نابودگر ترکیه است. نکته حائز اهمیتی که میخواهم بدان اشاره نمایم، سپرانسانی است که زنان، جوانان، کودکان ومردان در سراسرجهان، اروپا و خاورمیانه است که در حمایت از مقاومت ایجاد کردهاند. یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان ونیروهای مردمی بویژه زنان عفرین و دیگر مناطق روژاوا وهمچنین زنان درباشور« جنوب کوردستان » باحضور پرشور خویش در سطح مبارزه و سیاست این حملات را عملی انسان ستیزانه خوانده وحمایت وپشتیبانی خود را به مردم عفرین اعلام نمودند.
هرکجا و هر زمان نوای آزادی و انسانی سر میدهد، قدرتهای جهانی ومنطقهای جهت سرکوب وفروپاشی آن متحد گشته وعلیه جوامع انسانی به بدترین شکل به مقابله با آن میپردازند. جنگ ویتنام، قتل عام درسیم، حلبچه، قتل عام قامشلو و دهها قتل عام دیگر که تاریخ کوردها آن را زیسته است.
کشتارجوامع انسانی از سوی قدرتهای هژمونیک از دیرباز تاکنون روند دهشتآور و زشت خود را طی نموده و تداوم میدهد. از امپراطوری یونان گرفته تا قدرتهای جهانی و منطقهای « ایران، سوریه، ترکیه، عراق » که پایههای قدرت آنان با ریختن خون انسانهای بی گناه ساخته شده است. چالشها وتعرضهایی که از سوی دولتمردان جهان و منطقه به منظور تغییر ودیزاین نوین در خاورمیانه ایجاد میکنند، بایستی تمامی خلقها نسبت به این سیاستها آگاه بوده وجهت پیشبرد هرچه بیشتر اهداف و آرمانهایشان عکسالعملی مناسب در راستای موازین اخلاقی وانسانی سرزمین خود داشته باشند. سازماندهی نیروهای مردمی که در سراسر خاورمیانه و اروپا برای حمایت از عفرین به شیوهای وسیع و گسترده بویژه از سوی زنان صورت میگیرد، حاکی از اتحاد وهمآوایی مردمی است. انسجام و همگرایی مردمی موجب تضعیف قدرتهای فرامنطقهای خواهد شد. در زمان امپراطوری سارگون قرار براین امرگذاشته شد تمامی افراد برده لباس سیاه بپوشند، بعد ازاجرای این امر تعداد سیاه پوشان ازافراد حکومتی بیشتر بود وهمین امر سبب گردید افراد برده علیه امپراطوری سارگون قیام کنند وخویش را آزاد سازند.
یکرنگی وهم آوایی جوامع انسانی سبب تغییرات بزرگ و سرنوشت سازی که منجر به هر چه بیشتر وعمیق ترشدن نقش و جایگاه خویش در راستای منافع تمامی خلقها ودستیابی به سرزمینی آزاد با آفرینش ذهنیتی آزاد، در راستای آزادی اندیشه، زبان، قلم وتشکلها نقش پیشاهنگی را گستردهتر و وسیعترمیسازد.
اشتراک گذاری: