• برچسب‌ها:

    پروانه‌اي كه معناي آزادي را دريافت

    28 ژوئن, 2017

    رفيق زيلان با مبارزه ملي كورد و تاريخ مبارزه سي‌ ساله PKK در همان اوان زندگي خويش آشنا شده است. در سنين كودكي با تغيير و تحولاتي كه PKK در بافت جامعه خلق كورد و بويژه در ساختار منحرف شده تاريخ موجوديت و هويت زن برجاي گذاشت، آموزش ديده و با مفاهيم آزادي، برابري و عدالت پرورش مي‌يابد. زيلان شاهد برداشته شدن و شكافته شدن خاكهاي مرده و؟؟؟؟ سكوت كشيده شده بر جامعه كوردستان به رهبري PKK شده و حس روشنايي در عمق تاريكي را زيسته است. با مشاهده و درك تغيير و تحول در پديده‌هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي بزرگ مي‌شود. يكي از پايه‌هاي اساسي اين تحول اجتماعي زن مي‌باشد و بزرگترين قشر تأثيرپذير از اين مبارزه نيز زن است. زيرا زن به تباهي كشانده شده و با تباهي يك جنس خلقي به همان وضعيت در آمده است. سخت‌ترين مبارزه در اين عرصه صورت پذيرفته و زن كورد بايستي در اين مبارزه از سويي در قبال حاكمان و از ديگر سو نيز در قبال سنت‌هاي عقب‌مانده مردسالار و بافت "زن شده يك خلق" به مبارزه مي‌پرادخت. بي‌گمان اين مبارزه از سويي نبرد در ميدان گرم جنگ و از ديگر سو مبارزه در قبال رفتارهاي حاكمانه، تحقير كننده، طرد كننده مردسالار و برجاي مانده از فرهنگ حاكميت مرد بود. زن كورد اين مبارزه بي‌امان را به جان خريده و به پيشرفتي انكار ناپذير دست يافت.

     

    بي‌گمان اين مبارزه‌اي ساده و حانبي نبود كه با سخنراني در سالن‌ها، فعاليت‌هاي آكادميك، نشست‌ها و همايش‌هاي سالانه در مورد زن انجام گرفته‌ باشد. اين مبارزه بايستي قبل از هر چيز در قبال فرهنگ حاكميتي كه از آغاز شكل‌گيري جامعه مردسالارـ طبقاتي استثمارگر پايه ريزي شده بود، انجام مي‌گرفت. حال اگر مكان آن جغرافياي كردستان و مزوپوتاميا باشد، منطقه‌اي باشد كه اولين بذرهاي شكل‌گيري جامعه در آن روييده و نيز در اين عرصه بافت اجتماعي و زندگي فردي تخريب شده باشد؛ آن هنگام مبارزه مذكور بايستي مبارزه‌اي سخت و فشرده باشد. به تعبيري ديگر چنين مبارزه‌اي نه در پشت درهاي بسته، بلكه بايستي به صورتي باز و در ميادين و عرصه‌هاي عمومي انجام پذيرفته و زن در لابه‌لاي صفحات تاريخ به جستجوي هويت خويش پرداخته، به اين نيز بسنده ننموده و از هويت خويش دفاع كرده، براي تضمين آينده هويت خود با ايجاد سازماندهي مستقل زن در جامعه موجوديت هويت و نيروي سياسي و اجتماعي خويش را در آينده تضمين نمايد. اينجا بود كه با تلاش‌هاي رهبر آپو زن در صفوف PKK به نيروي مبارزه دست يافته و با درك اين كه رسيدن به چنين هدفي آسان نخواهد بود، به سازماندهي خويش پرداخته است  بي‌گمان هيچ گامي در راه آزادي بي‌‌بديل نبوده است، بيش از هر چيز دستاوردهاي حاصله از شهادت شهيداني مانند روناهي، بريتان، زيلان، سما و ده‌ها شهيد گمنام را تضمين و به موفقيت‌هاي اجتماعي متحول ساخت. اين تعبير اجتماعي صرفا به بخشي از كردستان محدود نمانده، بلكه با تأثيرگذاري بر هر چهار بخش ميهن زنان عرب، فارس، ترك و…. را نيز متأثر نمود.

     

    زنان كورد بصورت مستقيم در هر بخش از كوردستان در مبارزه مشاركت نموده و به اين نيز كفايت نكرده، در گرمترين عرصه‌هاي جنگ و مبارزه شركت نمودند. چنين مشاركت و تلاش‌هاي آزادي خواهانه زن بيش از همه متجحرين و حاكمان بر جامعه كورد را نگران ساخت. زيرا آزادي زن به معناي آزادي كوردستان بود. شهيد زيلان په‌پوله نيز از شرق كردستان به صفوف آزادي زن پيوست.

     

    شهيد زيلان په‌پوله به هنگام اسارت رهبر آپو در قيام‌هاي (سرهلدان) خلق اروميه شركت نموده و در كنار خلق طعم جسارت، نيرو و بزرگي را چشيده و بي‌واهمه در صفوف مقدم سرهلدان‌هاي خلق جاي گرفته بود. ايشان به هنگام سخنراني در ميان خلق و در آخرين گفته‌هايش قبل از شهادت به رفقايش مي‌گويد كه "آن هنگام كه در قيام‌هاي خلق اروميه شركت داشتم مي‌خواستم كه چون زيلان بر تنم بمب بسته و در ميان دشمنان خود را منفجر سازم، اينك نيز در حين شهادت مي‌خواهم كه برازنده زيلان (زينب كناجي) شده و جنازه‌ام بر دستان انبوه خلق و جماعت به خاك سپرده شود". و اينگونه زيلان په‌پوله با شهادتي زيلان مانند به هنگام مجروحيت و در جواب بانگ تسليميت نيروهاي فاشيست رژيم ايران با انفجار بمب بر دستان خود در ميان نيروهاي رژيم  راه زيلان بودن را انتخاب نمود. دستيابي به آزادي سهل نبود و آن هم در سيستمي مانند ايران که روزانه شاهد خودکشي و خودسوزي زنان بوده و هرگونه مطالبات انساني از سخن و گفتار گرفته تا رفتار و پوشش زن از سوي نظام مردانه به بن‌بست کشانده مي‌شود؛ مبارزه در راه آزادي سهل نيست. زيلان په‌پوله سخت‌ترين مسير را انتخاب نموده بود؛ به‌جاي بيچارگي، جستجوي راه چاره و به‌جاي تخريب، فرسايش و بردگي روزانه زن در مقابل رژيم و حاكميت مرد، مبارزه براي رهايي زن و جامعه زن شده (جامعه‌اي كه به وضعيتش همچون تنزل يافته و مواجه گشته است) را برگزيده بود. اين گونه زيلان په‌پوله به تأكيد بر خط‌مشي آزادي، شهادت و مقاومت به زيلان شرق تبديل شد.

     

    زيلان شرق كردستان با نام الهگي زيلان (زينب كناجي) كه سال 1996 با عمليات قهرمانه‌اش در درسيم براي جنبش آپوئيستي  و زن كورد به الهه‌اي ابدي تبديل شد، هم آوا گشت. زيلان په‌پوله نيز با عمليات، زندگي و فلسفه مقاومتش الهه زنان شرق كردستان است. زيرا مبارزه زيلان در مسير آزادي و آن هم در واقعيت زنان كوردي كه از لحاظ جسمي، روحي و اجتماعي از سوي رژيم ايران به مرگ و نابودي كشانده مي‌شوند. خط‌مشي نويني است كه با شهادت خود در پي يافتن تاريخ راستين زن است. به تعبيري ديگر زيلان آزادي را در گهواره مزوپوتاميا و آنجا كه زايش زن به فرسايش كشانده شده جستجو كرد و به مبارزه‌اش براي آن پرداخت، از اين رو شهادت زيلان تاريخچه نويني براي مبارزه زنان ماد ـ آريايي جهت دست‌يابي مجدد به هويت زن است.    



    کژار