• من شهروندم

    20 ژانویه, 2017

    هویت من به اعماق زمین صادر شد تا چهره شهر زیبا شود…

    پرده را کنار زدند! سرش را بلند کرد، مات ومبهوت خیره شده بود!؟ شما کی هستید؟ اینجا چیکار می کنید؟ یکی از آنها پرسید: تو گورخواب را می شناسی ؟ گفتم نه، نمی شناسم… پرده را کشیدم. اسم عجیبی بود، گورخواب ! او کیست ؟

    جامعه ای که پیشبرد منافع خود را به نابود گرداندن ارزشها و اخلاقیات اجتماعی پایه ریزی نماید تمامی معانی زیبایی شناسانه ی مرتبط به افراد جامعه را رسوا نموده ویا از معنای واقعی خارج می سازد که  به او احساس شرم و تلقین شود. مقاومت در برابر ذهنیت وفضای خفقان آوری که تمامی مجاری تنفسی بر افراد جامعه بسته ، همچنین دفاع از هویت آزاد افراد جامعه ،در برابر انکار هویتی از سوی نظام دولت ستیز با تمامی قوا برپا کرده است. قبل از هرچیز مبانی فکری ذهنیتی ونهادی نظام دولت ستیز را که تمامی موجودیت افراد را بر مبنای قانون اعلام نموده، که هرگونه خشونت وبی اخلاقی رامشروعیت ببخشد. وقتی افراد جامعه کاملا از میادین اجتماعی به در شد، آن زمان ایدئولوژی نظام سالار بهتر می تواند به سازمان دهی وسیستماتیک نمودهای مربوطه ی خود بپردازد، حال مسئله ی اساسی این است که در برابر چنین سیستمی چه کسی وچگونه  باید دفاع  نماید ؟ بدون خط مشی و ایدئولوژی، رهایی هیچ گونه مقاومتی به هدفش نخواهد رسید. باید بخوبی بدانیم افرادی که در این نظام  آسیب می بیند،چه آسیب روحی،چه جسمانی.چرا متحمل درد ورنج گشته اند؟ چرا باتمام شیوه های غیرانسانی مورد تعرض ودخالت قرار گرفته وتا تسلیم شدن کامل این وضعیت ادامه داشته؟ در پاسخ این پرسشها، قبل از هرچیز باید به تحلیل این ذهنیت پرداخت. درطول تاریخ برای هریک از افراد جامعه قاطعانه موقعیتی تعیین شده که گذار از آن براحتی صورت نمی گیرد. ماافراد جامعه باید به ابزار وشیوه ی تحمیل ومشروع گردانیدن این ذهنیت پی ببریم. باتعریف وارزیابی تمامیت گرا، ژرف وعلمی به تحلیلات موضوع صحیح دست یافته ومی توانیم در موقعیت کنونی افراد جامعه، تحولات واصلاحات بنیادینی صورت دهیم. درغیر اینصورت جامعه با مرگ ونابودی رودرو خواهد ماند. رویدادهایی که امروزه در جامعه  روی می دهند همه از همین نشات می گیرد، طبقه بندی شدن افاد جامعه، قشری را درجامعه ،قشری را حاشینه نشین وقشردیگر را…؟

    اکنون در ایران کدام امکان ویا زمینه ی آزاد،برای افراد جامعه باقی مانده تا بتواند با هویت خودویژه اش در آن حضور یافته وبه اظهار نظر بپردازد؟هر وقت هرکجا افراد جامعه به پا خواسته ومطالباتش را بیان داشته،باقانون واقتصاد او را مجبور به سکوت و پاپس کشیدن از موضعش نموده اند.در هر صورت او را در برابر مطالبات وبا اعتراضاتش مجرم ومحکوم شناخته می شود هیچ حق بیانی خارج از محدوده ی مالکیت،دولت برایش وجود ندارد،این دیگر قابل درک وآشکار است که یک استاتوی قاطع وظاهرا غیرقابل گذار پیش روی افراد جامعه گذاشته اند ایستار ودفاع در برابر تحلیلات ملی گرایی ریشه ای جامعه ستیز دارند فقط کار یک سازمان ویا افراد جامعه مبارزه خاصی نیست در واقع همه افراد باید در هر کجای دنیا که باشند با همبستگی هر چه بیشتر به پا خیزند. اکنون افراد جامعه چنین آگاهی و شناختی از هویت خود وجوهره واقعی نظام، به سازمان دهی مقاومت خود نپردازند قطعا بانابودی روبرو خواهد شد.

     

    میسا ژیا



    کژار