• در اوج بی‌نفسی مردن, آفریدنِ حیاتی زنده

    17 سپتامبر, 2024

    آدار آرتین/ عضو کوردیناسیون کژار

    آنهایی که معنای مُردن را نداند, نخواهند توانست که رمز حقیقت زندگی را درک نمایند. به این دلیل است که رژیم سلطه‌گر ایران روزانه مُردن را بر زنان و جوانان سرکوب می‌کند. با اعتماد به اینکه چقدر کشتن و مُردن را توسعه دهد, به همان اندازه حاکمیت استعماری خود را طولانی‌تر خواهد  ساخت. آنها از درک اساسی مسئله دورند و آن هم ایدئولوژی و فلسفۀ رهبر آپو می‌باشد که معنای مُردن را از بسیاری لحاظ زنده نگه داشته است. در فلسفۀ رهبر آپو, فلسفه‌ایی به نام مُردن وجود ندارد, برعکس فلسفۀ زندگی و آزادی فراگیر است. بالاخص دشمن نه تنها از موجودیت ما, حتی از مرگ ما نیز خوفی بسیار در قلب دارد. نمونه‌های بسیاری از این قبیل را شاهد شده‌ایم. شیرین, فرزاد و هیِمن ازاین نمونه‌های بارز می‌باشند. هنگامی که رژیم ایران تصمیم به سزای قانون اعدام کردن رفیق شیرین و دیگر رفقایش را داد, منتظر این همه مقاومت و ایستادگی نبودند. رژیم ایران به هیچ وجه منتظر نبود که این مقاومت, پی در پی آفریدن امیدی برای حیاتی نوین در قلب تمامی اقشار جامعه و خاصاً زنان فراگیرتر شود. به این دلیل بود که به سادگی سزای اعدام را عملی می‌نمود. اما زنان کورد دلاور و مقاوم, محل طناب اعدام را به آغاز حیاتی نوین مبدل کردند. در مقابل خلق ما و فرزندان کوهستان‌های زاگروس مردن را در کف دست خویش جای داده و با هیچ باکی از مردن در مقابل دشمن مقابله نمودند. در واقع ما مردن را نه با گریه با خنده استقبال می‌کنیم. این هم طرزی از فلسفۀ حیاتی نوین و آزاد می‌باشد که به خلقمان تقدیم می‌کنیم. همزمان این فلسفه برای تمام انسانیت جهانی شده است.

    ایستار امروزۀ شریفه محمدی و پخشان عزیزی در زندان ایران تحت تأثیر این فلسفه پیش رفته است. در صدسال 21 بسر می‌بریم, صدسال ژن, ژیان, آزادی که با ذهنیت و پارادیگمای زن حیاتی می‌شود, بدون شک نیروی هژمون خواهان نابودی این حیات خواهند بود. سعی بر از بین بردن صدای زنان و دائماً زندانی کردن آنان می‌باشند. رُخصت شعله‌های انقلاب ژن, ژیان, آزادی را در ایران و شرق کوردستان با بصریتی از دل شاهد شدیم. رژیم ولایت فقیه علیرغم کاربرد تمامی راهکارهای سیاسی, از قبیل انکار و امحا باز هم  قادر به نابودی صدای آزادی با پیشاهنگی زنان و جوانان نبود. فریاد رسای ژن, ژیان, آزادی که در سرتاسر ایران و شرق کوردستان و در هر کوچه و خیابابی به گوش می‌رسید در مدتی بسیار کوتاه جهانشمول گردید. امروزه بسیاری از جوانان با فدا کردن جانشان گامی مستحکم در راستای رسیدن به آزادی برمی‌دارند. پخشان عزیزی, شریفه مرادی, زینب جلالیان و وریشه مرادی نمونۀ همین زنانی هستند که در آستانۀ پیشرو گام‌های آزادی, از جان خویش مایه گذاشته‌اند. پخشان عزیزی و شریفه مرادی در انقلاب زن, زندگی, آزادی از همان زنان فعالی هستند که نقش پیشاهنگی در پیشرفت انقلاب بر عهده گذاشتند. تنها گناهشان این است که دادخواهی حیاتی آزاد را نموده‌اند و در مقابل به سزای اعدام محکوم شدند. آنچنان که رژیم ایران توانایی مقابله با انقلاب زن, زندگی, را نداشت, امروزه نیز قادر به اینکه حیات پخشان و شریفه را از دست آنها بگیرد ا نخواهد داشت. با مشاهده‌ به پشتیبانی فراملی از این دو زن فعال می‌بینیم که  حمایت از آنها در سطحی جهان‌شمول است. این واقعیت نشانه‌ایی از این است که این دو زن مبارز هر چقدر در زندان هم  باشند, اما صدا و خواستۀ آنان تمامی جهان را در برگرفته. پخشان و شریفه ندای همۀ زنان و ندای تمامی زنان نیز آنان هستند. نامه‌های پخشان و وریشه که در این اواخر پخش نمودند به پیام‌هایی اهم از هیجان, معنویات که دارای ایستار و روحی مقاوم با معیارهای ایدئولوژیک می‌باشند. آشکار است که نه زندان و نه اینکه اعدام در پیشبرد ایستارهایشان در راستای آزادی قادر به ممانعت نخواهد داشت. پیشبردن و گسترش دادن مبارزۀ زنان برایشان دارای حائز اهمیت می‌باشد.

    با آمدن پزشکیان بر روی حکومت سعی بر تحمیل و گسترش دادن سزای اعدام علیه زنان و همزمان انقلاب ژن, ژیان, آزادی را از بین ببرد. با تبلیغاتی از نظیر اینکه گویی: پزشکیان دادخواه دمکراسی بوده واز اتحاد و آزادی خلق‌ها حمایت می‌کند, دم میزنند. پزشکیان در خلاصه‌ایی از سخنان خود می‌گوید که من ادامه دهندۀ خمینی و رئیسی هستم و به خلق ایران و شرق کوردستان عهد می‌دهد که در سیاست به دمکراسی و آزادی جای خواهد داد. این همان پزشکیان است که دیروز قاتلان ژینا را انتقاد می‌کرد. اما متأسفانه چه زود از یاد برد و امروز هم از تمام نیروهای خود برای از بین بردن زنان استفاده و از هرگونه راهکارهای غیرقانونی و ناعادلانه استفاده می‌کند. انتقام انقلاب ژن, ژیان, آزادی را از طریق اعدام از زنان می‌گیرد. در تاریخ زندان ایران اولین زنی که رقص مقاومت و حیاتی آزاد, گامی پیشبرده و نقشی پیشاهنگ را بر عهده گرفته است. زینب جلالیان سال‌های درازیست که در زندان, زیر هرگونه شکنجه و بدور از حق انسانیت بسر می‌برد. در طول این مدت حتی یک لحظه هم بدون اینکه پشیمان شده و ترسی به دل راه دهد؛ مقاومت و مبارزه‌ایی بی‌امان در مقابل جلادهای انسانیت می‌کند. نیرو, باوری و اراده‌ایی که در شخصیت زینب جلالیان می‌باشد عدم فراوان کردن خشونت‌های دشمن بخصوص از لحاظ روحی علیه او شده است. علیرغم تمامی راهکارها و هجومات وحشیانه تأثیر گذار نبوده است اما رژیم در مقابل این مقاومت و ایستادگیِ زینب جلالیان خود بی‌چاره مانده است. در طول این مدتی که زینب جلالیان در زندان بسر می‌برد, رژیم سعی بر تحمیل کردن قانون پشیمانی نمود و در این راه هرگونه راهکارهای غیرانسانی و وحشیانه بر خلق فرض نمود.  با وجود نیروی مقاومت در شخص زینب جلالیان تمام سیاست‌های پلید خنثی گردید. در حال حاضر نیز مقاومت زینب جلالیان به مقاومتی جهان‌شمول مبدل گشته است. رژیم قاتل هر چقدر سعی بر از یاد بردن زینب جلالیان از هوش و حافظۀ جامعه و خلق می‌باشد اما بی‌فایده و بی‌نتیجه است. زیرا زینب جلالیان همانند افقی نودمید در آسمان سرزمینان نوای آزادی سرمیدهد. امروزه شیرین علمهولی و زینب جلالیان به رهبر پیشاهنگ زنانی همچون پخشان عزیزی, وریشه مرادی و شریفه محمدی مبدل گشته‌اند. حکومتی که تازه به سر کار آمده از خوف این نیروی زنان برای بی‌صدا کردن و تسلیم گرفتن ارادۀ آنها از هرگونه راهکارها مانند اعدام, نسل‌کشی, سرکوب کردن و از این قبیل جنگهای بیرحمانه بکار می‌برد. همانگونه که شاهد هستیم انقلاب ژن, ژیان, آزادی به هدف نهایی خویش نرسیده است و با گونه‌هایی متفاوت حال هم تداوم می‌یابد. در این اواخر با تأثیر انقلاب ژن, ژیان, آزادی بر پرستاران نیز موجب شده که آنان نیز در مقابل سرکوب‌های موجود نارضایتی خود را نشان دهند. اما بایستی سازماندهی خود را گسترش دهند. تظاهرات‌هایی را که به راه می‌اندازند بایستی در این تظاهرات‌ها خواهان حق مشروع خویش بوده و در این مرحله نیز دارای مقاومت و ایستادگی‌های راسخی باشند تا که به پیروزی دست یابند. لذا رژیم سرکوبگر بایستی درک کند که دمکراسی, اتحاد و برابری خلق‌ها تنها با چاره‌یابی مسئلۀ زنان ممکن خواهد بود. سرکوب, کتک زدن, ترساندن, دستگیری و اعدام تنها به ضرر رژیم بوده و با نابودی او به اتمام می‌رسد. بر این اساس رژیم ایران بایستی هرچه زودتراز پولوتیک و سیاست‌های پلیدش دست برداشته و در مقابل حق آزادی زنان مانع نشود. اگر ایران خواهان نیرومند شدن در خاورمیانه است, تنها راه ممکن نیز از این سرکوبگری‌ها بر علیه زنان و جامعه خودداری کند.

     میتوان بر اساس ذهنیت و سیستم کنفدرالیزم دموکراتیک, تمامی ملت‌های موجود در ایران و شرق کوردستان را از حق‌های طبیعی‌شان برخوردار نمود. بدون پایمال نمودن حق تمامی ملت‌های موجود, می‌توانند با امیدی جاودان به حیاتی آزاد در کنار هم زندگی کنند. خلاصه اینکه ما به عنوان کژار با شروع کمپین” نه به اعدام, آری به حیات آزاد” برای ممانعت از این وضعیت نابسامانِ, ایران و شرق کوردستان می‌باشد. در واقع این کمپین مانعی اساسی در مقابل اعدام کردن زنان, جوانان و تمامی انسانیت می‌باشد. وظیفۀ هر فردی از جامعه می‌باشد که فعالانه در این کمپین مشارکت نمایند. اگر که خواهان حق و آزادی خویش هستیم بایستی نقش پیشاهنگی را بر عهده بگیریم. هر صدایی مخالف در معنای کوتاه کردن عمر اعدام و رژیمی که بر سر کار است. بایستی بدانیم که پاره کردن و سوزاندن هر بندی از اعدام, آباد ساختن حیاتی نوین برای زنان, جوان و انسانیت می‌باشد. این کمپین مانعی اساسی در مقابل ذهنیت سرکوبگر و استعمارگر می‌باشد. خلق و جامعه‌ایی در اوج تاریکی را بسوی روشنایی هدایت کردن است. این کمپین آلترناتیوی در پیشبرد ساختار حیاتی آزاد می‌باشد. حمایت از این کمپین, حمایت از حیات و آزادیِ خویش می‌باشد.   



    کژار