• دست انداختن به نیروی زن، محکوم شکست است

    13 سپتامبر, 2022

    ژیان هردم، عضو شورای مدیریت کژار

    در مرحله‌ای که به‌سر می‌بریم، نیروهای اشغالگر تمامی جوانب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی، موجودیت و اراده‌ی کورد آزاد، زن آزاد و سازماندهی‌شده را موردحمله قرار می‌دهند. کژار، جنبش سازماندهی‌شده‌ی سیاسی و ایدئولوژیکی است که درواقع اجتماعی شده و برضد سیستم اشغالگری در مبارزه‌ای همه‌جانبه بسر می‌برد و با سازمان‌های زنان در خاورمیانه و به‌ویژه شرق کوردستان و ایران، خواستار آن هستیم تا در تمامی ابعاد و وسعت حملاتی که بر زن وارد می‌شود، سیاست این مرحله، راه و روش‌های مختلف اعتراضات و فعالیت‌های صورت‌گرفته، هم در گستره‌ و بعد خوددفاعی زن و هم حمایت از جنس خود و خودبودگی را به منصه‌ی ظهور رسانده با جلسات و گفتگوهایی که در جنبش آزادی زن انجام می‌گیرد به اعلام موضع و اتخاذ تصمیماتی دست می‌زند. باتوجه به تحمیل بحران و مسایل نیروهای اقتدارگرا، بی‌شک ما نیز به‌عنوان کژار، سیاست همدم خود را مشخص و تعیین می‌نماییم.

    آغاز مرحله‌ی جدید با پیشآهنگی زنانی که تمامی زنان افغان، ایران و شرق کوردستان را دربرمی‌گیرد، امکان‌پذیر می‌باشد. سیستم اقتدارگرایی مردسالار از همان اوان با تأکید بر فروپاشی موجودیت زن و نابودی او خود را بنیاد نهاده و به همین جهت تفاوتی میان ملیت‌های متفاوت زن(زن کورد، آذری، فارس، بلوچ، افغان و ترکمن) قایل نبوده و آنچه بر آن تأکید دارد، شکستن اراده‌ی زن در تمامی ابعاد زندگی است.

    در این جامعه‌ی جنسیت‌گرایی که نشأت گرفته از ذهنیت سیستم مردسالار و اقتدارگرا می‌باشد، روزانه رویدادهای چنان ناگوار و اسفناکی بوقوع می‌پیوندد که دل هر انسان باوجدان و بااخلاقی را به درد می‌آورد. زنی با نام شلیر رسولی در مریوان از سوی همسایه‌ی خود تهدید به تجاوز می‌شود. تهدیدی که موجودیت زن را پایمال می‌نماید و شلیر برای دفاع از معیارهای ارزشمند جامعه و حفظ موجودیت‌اش، دست به خودکشی می‌زند. با این واقعه بار دیگر اثبات می‌شود که در جامعه نه خودکشی، بلکه آنچه بر زن تحمیل می‌گردد، نابودی اوست. شلیر که تسلیم ذهنیت اقتدارگرای مرد نمی‌شود و حفظ ارزش‌های جامعه را مبنا می‌گیرد، از سوی جامعه‌ی زن در مریوان شهید اعلام می‌شود. برای دفاع در برابر زور و تجاوز و همچنین حفظ موجودیت و معیارهای جامعه، روزانه با قربانیانی چنین روبرو هستیم.  

    البته که شلیر نخستین زنی نبوده و نیست که بدین‌شیوه مورد تهدید تجاوز قرار می‌گیرد و برای رهایی از آن و رد چنین تحمیلی، راه چاره را در بیچارگی و خودکشی می‌بیند. صدها موردی که در تاریخ تا به‌امروز زنان با آن مواجه گشته‌ و طرز خودکشی‌ این زنان در چنین وقایع دردآور و اسف‌بار اجتماعی، گاهی آشکار گشته و گاهاً نیز به زیر بتن سیستم دروغین مردسالاری سپرده شده است. قبل از هر چیز نهایت تأسف و تأثر خود را به خانواده‌ی شلیر رسولی، تمامی خلق ما در شرق کوردستان و ایران، اعلام داشته و تسلیت می‌گوییم. به‌ویژه تمامی زنانی که به حمایت و پشتیبانی هم‌جنس خود پرداخته و عدالت را فریاد زدند و برضد ظلم و ستم بر زنان موضع آشکار خود را اعلام داشتند درود می‌فرستیم.       

    اعلام موضع راسخ خلق مریوان با پیشآهنگی زنان در برابر ذهنیت مردسالار و اقتدارگرای رژیم، همچنین اجتماع زنان در برابر قوه‌ی قضاییه‌ی سنندج و دیگر مواضع زنان آزادی‌خواه را گرامی داشته و درود می‌فرستیم. هزاران زن و حتی مردان، کودکان و سالمندانی که در زمان و مکان خود موضع بسیار روشن خود را اعلام داشتند، درواقع با پیشآهنگی اراده‌ی زنان، مردان نیز در میدان مبارزه علیه ذهنیت مردسالار و حمله‌ی اشغالگر بر جامعه‌ی اخلاقی – سیاسی حضور یافتند را بایستی ارج نهاد و خلق ما بر این باور باشند که این بزرگترین ضربه‌ای است که بر ذهنیت سیستم وارد ساختند. شلیر رسولی، شهیدی که در برابر ذهنیت پلید اقتدار، جنسیت‌گرا، ناحقی، تجاوز و تحقیر، سرکوب و تهدید، ذهنیتی که در همان نخستین نگاه، بعد جنسی زن را نشانه می‌رود، اینها تماماً نتیجه‌ی ذهنیتی مردمحورهستند. ما اینها را تنها به‌عنوان رویداد ارزیابی نمی‌نموده، بلکه بر این باوریم که تمامی مسایل اینچنینی، نتایج ذهنیت مردسالار و اقتدارگرای سیستم حاکم می‌باشند. رویدادهایی که در زمان‌ و مکان‌های جدا، بارها و بارها دوباره می‌گردد، اما مضمون و درون‌مایه‌ی آنان داستان تهدید و تجاوز به زنانی است که برای دفاع از موجودیت زن و حفظ ارزش‌های جامعه‌ی اخلاقی، منجر به کشتن وجودی آنان می‌گردد. فراموش نکرده‌ایم که چندین سال پیش نیز در مهاباد و در سال 2015، همان ذهنیت سایه‌ی شوم خود را بر زندگی فریناز خسروانی انداخت و مجبور به ردی چنین و مرگی چنان شد.

    مشارکت خلق‌مان با پیشآهنگی زنان در میدان علیه سیستم زور، سرکوب و تجاوز را گرامی می‌داریم و بایست همیشه به یاد داشت که تعیین حد و مرز برای سیستمی که روزانه مرزهای اخلاقی، آزادی و اراده‌ی انسانی را درمی‌نوردد، لازم و ضروری است. دست انداختن به معیار و ارزش‌های اخلاقی و ارادی جامعه که زن تمثیلیت آن را برعهده دارد، محکوم نابودی و شکست است. برضد این اقتدار، مبارزه‌ای همه‌جانبه با مشارکت گسترده‌ی زنان، جوانان و خلق‌مان، ضرورت می‌یابد. با شکست این ذهنیت اقتدارگرایی است که می‌توان آزادی و دموکراسی را به ارمغان آورده و گذار از سلطه‌ی مردسالاری را رقم زد و این نیز با همبستگی زنان و مردان این سرزمینی که به محاصره و استعمار گرفته شده، امکان‌پذیر خواهد بود.

    ما بر این باوریم که زنان شرق کوردستان و ایران، دیگر ترس از سیستم اقتدار و مردگرایی را پشت‌سرنهاده و پیشآهنگی انقلابی ذهنیتی را برعهده دارند. زنان، فریاد عدم ترس، دادخواهی و دادخواست از اشغالگری را به شیوه‌ای بسیار واضح نشان دادند. معیار رد سرکوب و زور سیستم، منجر به پشتیبانی و حمایت از شلیر رسولی شد. در مرحله‌ای چنین که جنگ در برابر اشغالگری به اوج خود رسیده، نشان دادن موضعی چنین رادیکال از سوی خلق کورد با پیشآهنگی زنان و همچنین در سنندج، خود گویای زنده بودن فرهنگ مبارزه، مقاومت و عدم قبول زانو زدن در برابر سیستم اقتدارگرایی موجود است.   

    اصرار بر موجودیت خود به عنوان کورد و زن، اصرار در خط اخلاق، آزادی و خودبودگی زنان که زنان را ملک شخصی کسی ارزیابی نکرده، بلکه بر اراده و موجودیت مستقل آنان تأکید دارد، دارای اهمیتی حیاتی و پایه‌ی اساسی مبارزات دموکراتیک خلق و زنان را تشکیل می‌دهد. مبارزه برای اثبات و اصرار بر موجودیت زن، مبارزه در راستای خودبودگی است. این معیار بنیادین مبارزه‌ی آزادی زنان و خلق ماست. زنان به شیوه‌ای بسیار روشن این را نشان داده و بر آن تأکید نمودند که ملک کسی نبوده و حاضر به قبول فرودستی و فریبندگی مرد فرادست نشده و نخواهند شد. با مواضع آشکار خود، بدیل آن را نیز دادند که نمونه‌ی آخر آن نیز شلیر رسولی است. شناخت صحیح ذهنیت ملک‌گرایی، جنسیت‌گرایی و اقتدارگرایی مرد که هرگاه اراده نماید، اراده‌ و موجودیت زن را موردحمله قرار می‌دهد، تهدید یا تجاوز کرده و یا فریب داده و می‌کشد، نکته‌ای اساسی است که هر انسان آزادی‌خواه و دموکراتی را به ژرفای شناخت و اعلام موضع فرامی‌خواند. نتیجه‌ی ذهنیت سیستم اقتدارگرا این است که زن را ناموس قلمداد کرده و آن زن نیز ازآن مرد است. مرد هم نوبه‌دار ناموس زن و هم خود او متجاوز زن است. از خودبودن زن خبری نیست و هر چیز او ملک مرد تلقی می‌گردد.

    تمامی مبارزات آزادی‌خواهی زنان در راستای خودبودگی و موجودیتی مستقل می‌باشد، مسلماً این مبارزات نیز در راستای برساخت جامعه‌ای اخلاقی ـ سیاسی که در شخص زن به فنا و نابودی کشیده شده، می‌باشد و قطع به یقین در راستای منافع جامعه‌مان خواهد بود. مردانگی‌ای که ابژگی زن را سازماندهی می‌کند، زن را خوار و حقیر می‌شمرد، اراده‌ی او را مبنا قرار نداده و حقوق‌اش را نادیده می‌گیرد، همچنین زن را ملک خصوصی خود می‌بیند، بر ضد این ذهنیت مبارزه‌ای همه‌سویه و در اوج، ضرورت می‌یابد.

    زن ناموس خود و ازآن خود اوست. اگر زنی قادر به خوددفاعی نباشد، هرگز مردی قادر به دفاع از او نخواهد بود. ذهنیت اسلام سیاسی رژیم که تحت‌عناوین مختلف بر زن حمله می‌برد، در حالی‌که بدترین بی‌اخلاقی‌ها و ناانسانی‌ها را همین قشر دولتی که عرصه بر زنان تنگ می‌کند، انجام می‌دهد، است. در برابر این ذهنیت، اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین موضع نیز اعتراضات و اجتماعاتی که اراده‌ی زن را فریاد می‌زند، می‌باشند. مضمون اعتراضات مریوان درواقع به چالش کشیدن معیار اخلاقی رد و قبول و برافرازی پرچم اراده‌ی زن بود، یعنی به نیروی اقتدار اعلام می‌دارد که دیگر به مانند گذشته قادر به انکار هویت و نیروی زن، نخواهی بود. اعلام اخطاری دوباره به ذهنیت اسلام سیاسی است که برای منافع اقتدار و سرمایه‌داری، بدترین شیوه‌های ارتجاعی را به کار گرفته و این شیوه‌ها را در سلول‌های بنیادین جامعه سازماندهی می‌نماید. اعلام موجودیت زنانی است که فریاد “ما همه شلیر”یم را سرمی‌دهد و همبستگی و یکچارگی خود را در اوج سرفرازی و نیرومندی به نمایش می‌گذارد.

    بسی آشکار است که خلق به‌تنگ آمده از ذهنیت اشغالگری سیستم مردسالاری که روزانه فرهنگ و اخلاق جامعه را مورد حمله‌های ایدئولوژیکی قرار می‌دهد، مواضع آشکار خود را به انحای گوناگون و با قیام، اعتصاب، اعتراض و راهپیمایی آشکار ساخته و بدون تردید گستره و حجم این اعتراضات نشان گویای به چالش کشیدن و بازخواست از سیستم حاکم است. تمامی شعارها و طرز فعالیت‌های صورت‌گرفته، انگشت مجرمیت را به سمت دولت نشانه می‌رود. سطح تحلیل‌هایی که عرصه‌ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حقوقی را چنان بر زن تنگ کرده که دیگر زن قادر به دفاع مشروع خود نیز نبوده و راه پس و پیش برای زن، کشتن زندگی‌ای است برای خلق زندگی‌ای آزاد. چراکه نهایتاً مرگ، انتهای راه رفته و نرفته‌ی زنانی است که برای دفاع از حق حیات خود و مقاومت در برابر هر گونه تهدید و تجاوزی، هیچ راه مقاومتی ندارند و قدر رفته‌ی زنان مقاوم که از موجودیت و ناموس خود دفاع کرده‌اند نیز مرگ بوده است. بایستی جامعه‌ی کورد و جامعه‌ی ایران به شیوه‌ای بسیار دقیق مسأله‌ی موجودیت زن و مبارزه برای آن را به تحقیق و واکاوی بنشینند. چراکه سیستم اقتدارگرای حاکم، جهت دفاع از متجاوزان، اقدام به هر عملی می‌کند. چنان‌که گفتیم این مرحله بایستی گذار به مرحله‌ی تغییر ذهنیت مردسالارنه و تصحیح دیدگاه‌های ناموسی نسبت به زن باشد.  

    مسئولیت این رویدادها در هر زمان و مکان، سیستم اقتدار و مردسالاری حاکم بوده و می‌باشد. مقاومت و مبارزه‌ی خلق‌مان و به‌ویژه زنان در برابر ذهنیت سیستم حاکم، مشروع بوده و ضرورتی بنیادین است. جهت برساخت جامعه‌ای اخلاقی و سیاسی، بایستی تمامی اقشار و اصناف جامعه، زنان و جوانان نقش پیشآهنگی خود را به جای آورده و دوش به دوش هم در اوج همبستگی برای تغییر ذهنیت مردسالاری که معیارهای جامعه را مورد هدف قرار می‌دهد، دارای موضع راسخ بوده و مسأله‌ی زن را اساسی‌ترین مسأله‌ی جامعه دیده و در این راستا فعالیت‌ها و مبارزات خود را سازماندهی نمایند. جهت پایان دادن به ذهنیت تجاوزکارانه‌ی مرد حاکم، ایدئولوژی رهایی زن را در بنیان مبارزات مدنی و سیاسی خود قرار داده و باور داشته باشند تا زمانی که مسأله‌ی زن چاره‌یابی نگردد، دیگر مسایل اجتماعی در تمامی ابعاد نیز حل‌نشده باقی خواهد ماند. راه دموکراتیزاسیون و آزادی از مسیر چاره‌یابی این مسأله و تعییر ذهنیت جنسیت‌گرای جامعه می‌گذرد. جهت پایان دادن به انتحار و خودکشی زنان، مسئولیت سنگینی بر دوش فرد به فرد جامعه‌ی‌مان قرار داد. تمامی خلق‌مان و به‌ویژه زنان در ایران و شرق کوردستان، لازم است تا موضع مشخص و حمایت راسخ خود از شلیر رسولی را اعلام داشته و فریادشان را با فریاد جامعه‌ی مریوان یکی کرده و بلندتر نمایند. هم‌صدایی و همبستگی خلق‌مان و به ویژه زنان در کوتاه کردن دستانی که دست‌انداختن به زن را تحت پشتیبانی قوانین و ذهنیت سیستم حاکم، مشروع می‌بینند، منجر به شکست این ذهنیت و پایه‌های ایدئولوژیکی سیستم حاکم خواهد شد.    



    کژار