وضعیت زنان در منطقه بەویژه زنان کورد و ملل ساکن در ایران
19 اکتبر, 2021شایجا کلهور
زنان بخشی جدایی ناپذیر از هرجامعە هستند، علیرغم همهی توطئهها و سیاستهای حاکمان و دولتمردان، دیگر نمیتوان نقش و وجود آنها بەعنوان نیمی از پیکرەی جامعه را نادیده گرفت، زنان امروز دیگر به صفوف انقلاب پیوسته و در هر عرصهای، نقش و مسئولیتی جدی بەعهده گرفتهاند و به بخش مهمی از پیشاهنگان انقلاب تبدیل گشتهاند.
وجود جریانهای سیاسی و انقلابی پیشرو در خاورمیانه همچون مبارزەی زنان کورد، فلسطینی، ایرانی و نقش زنان در شکلگیری بهار خلقها (بهار عربی) خود نمایانگر آن است که زنان نقش تاریخی در تغییر و تحولات جامعەی خویش داشتەاند.
زنان با وجود همەی تلاشهای خود جهت پایەریزی دموکراسی، هنوز آنچنان که باید وشاید به حقوق اساسی خود دست نیافته و علیرغم اینکه در شکلگیری انقلابهای مردمی نقش اساسی داشتند، اما در جامعەی امروز میبینیم از مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بسیار ناچیزی برخوردارند و نه تنها به حقوق برابر خویش، دست پیدا نکردەاند بلکه در جامعەی امروز خاورمیانه شاهد بە حاشیە راندن آنها و خشونت مضاعف بر زنان هستیم.
جایگاه زنان در کشورهای مختلف خاورمیانه و تاثیر بهار عربی بر وضعیت زنان
در تعريفی عام، وضعيت زنان براساس سنجش ميزان دسترسی آنان به فرصتها و منابع و همچنين قدرت تصميمگيری و كنترل آنان بر منابع در ابعـاد اقتصادی، اجتماعی، سياسی و سلامتی سنجيده میشود.
گزارشهای ساليانەی سازمانهای بينالمللی مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد، كه با تمركز بر نابرابری جنسيتی و وضعيت زنان در همەی كشورها انجام میشود، به روشنی نشان میدهد كه زنان در كشورهای خاورميانه و شمال آفريقا نسبت به ساير نقاط دنيا در سطح بسیار پايينتری قرار دارند.
كشورهای اسلامی خاورميانه و شمال آفريقا از نظر شاخص وضعيت زنان از الگوی يكسانی پيروی نمیكنند، بلكه اين كشورها از نظر سرعت كاهش نابرابری جنسيتی و حتی جهت تغيير در مقادير دیگر شاخصها در دو دهەی اخير الگوهای متفاوتی را تجربه كردهاند، فضای سياسی منطقهای و سياستگذاريهای داخلی در تنزل يا ارتقای وضعيت زنان در جامعه تأثيرگذار بوده است.
نقش زنان در بهار خلقها از شرکت مستقیم در اعتراضات شروع و به رهبری و سازماندهی تظاهر کنندگان اعتلا یافت، زنان در جهان عرب با تبعیض و نقض حقوقشان مواجه هستند و بسیاری از فعالین امیدوار بودند که بهار خلقها (عربی) منجر به تأمین حقوق زنان شود اما تأثیر بهار خلقها بر روی این موضوع هنوز در سطح انتظارات نیست، رژيمهای جديدی که بر سر کار آمدهاند بار ديگر زنان و حقوقشان را بە حاشيه بردەاند.
کشورهایی که بە اصطلاح بهار عربی در آن شکل گرفت شکاف بزرگ میان زن و مرد در امر آموزش و پرورش را تا حدودی پر کردند، در این کشورها نسبت ورود زنان به مدارس و سوادآموزی بیشتر از کشورهای دیگر است. در سطح کشورهای عربی، در تونس، لیبی و سوریه، زنان بیشتر از مردان در دانشگاهها حضور دارند. با وجود این سطح بالای تحصیلات، مشارکت زنان در مشاغل به دلیل هنجارهای فرهنگی هنوز کم است، در نتیجه بسیاری از زنان مجبور به پیروی از روشهای سنتی و ماندن در خانه و نگهداری فرزندانشان هستند.
ساکنین کشورهای جهان عرب اکثراً مسلمان هستند و اسلام نقش مهمی در زندگی اجتماعی و سیاسیشان ایفا میکند. در اکثر این کشورها مسائل خانوادگی تحت نظر دادگاههای دینی و نه دادگاههای مدنی است. کشورهای بسیاری هستند که با توسل به دین، قوانین مربوط به سرپرستی، که زن را ناقصالعقل و متکی به شوهر یا نزدیکان مرد میداند را توجیه میکنند. در جوامع خاورمیانه، به چالش کشیدن تفاسیر دین و شریعت، که بسیاری از قوانین و سنتهای مربوط به ازدواج و طلاق، چندهمسری، حضانت کودکان، ارثیه، حجاب و مجازات روابط جنسی غیرمتعارف از همانجا استخراج میشود، به معنای رفتن به “جنگ کلام خدا” تلقی میشود.
اما آنچه که مبرهن است، زنان همواره یکی از اصلیترین قربانیان خشونتهایی هستند که در اثر جنگهای داخلی یا حملات نیروهای خارجی صورت می گیرد. این وضعیت در خاورمیانه شاید بیش از هر نقطهی دیگری دیده میشود. آمارها نشان میدهد كه هنوز در هيچ نقطەای از دنيا زنان نتوانستهاند به فرصتها و منابع برابر با مردان دست یابند و به عبارتی برابری جنسيتی هنوز محقق نشده است، عامل اساسی نابرابری جنسـيتی در ايـن كشورها ذهنیت مردسالاری است كه از طريق مكانيسمهای رسمی جامعهپذيری، درونی و نهادينه میشوند.
وضعیت زنان ایران و شرق کوردستان
زنان با اینکه نیمی از جامعەی بیش از هشتاد میلیونی ایران را تشکیل میدهند، ولی در عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی حضوری بسیار کمرنگ دارند. این مساله ایران را در زمرەی ضعیفترین کشورها به لحاظ شکاف جنسیتی در حوزەی سیاسی و اقتصادی قرار داده است. زنان در ایران کمترین جایگاه را در سطح اجتماعی و سیاسی دارند، پستهای مدیریتی کلان و پستهای سیاسی مهم در اختیار مردان بوده، در واقع جامعهی سياسی فعلی ايران بهعنوان يک جامعەی در حال گذار با وضعيت حاد شکاف جنسیتی مواجه است.
زنان ملیتهای ایران علاوه بر ستم ملی به طور مشترک از تبعیض جنسیتی شدید نیز رنج میبرند، مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ سنتی مردسالارانه دست بە دست هم داده و زنان را در زیر یوغ ستم، سرکوب میکنند، آمار بالای قتل و خودکشی زنان حاکی از آن است، که شدت خشونت در ایران بسیار بالاست، نبود قوانین حمایتی و وجود قوانین ضد زن همچون (نبود حق طلاق، حضانت، ارثیه و کودک همسری)، همچنین جامعەی مردسالار و فقر سیستماتیک سبب گشته تا زنان در ایران از قربانیان اصلی سیاستهای ضدانسانی سیستم فاشیستی و دینی جمهوری اسلامی باشند.
زنان کورد در ایران همچون سایر اتنیکها، از ستم ملی و تبعیض جنسیتی، که بە شیوەای سیتماتیک بر آنها روا داشته شده رنج میبرند، اما مسئلەای که بیشتر حائز اهمیت است مشکلات چند برابری این زنان نسبت به زنان سایر ملتهاست، که مجبور به تحمل کردن آن هستند، حکومت ایران از طریق فشار بر فعالین سیاسی و خانوادەهایشان، آنها را بیش از پیش مورد سرکوب و شکنجه قرار میدهد، طبعا در چنین شرایطی زنان کورد چه خود آنها و چه همسر و خانوادەی آنها، اگر سیاسی باشند و یا کولبر یا یک فعال محیط زیست یا یک فعال زن باشند، بیشترین ستمها و فشارها را متحمل میشوند.
بخش دیگر مشکلات زنان کورد به جامعەی سنتی و مردسالار برمیگردد، که بەتبع آن زنان در حجمی از افکار جنسیت زده، مورد خشونت و قتلعام قرار میگیرند و حکومت ایران، خود عامدانه به این سنتهای اشتباه دامن میزند.
ماحصل مبارزات زنان در منطقه بەویژه مبارزەی زنان کورد
سابقەی مبارزات زنان در منطقه حاکی از آن است که آنها برای دستیابی به آگاهی و بروز توانمندیهای خویش، همیشه در جهت رسیدن به جامعەی دموکراتیک و عاری از ستم، در صف مقدم انقلابها بودەاند، طی چند دهەی اخیر، حضور زنان و پیشاهنگی آنها در شکلگیری انقلابها در منطقه، خود گواه بر این حقیقت است. علیرغم تمامی فداکاریهای زنان و پرداخت هزینههای سنگینی کە در طول تاریخ پرداختەاند، اما همواره مطالبات و مبارزات آنان نادیده گرفته شده و به پیروزی که میباید دست نیافتهاند. عدم سازماندهی و انسجام کافی و دیدگاههای مردسالارانه و دگماتیسم در خاورمیانه و فقدان نظامی آلترناتیو خلأ به وجود آمده در مبارزات زنان را نمایان میکند.
درواقع سیستم دولت-ملت و سیستمهای توتالیتر با خارج کردن زنان از عرصەی سیاست و نادیدەگرفتن آنها بهعنوان نیمی از جامعه، از این روش برای کنترل نیمەی دیگر که مردان هستند استفاده میکند، بنابراین بسیاری از قوانین را وضع میکند تا معاهدات و مناسبات اجتماعی را از میان برداشته و به جنگلی تبدیل کند تا با پایبند کردن مردان بە آن، آنها را علیه نیمەی دیگر بە جدل بکشانند، به همین سبب برای پایداری قدرت خود زنان را مورد هدف قرار داده و اندیشەی آنها را به انحصار خویش درمیآورد.
اما مهمترین عواملی که باعث خنثی کردن سیاستهای دولت-ملتها میشود، پویایی و ماهیت جامعه و وجود نیروهای موثر و انقلابی در آن است که با سازماندهی این نیروها جامعه به آگاهی رسیده و جهت مبارزه با این سیستم آماده میشود.
مشارکت زنان کورد و جوانان در جنبش آزادیخواهی خلق کورد، با توسعهی فراگیر مبارزات دموکراتیک، نویدبخش مرحلهای نوین از مبارزات خلق کورد و بەخصوص زنان بودە است. زیرا جنبش آزادیخواهی خلق کورد نه تنها سیاست و برخوردهای نظامهای حاکم بر کوردستان را بە چالش کشیدە، بلکه با تجزیه و تحلیل جامعهی کورد و نهاد خانواده به شیوهای علمی جهت آفریدن هویت آزاد کورد برای فعالیتهای دموکراتیک و سازماندهی جوانان و زنان گامهای ارزشمندی را برداشته است، به همین سبب زنان کورد، با پیوستن به صفوف آزادیخواهی برای تحقق مبارزات آزادیخواهانه و انجام عملیاتهای قهرمانانهی خویش، برای آزادی وطن، زن و طبیعت جان خویش را فدا کردەاند.
اینجاست که زنان در ایران و خاورمیانه با الگو قرار دادن مبارزات زنان کورد بەویژه مبارزەی زنان کوبانی که دربرابر نیروهای تاریکاندیش داعش و قدرتهای امپریالیستی ایستادگی کرده و به پیروزی رسیدند، همچون آنان با تکیه بر حافظەی تاریخی مقاومت خویشتن دربرابر نظامهای دیکتاتوری و مردسالار و با تقویت جوهر ذاتی خود در جهت ایجاد سیستم دموکراتیک و آزاد، خود را سازماندهی کردە، تا با دست یافتن به جامعەای دموکراتیک و آزاد، همەی اقشار بەویژه زنان بتوانند به حقوق خود دست یافته و اتوپیای تاریخی خود را بسازند.