نقش زنان در جنبشهای سوسیالیستی ایران و شرق کردستان
16 آوریل, 2021آرین مهاباد
اگر بخواهیم بدون اشاره به نقش زنان در مورد هر یک از جنبشهایی که در طول تاریخ به وقوع پیوستهاند سخن بگوییم، بدون شک از بیعدالتترینها خواهیم بود، زیرا زنان دارای نقشی پررنگ و غیرقابل انکار در هر جنبش انقلابی بودهاند و هستند؛ به همین سبب هدف از نوشتن این مقاله نگاهی بر مبارزات، سطح و شیوەی فعالیت زنان درایران و شرق کوردستان در طی چند سده گذشته است تا بتوان بخشی از مبارزاتشان را به نمایش گذاشت.
زنان که نیمی از پیکرهی جامعه را تشکیل میدهند، خود موتور محرک جامعه برای تغییرات هستند، به همین سبب هرچه حضور زنان بیشتر و پررنگتر باشد برخورد حکومت شدیدتر خواهد بود. زنان که در تاریخ ۵۰۰۰ ساله مردسالاری همواره با تبعیضاتی جنسیتی و بی عدالتیها مواجه بوده اند، ازهرفرصتی برای بازپسگیری حقوق پایمال شده خود استفاده می کنند. تجربه آنها به دلیل حضور ملموسشان باعث بازتاب بیشتر صدای آنان در جنبشها میشود. آنچە روزانە در جهان شاهد آن هستیم سیاست حذف زنان از تمامی عرصەهای زندگی و تبدیل شدن آن بە امری مشروع و معمول است. اما آنچە مبرهن است این است کە زنان هیچگاه در برابر سیاست مردسالارانه، جنسیتگرا و اسلامگرا سکوت ننموده و با افزایش سطح آگاهی از اوضاع جامعه روزبهروز مشارکت خود را در عرصەهای مختلف افزایش دادە و همچنان که در تاریخ به اثبات رسیده، تحولات و قیامهایی که با پیشاهنگی و پشتوانه زنان انجام شده، مؤثرتر و دموکراتیکتر بودهاند.
در ایران هم حضور و مشاکت زنان در صحنههای سیاسی و اجتماعی قدمتی دیرینه دارد. حضور پررنگ زنان در انقلاب مشروطه نقطه عطفی در مبارزات زنان است. هر چند همانگونه که همواره مشاهده شده بعد از پیروزی انقلاب، زنان به حاشیه رانده شده و حقوق و مطالبات آنان نادیده گرفته شده است. مهمترین دستاورد این جنبش سیاسی فارغ از عدم تحقق خواستههای زنان، آگاهی زنان در مورد نقش تعیین کنندهی آنان در جریان انقلاب بود. بدینگونه زنان از طبقات و ملیتهای مختلف در چهارچوب مطالبات و خواستەهای مشترک در کنار هم قرار گرفته و برای احقاق اهداف و حقوق خود به مبارزه برخاستند. نقش قهرمانانهی زنان در جریان به توپ بسته شدن مجلس انکارناپذیر است. پس از قتلعام مشروطهخواهان تنها زنان بودند که جسارت جمعآوری پیکر بیجان جوانان را از خود نشان دادند. حتی عدهای از زنان با پوشیدن لباسهای مردانه همراه با مشروطهخواهان به جنگ با ارتش شاهنشاهی رفته و کشته شدند. همچنین حضور گستردهی زنان در تحصنی که برای تاسیس عدالتخانه بود، فروش زیورآلاتشان برای کمک به تأسیس بانک ملی و تقاضای تحریم کالاهای خارجی از دیگر ایستار زنان در برابر استبداد و زورگویی است. از قیامهای دیگر میتوان به قیام زینب پاشا در تبریز اشاره کرد که بازار را به تعطیلی کشاند و بدینترتیب نخستین همراهی زنان و مردان با موفقیت همراه بود.
حقوق زنان در آن زمان نادیده گرفته شده بود و مجبور بودند برای درخواست مطالباتشان با مردان همنوا شوند. زنان پس از این مبارزات از نقش تاثیرگذار خود آگاه گشته بودند و در انجام تلاشهای بیامان به حقوقی هر چند اندک دست یافتند. بهعنوان مثال پذیرش زنان از سوی مردان در برخی موقعیتهای اجتماعی و همچنین ناچار ماندن دولت به توجه به بهداشت و تحصیلات زنان. بدون شک تحولات سیاسی و اجتماعی روی داده ناشی از فعالیت و کوشش خود زنان بوده است.
از دیگر جنبشهایی که پس از انقلاب مشروطه زنان در آن نقشی کلیدی داشتند، حزب توده ایران بود. این حزب سازمان اصلی چپ در تاریخ معاصربود که در سال ۱۳۲۰ به عنوان وارث سوسیال دموکراسی عهد مشروطه و حزب کمونیست ایران که از انشعابات مشروطهخواهان تشکیل شده بود، تاسیس شد. به فاصله یک سال پس از تأسیس حزب توده، تشکیلات زنان حزب تشکیل شد. هر چند در این حزب بر این باور بودند که نیروی اصلی را باید به مبارزهی طبقاتی اختصاص داد و مسائل زن را در زمینه مختص بە آن مطرح کرد. در واقع این نگرشی بود کە استقلال زنان را در رأس مسائل قرار نمیداد و معتقد بودند که پس از رفع تبعیضات طبقاتی باید مسئله زنان مطرح گردد. اما این نگرش با مطرح کردن مطالبات زنان و حضور گسترده زنان روبرو شد و تشکیلات زنان با شعارهای “مبارزه با فاشیسم، برابری حقوق زنان و مردان، مبارزه در راه حفظ صلح و دستمزد مساوی با مردان در ازای کار مساوی” آغاز به کار کرد. با انتشار مجلات و کنفرانسهای هفتگی و کلاسهای آموزشی با بیسوادی زنان به مبارزه برخواست. این تشکیلات با به عضویت درآمدن در فدراسیون بینالمللی زنان، به ” تشکیلات دموکراتیک زنان ایران ” تغییر نام داد و سپس بهدلیل غیرقانونی خوانده شدن آن از سوی حکومت ارتجاعی شاه سازمان زنان ایران را تشکیل دادند. زنان هر بار برای رسیدن به مطالبات برابریخواهانه و عدالتمحور در این سازمانها با زندان، شکنجه، تبعید و سرکوب روبرو گشتند و هر بار با ارادهتر و مصممتر به میدان بازگشتند تا دیوارهای ستبر ذهنیت مردسالار را درهم شکنند و هر بار گامی بیشتر به آزادی نزدیک شوند. تمامی سرکوب و مخالفتهایی که از سوی رژیم شاهنشاهی و سیستم ولایت فقیه اعمال میشوند ریشه در ترس ذهنیت مردسالار از توانایی و مبارزات زنان دارد. زیرا مبارزات زنان همواره حامل این پیام بودە که با آزادی و عدالت رابطهای گسستناپدیر دارد.
از دیگر سازمانها میتوان به سازمان سیاسی و نظامی چریکهای فدایی خلق اشاره کرد. سازمانی که در آن زنان به یکباره هم سیاسی و هم فدایی گشتند. متأسفانه اطلاعات فراوانی در مورد زنان چریک به دلیل بیاطلاعی و مهمتر آنکه ذهنیت مردسالار که تاریخ را در مبارزات مردان میبیند، در دست نیست و تنها به فداکاری زنان اشاره شده است. در حالی که زنان چریک پا به پای مردان در همه میادین مبارزه کردهاند و حتی بهدلیل فرهنگ حاکم بر جامعه و بیتجربگی، زنان بار سنگینتری به دوش میکشیدند. تفاوت بارز زنان چریک با زنان در دیگر جنبشها این بود که زنان چریک نماینده کین و نفرت مردم از رژیم بودند. اگرچه زنان بسیاری معنای انقلاب را در انتقامهای شخصی میدیدند و بە شیوەای سازماندهی و نهادینە شدە گام برنمیداشتند، اما زنان چریک از تمامی رابطههای شخصی خود دست کشیده بودند و میتوان گفت معنای انقلاب را بە شکل نهادینەتر لمس کردە بودند، اما ضعف در سازماندهی، انسجام و همگرایی زنان عمر این تشکیلات را نیز کم کرد.
در یکصد سال اخیر شاهد حضور گستردهی زنان در همه عرصههای اقتصادی،سیاسی و اجتماعی بودیم. این تحولات به ملیت، منطقه یا طبقه خاصی تعلق ندارد و زنان در هر جای کشور دست به مبارزه علیه نظام مردسالار زدهاند و تأثیرات افکار چپ در تمامی جامعە مشخص بود. زنان کورد هم از این قافله عقب نماندند. در شرق کوردستان به سبب تأثیرپذیری از سازمانهای چپ ایران کار و فعالیتهای خود را گسترش دادند. در پی این فعالیتها جمهوری مهاباد در جهت استقلال کوردستان در سال ۱۹۴۶ تاسیس شد. در جمهوری مهاباد زنان دارای نقشی فعال بودهاند و در مدت کوتاهی شروع به مبارزه علیه ذهنیت مردسالار کردند. نقش فعال زنان در سطحی بود کە در هنگام برگزاری مراسم استقلال دو تن از سخنرانان زن بودند و با استقبال بسیاری روبرو شدند. زنان حزب دموکرات در مدت زمان کوتاهی “حزب دموکرات زنان کوردستان ایران”را به سرپرستی مینا قاضی تشکیل دادند که میتوان گفت از برجستهترین گامهای آن زمان محسوب میشود. بعد از آن زنان فعالیتهای خود را هر چه بیشتر گستردهتر و سازماندهی کردند. از جمله فعالیتهای زنان اجرای مراسمات و نشستها با حضور زنان از همه طبقات و اقشار و تشویق زنان خصوصا معلمان بود. مینا قاضی از شیفتگان سوادآموزی و تحصیل بود و تأکید بسیار وی به تحصیل دختران خصوصا به زبان مادری و توجه او به آموزش زنان قابل ستایش است. مینا قاضی که به طور روزانه در کلاسهای فراگیری زبان کوردی شرکت میکرد، مشوق زنان برای خروج و شکستن حصار خانەها و تحصیل بود. تشکیلات حزب دموکرات زنان کوردستان ایران با اعلام بیانیههایی سنتهای جامعه را محکوم کرده و این سنتها را منشأ سرکوب زنان میدانستند. مینا قاضی با گسترش دادن ارتباطات خود با حبسهخان نقیب و گلزار شکاک ارتباط ایجاد کرد و با آنها به بحث و تبادل نظر پرداخت. بعد از آن با طرح و ارائه پروژههايی با بیسوادی، فقر اقتصادی، مشکلات خانوادگی و …به مبارزه پرداختند. او حتی پس از اعدام قاضی محمد و از هم پاشیدن حزب نیز به فعالیتهای خود جهت آگاهسازی زنان ادامه داد.
زنان کورد در سدهی اخیر قهرمانانه در صحنههای مبارزه حضور یافتند. هر چند هستند زنانی که نامشان در صفحات تاریخ مبارزات زنان ثبت نشده اما پیوستن زنان کورد به کومله و مسلح شدنشان گامی نو بود. پیوستن زنان به صفوف مبارزات و مبارزه مسلحانه علیه رژیم به نقطه امیدی برای زنان در کوردستان خصوصا مناطق آزاد شده تبدیل شده بود. زنان مبارز در کومله هم از جانب حکومت اسلامی که فضایی خفقانآور برای زنان ایجاد کرده بود و هم از جانب جامعه کوردستان بهدلیل فرهنگ مردسالار و افکار مذهبی حاکم و شرایط اجتماعی دیگر تحت فشار زیادی قرار داشتند. زنان مبارزی که به صفوف کومله پیوسته بودند، این فرصت را یافتند که علیه تبعیض جنسیتی و اختناق حاکم در سراسر ایران و کوردستان برای مردم و بهویژه زنان به پاخیزند. زنان کورد در کومله فداکاریهای تاریخی انجام دادهاند از جمله این زنان میتوان بە خواهران کعبی اشارە کرد که در لحظات جنگ با ایثار به عنوان پرستار به مجروحان خدمات ارائه میدادند. خواهران کعبی تا لحظه اعدامشان به دست حکومت خونخوار ایران از فعالیتهای خود دست نکشیدند. هر چند شمار زیادی از زنان هستند که به دلیل شرایط سخت جنگ مسلحانه نامشان در تاریخ نیامده اما فداکاریهایشان برای زنان کورد نقش برجستهای ایفا کرد. زنان در کومله نه تنها در مبارزات مسلحانه بلکه در همهی فعالیتهای سازمانی مانند فعالیتهای لجستیکی و سازماندهی کردن هم نقش داشتند.
علی رغم تمامی فداکاریهای زنان و پرداخت هزینههای سنگینی در طول تاریخ به دلیل عدم سازماندهی و انسجام کافی و دیدگاههای مردسالارانه که همواره مسئله زن را در اولویت چندم قرار داده و مطالبات و مبارزات آنان را نادیده گرفتهاند، باز هم به موفقیتها و پیروزیهایی که باید دست نیافتهاند. اراده و نیروی تصمیمگیری آنان نادیده انگاشته شده است. هر چند مبارزات زنان در راستای کسب آزادی در تاریخ آنان ثبت خواهد شد اما بایستی نسلهای آینده با استخراج درس از گذشتگان برای آیندهی آزاد و ترسیم آن، سطح مبارزات و شیوهی آنان را گسترش دهند. زیرا در عصر کالاشدگی زندگی میکنیم و همانطور که رهبر آپو نیز میگوید زنان در عصر مدرنیتهی سرمایهداری به ملکهی کالاها تبدیل شدهاند. لذا زنان در هر جای دنیا که زندگی میکنند فارغ از تفاوتهای فرهنگی، ایدئولوژیکی و اجتماعی یک سری نقاط و درد مشترک دارند که بر مبنای آن جبههای مشترک تشکیل و علیه ذهنیت و عملکرد دولتی و مردسالارانه مبارزه نمایند. هم اکنون با پیشرفت فناوریهای اطلاعاتی و تبادل نظرات و دیدگاهها در رسانههای اجتماعی بهتر میتوان با یکدیگر در ارتباط و تعامل بود.
توسعه آزادی و برابری در شخصیت زنان، توسعه آزادی و برابری در تمامی جامعه میباشد. به همین دلیل به اندازهای که زنان در عرصەهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار گیرند به همان اندازه موجودیت جامعه قابل درک است؛ زیرا آزادی جامعە در گرو آزادی زنان است. زمانیکه زنان کورد با “انقلاب دموکراتیک” ذهن، شخصیت و سیستم خود را بنیان نهند، تغییر و تحولات نه تنها در کوردستان بلکه در تمامی خاورمیانه و جهان نیز به وجود خواهد آمد. در همین راستا جامعه زنان آزاد شرق کوردستان _کژار همانند سازمانی چترآسا، تلاش مینماید تا از طریق آزادی زن آزادی جامعه را میسر سازد. کژار بر پایه پارادایم «ملت دموکراتیک-اکولوژیک و آزادی زن» به مبارزه علیه تمامی ذهنیتهای قدرتگرا، دولتگرا و جنسیتگرا به مبارزه پرداخته وسیستم آزادی زنان را بنیاد نهاده و توسعه میدهد. جامعه زنان آزاد شرق کوردستان جهت توسعهی «ایدئولوژی آزادی زنان» پیشاهنگی نموده و با معیار قرار دادن «هویت زن آزاد» تمامی زنان جامعه را سازماندهی میکند. بر همین اسـاس جامعـهی زنـان آزاد شرق کوردسـتان، در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، زیستمحیطی، اخلاقی و زیباییشناسی، دیپلماسی و خوددفاعی، سازمانهای خودویژهی خویـش را بنیـاد نهـاده، نهادهـای خویـش را بـه شـکلی پایدار برسـاخته و با تضمین آزادی زنان، دموکراتیـک کردن جامعه را تحقق میبخشـد.